[ سبد خرید شما خالی است ]

صفحه شطرنج جهانی واشنگتن و پکن

پایگاه خبری فولاد ایران- دفتر اطلاع‌رسانی دولت چین عصر روز سه‌شنبه در تاریخ ۹ آوریل ۲۰۲۵ کتاب سفید با عنوان «موضع چین در مورد برخی مسائل روابط اقتصادی و تجاری چین و آمریکا» را منتشر کرد. یک سند راهبردی دقیق و حساب‌شده است که نقشه راه روشنی برای نحوه مدیریت پکن در مواجهه با پیچیدگی‌های ژئوپولیتیک اقتصادی جهان امروز ارائه می‌دهد.
به گزارش فولاد ایران، در این کتاب سفید آمده‌ است که چین همواره بر این باور است که ماهیت روابط اقتصادی و تجاری چین و آمریکا بر اساس منافع متقابل و برد-برد است. به عنوان دو کشور بزرگ با مراحل توسعه و سیستم‌های اقتصادی متفاوت، بروز اختلافات و تنش‌ها در همکاری‌های اقتصادی و تجاری میان چین و آمریکا امری طبیعی است، اما کلید حل این مشکلات در احترام به منافع و نگرانی‌های اساسی یکدیگر و یافتن راه‌حل‌های مناسب از طریق گفت‌وگو و مذاکره است.
کتاب سفید همچنین تأکید می‌کند: جنگ تجاری هیچ برنده‌ای ندارد و حمایت‌گرایی به هیچ‌وجه راه‌حل مناسبی نیست. موفقیت هر یک از دو کشور یک فرصت و نه تهدید برای دیگری است.
«چین امیدوار است که آمریکا به سمت چین بیاید و مطابق با جهت‌گیری‌های مشخص‌شده توسط رؤسای جمهوری دو کشور، با احترام متقابل، همزیستی مسالمت‌آمیز و همکاری برد-برد، از طریق گفت‌وگو و مشورت مشکلات خود را حل کرده و روابط اقتصادی و تجاری چین و آمریکا را به‌طور سالم، پایدار و قابل ادامه توسعه دهد.»
آمارهای مرتبط با روابط چین و آمریکا چشمگیر و معنادارند: در سال ۲۰۲۴، تجارت میان دو کشور به رقم بی‌سابقه ۶۸۸.۲۸ میلیارد دلار رسید؛ این میزان نسبت به سال ۱۹۷۹ (زمان برقراری روابط دیپلماتیک میان دو کشور) ۲۷۵ برابر افزایش داشته است. از سال ۲۰۰۱ که چین به سازمان تجارت جهانی پیوست، صادرات آمریکا به چین ۶۴۸.۴ درصد رشد داشته که این رقم سه برابر رشد صادرات آمریکا به دیگر نقاط جهان در همین بازه زمانی است.
اکنون، آمریکا بزرگ‌ترین مقصد صادرات چین و دومین تأمین‌کننده واردات آن است. در مقابل، چین سومین مقصد صادراتی آمریکا و دومین منبع واردات آن محسوب می‌شود.
روابط مالی نیز این پیوند را تقویت کرده‌اند: طبق گزارش وزارت خزانه‌داری آمریکا، تا دسامبر ۲۰۲۴، چین ۷۵۹ میلیارد دلار اوراق قرضه دولتی آمریکا را در اختیار داشته که آن را به دومین طلبکار خارجی بزرگ ایالات متحده تبدیل کرده است.
انتشار این سفیدنامه در زمانی حساس صورت گرفته است: تعرفه‌ها در هر دو سو از ۱۰۰ درصد عبور کرده‌اند، فضای سیاسی آمریکا با گفتارهای آتشین پر شده، و سیستم تجارت چندجانبه در حال تضعیف است.
در چنین فضایی، چین در تلاش است خود را به‌عنوان یک قدرت اقتصادی باثبات و ستون نظم جهانی معرفی کند، در تضاد با رویکرد آمریکا که بیشتر مبتنی بر یک‌جانبه‌گرایی و تقابل است.
سه محور اصلی سفیدنامه چین
۱. پایبندی به چندجانبه‌گرایی و نظم اقتصادی بین‌المللی مبتنی بر قوانین:
چین بار دیگر حمایت خود را از سازمان تجارت جهانی اعلام کرده و از استفاده مکرر ایالات متحده از اقدامات حمایت‌گرایانه انتقاد می‌کند. این سند، کنار گذاشتن همکاری و جایگزین کردن گفت‌وگو با تحریم‌های یک‌جانبه را مورد نکوهش قرار می‌دهد. چنین موضعی، پاسخی منطقی به رهبری نامنظم آمریکا تلقی می‌شود.
2.    تأکید بر همکاری به عنوان راه رسیدن به منافع مشترک:
چین تأکید دارد که منازعه تجاری، هم به دو طرف و هم به اقتصاد جهانی آسیب می‌زند. سفیدنامه خواهان حل مشکلات از طریق گفت‌وگو و شناخت متقابل وابستگی‌ها است. این رویکرد، نگاهی امیدوارکننده به آینده ارائه می‌دهد.
3.    رد قاطع سیاسی‌سازی تجارت و استفاده خودسرانه از امنیت ملی به‌عنوان پوشش اقتصادی:
چین اعمال محدودیت‌های صادراتی آمریکا و حمله به شرکت‌های چینی را محکوم کرده و آن‌ها را مخل سیستم تجارت جهانی و عامل فروپاشی آن می‌داند. این موضع قوی، تعهد چین به تجارت منصفانه را به‌روشنی نشان می‌دهد.

فراتر از زبان دیپلماتیک، پیام ژئوپولیتیکی واضحی در این سند نهفته است: «چین نه می‌خواهد تسلیم نظم جهانی شود و نه آن را ترک کند. بلکه هدفش اصلاح آن بر پایه اصول قانونی و انطباق با واقعیت جدید قدرت در جهان است.»
چین با شبکه‌ای از شرکای تجاری شامل بیش از ۱۴۰ کشور و منطقه، به‌ویژه در جنوب جهانی، و اتخاذ مواضع قابل پیش‌بینی، بر عقلانیت راهبردی به‌عنوان ابزار نفوذ تأکید دارد.
با انتشار این سفیدنامه، چین پیامی حساب‌شده ارسال کرده است: «ثبات را بر آشوب، گفت‌وگو را بر تعرفه و همکاری را بر تقابل ترجیح می‌دهد.»

در مقابل، ترامپ بر آشوب تکیه کرده و از جامعه جهانی انتظار تسلیم دارد—جامعه‌ای که از این وضعیت تحقیر شده است. او با نمایش قربانی بودن آمریکا در نظام تجارت جهانی، این حقیقت را پنهان می‌کند که آمریکا یکی از بزرگ‌ترین بهره‌برداران این نظم بوده است.
ذهنیت صفر و یکی ترامپ—که بر مبنای آن سود یک کشور به زیان کشور دیگر منجر می‌شود—یک اشتباه اساسی است که مانع رشد هم‌زمان کشورها می‌شود.


منبع: policycenter

۲۵ فروردین ۱۴۰۴ ۱۰:۳۶
تعداد بازدید : ۶۱
کد خبر : ۷۲,۹۷۹

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید