پایگاه خبری فولاد ایران- امانوئل ماکرون در سفر اخیر خود به چین بسیار نزدیک شد. او بین فرانسه و بقیه اروپا، بین اروپا و آمریکا، بین غرب و تایوان فاصله انداخته است. فرانسه اغلب می خواهد «نیروی سوم» در جهان باشد. همچنین این کشور بیش از هر کشور اتحادیه اروپا نفوذ دیپلماتیک و نظامی دارد. اما این را نیز در نظر باید گرفت که اروپا هرگز قرار نیست به طور عمده به خط آمریکا در قبال چین متعهد شود.
به گزارش فولاد ایران، دلایلی، فراتر از فرانسه، وجود دارد که شک کنیم آمریکا و اروپا هرگز در مورد چین یکی شوند. اول اینکه، مخاطرات آنها یکسان نیست. ایالات متحده از موقعیتی به عنوان قدرت شماره یک در جهان دفاع می کند. نه اروپا و نه هیچ یک از کشورهای سازنده آن حدود یک قرن است که چنین جایگاهی را نداشته اند.
دوم، ایالات متحده خودکفا است یا می تواند باشد. دارای امکانات در انرژی، کشاورزی و فناوری است. این کمتر در مورد قارهای صدق میکند که وابستگیهای مختلف آن در زمان حمله روسیه به اوکراین به طرز فجیعی آشکار شد. اروپا بر اساس شرایط، محکوم به انجام یک بازی زیباتر و موذیانه تر است.
آسیا بسیار گسترده، با تمدن بسیار متنوع و بسیار بزرگ است که نمیتوان آن را تعریف کرد. ایالات متحده آسیا را چیزی بسیار فراتر از یک شریک تجاری از راه دور و ضامن امنیت احساس می کند و هر تغییر قدرت در آسیا را با حساسیت، پیگیری می نماید. هیچکدام از اینها به این معنی نیست که دیدگاه مکرون از چین هرگز در اروپا بازخورد نخواهد گذاشت. بی اعتمادی بیش از حد به انگیزه های فرانسوی وجود دارد. از طرف دیگر، در بریتانیا، آلمان، لهستان و حوزه بالتیک احترام بیش از حد به آمریکا. اما اروپا هرگز نمی تواند با دیدگاه ایالات متحده در مورد چین مطابقت داشته باشد، چه از نظر محتوا و چه در اولویت فوق العاده ای که به آن داده شده است. مکرون خود را مرد سرنوشت می داند، اما این جغرافیاست سرنوشت است.
منبع: فایننشال تایمز