پایگاه خبری فولاد ایران - در جریان کنگره سیاسی سالانه چین در آخر هفته، انتظار میرود تعدادی از مقامات این کشور کنارهگیری کنند. برجسته ترین افراد در بین آنها نخست وزیر لی کچیانگ و همچنین مشاور ارشد اقتصادی لیو هه است. کادر کنونی در طول چندین دهه حرفه خود در بازاریابی فرصت های چین برای سرمایه گذاران غربی متخصص شدند. اکنون این گروه در حال بازنشستگی هستند. آنها نسلی از سیاستگذاران بودند که با تجربهشان از دوران اصلاحات و دوران بازگشایی، که توسط دنگ شیائوپینگ در اواخر دهه 1970 رهبری میشد، تعریف شدند.
گروه جدید رهبران تعهد قوی در این مسیر ندارند. در عوض، آنچه آنها را متحد می کند وفاداری آنها به رئیس جمهور شی جین پینگ است. تشخیص ایدئولوژی های اقتصادی آنها، در صورت وجود، دشوار است. بسیاری در چین پایان دوره اصلاحات را نوید می دهند. برخی از ناظران تکرار چرخهای که بین بازارهای لیبرال و برنامهریزی دولتی تکرار میشود، پیشبینی میکنند.
به گزارش فولاد ایران، مشخصه اقتصاد چین در دهههای اخیر، پیوستن به اهداف رشد تولید ناخالص داخلی و برآورده کردن آنها از طریق محرکهای زیرساختی تأمینشده از طریق بدهی بوده است. بخش زیادی از ساختار قدرت نخبگان چین حول انتقال از بخش خانگی به مشاغل و دولت ها ساخته شده است. مایکل پتیس، استاد دانشگاه پکن، میگوید: "اکنون ما نیاز به تغییر این انتقالها داریم. آنچه در سرمایه داری اقتدارگرای چین گم شده است، زیرساخت های اجتماعی و قدرت خرید در دست مردم است."
شرکتهای دولتی بیشترین دسترسی به اعتبار را دارند و شرکتهای خصوصی با شرکتهای دولتی در یک زمین بازی ناهموار رقابت میکنند. در نتیجه کارگران بخش خصوصی آسیب می بینند. برخلاف اروپا، اقتصاددانان چینی مستقیماً از مارکس به تئوریهای بازار آزاد فون میزس بدون یک میانآهنگ کینزی رد شدند. از دهه 1980، پکن زیرساخت های اجتماعی را از بین برد، در حالی که خدماتی مانند مراقبت های بهداشتی ملی، سیستم آموزشی قوی و اعتبارات بیکاری را توسعه نداد. سرمایهگذاری در این موارد میتواند به مشکلات وخیم سرمایه انسانی رسیدگی کند. همچنین به کارگران در مقابله با شوک هایی مانند همه گیری کمک می کند.
اگر پکن بتواند از این فرصت استفاده کند، ممکن است نسل بهتری پیش بیاید. این به معنای شکستن تابوهای سیاست گذاری از چنگال منافع اقتصادی است.
منبع: فایننشال تایمز