[ سبد خرید شما خالی است ]

آیا زمان رفتار مسالمت آمیز غرب با جهان فرا نرسیده است؟

پایگاه خبری فولاد ایران- بر کسی پوشیده نیست که غرب برای قرن ها توجه و احترام بقیه جهان را به خود جلب کرده است. با این حال، ظاهرا غرب اکنون این احترام را از دست می دهد. این ارزش‌های غربی نبود که غرب را برجسته کرد، بلکه عملکرد آن بود.
به گزارش فولاد ایران، عملکرد برتر جمعیت نسبتاً کوچک غرب را قادر ساخت تا به مدت 200 سال از بقیه بشریت جلوتر باشد و از برتری تکنولوژیکی خود برای استعمار در تمام گوشه و کنار جهان استفاده کند. باورش سخت است که در صد سال پیش، صد هزار انگلیسی می توانستند بر 300 میلیون هندی حکومت کنند. علی‌رغم نارضایتی‌های مستدل دوران پسااستعماری، احترام جنوب جهانی به عملکرد برتر غرب واقعی و پایدار بود.
به ویژه در دوره پس از جنگ، اکثر جوامع غربی با ثبات و منظم بودند و از دموکراسی توافقی و رشد اقتصادی پایدار برخوردار بودند. اما امروز بی کفایتی جایگزین شایستگی شده است. جوامعی که زمانی نظم خوبی داشتند، به شدت آشفته و از نظر سیاسی بی ثبات شده اند. برگزیت و ظهور دونالد ترامپ و دیگر رهبران پوپولیست نشانه های روشنی از آن است.
بسیاری از روشنفکران غربی این را می بینند، اما خود را متقاعد می کنند که اینها صرفاً چالش های موقتی و دوره ای هستند. با این حال، آنها چرخه ای نیستند، بلکه ساختاری هستند. به عنوان مثال، از سال 2010 تا 2020، بلوک آسیای جنوب شرقی آسیا با تولید ناخالص داخلی 3 تریلیون دلاری، بیشتر از اتحادیه اروپا به رشد اقتصادی جهانی کمک کرد. این بی کفایتی اقتصادی اکنون با بی‌کفایتی ژئوپلیتیکی همراه شده است.
تهاجم روسیه به اوکراین غیرقانونی بود و به درستی محکوم شده است. با این حال، 85 درصد از جمعیت جهان در کشورهایی زندگی می کنند که روسیه را تحریم نکرده اند. درست است که در مورد اوکراین، ایالات متحده، حداقل، حیله گری ژئوپلیتیکی نشان داده است تا بی کفایتی، و وابستگی اروپا به واشنگتن را در زمانی که آمریکایی ها می خواهند برای اعمال فشار بیشتر بر چین حمایت کنند، ایجاد کرده است. با این حال، ایالات متحده ممکن است متوجه شود که این سودهای ژئوپلیتیکی موقتی هستند.
روسیه همچنان ممکن است تحت فشار ترکیبی غرب فرو بپاشد، اگرچه این امر به طور فزاینده ای بعید به نظر می رسد. ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین، ممکن است مجبور شود یک سازش دردناک را بپذیرد. و اگر این نتیجه باشد، کشورهای غیرغربی خواهند پرسید: "هدف همه اینها چه بود؟" مبالغ هنگفت کمک ارسالی به اوکراین تنها این باور رو به رشد در جنوب جهانی را تایید کرد که غرب واقعاً به آن اهمیت نمی دهد.
تهاجم روسیه به اوکراین در حالی رخ داد که خاطرات هنوز از همه‌گیری کووید تازه بود، که طی آن جنوب جهانی شاهد مازاد واکسن‌هایی در غرب بود که با آنها به اشتراک گذاشته نشد. از همه چیز نگران کننده تر برای دولت های این منطقه، احتمال بازگشت ترامپ به قدرت است. و اگر این کار را انجام دهد، ترامپ خشمگین‌تر و خشمگین‌تر خواهد بود که بار دیگر توافق‌نامه‌های آب و هوایی را پاره می‌کند، سازمان ملل را نادیده می‌گیرد و از قدرت آمریکا برای قلدری دوجانبه دیگر کشورها استفاده می‌کند.
اگر منابع خشمی را که باعث شده بسیاری از آمریکایی ها به ترامپ رای دهند، بیابیم می بینیم که یک جامعه به شدت تقسیم شده دیگر نمی تواند به عنوان "شهر درخشان روی تپه" برای بقیه جهان عمل کند. همه اینها به این معناست که اتفاق عمیقی در جهان در حال رخ دادن است - نوعی جدایی متافیزیکی غرب از بقیه.
بسیاری از مردم در بقیه جهان زمانی غرب را به عنوان پاسخی برای مشکلات خود می دیدند، اکنون متوجه شده اند که باید راه خود را پیدا کنند. اما آیا این به معنای جداسازی کامل غرب و بقیه امری اجتناب ناپذیر است؟ قطعا نه. ما هنوز در جهانی به هم وابسته زندگی می کنیم که با بسیاری از چالش های رایج جهانی مواجه است. ما باید با هم صحبت کنیم. اما باید این کار را به عنوان یکسان انجام دهیم. اغماض باید پایان یابد. زمان گفتگو بر اساس احترام متقابل بین غرب و بقیه فرا رسیده است.


منبع: فایننشال تایمز

۲۲ آذر ۱۴۰۲ ۱۱:۲۶
تعداد بازدید : ۳۷۹
کد خبر : ۶۸,۰۴۲

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید