پایگاه خبری فولاد ایران- گذار جمعیتی یکی از ویژگی های تعیین کننده بسیاری از تغییرات مهم در تاریخ اقتصادی بوده است. با این حال، در بحثهای اخیر ما در مورد تغییرات باروری و سن، جریانی پنهانی وجود دارد که باید به چالش کشیده شود.
به گزارش فولاد ایران، نرخ زاد و ولد در حال کاهش است و در برخی از اقتصادهای بزرگ بسیار پایین تر از سطحی است که از نظر تاریخی مطلوب تلقی شود. این امر که سالها در حال شکل گیری است، یا ما را به وحشت می اندازد یا ما را سرگرم می کند.
در گزارش اخیر، بخش جمعیت سازمان ملل متحد پیش بینی کرد که تعداد جمعیت جهان در دهه 2080 به 10.3 میلیارد نفر خواهد رسید. یک دهه پیش، آژانس شانس کمی برای این اتفاق را دید. در آن زمان، موضوعات درباره شهرهایی بود که در حال تلاش برای ارائه خدماتی مانند مراقبت های بهداشتی، مدرسه و سرویس بهداشتی بودند. اکنون، آمار سازمان ملل در سال 2100، 700 میلیون نفر کمتر از آنچه در پیش بینی قبلی آژانس پیش بینی شده بود، است. این تغییر باید باعث آرامش شود یا اضطراب؟
ایلان ماسک «فروپاشی» جمعیت را قطعی اعلام کرد. برای سالها، چین پرجمعیتترین کشور بود و این وضعیت به احساس هیبتی که بر گفتمان اقتصادی آن حاکم بود کمک کرد، اما این کشور متعاقباً ردای خود را به هند تسلیم کرد و این تغییر را ضربهای به اعتبار خود میداند. در سال 2015، چین سیاست تک فرزندی را که در سال های پس از مرگ مائو تسه تونگ معرفی شد، کنار گذاشت، این گام، فقر را مهار کرد و کشور را در مسیر رشد با موارد مشابه قرار داد.
پکن تنها نیست که نرخ زاد و ولد را با دولت داری ترکیب می کند. در سال 1974، هنری کیسینجر، مشاور امنیت ملی ایالات متحده، یادداشتی را به مقامات ارشد، از جمله رؤسای سازمان اطلاعات مرکزی و آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده ارسال کرد. او به دنبال بازنگری در برنامه های کمکی بود تا ارزیابی کند که آیا برنامه های به اندازه کافی برای مبارزه با افزایش جمعیت پیش بینی شده، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، تدارک دیده شده اند یا خیر. واشنگتن نگران بود که افزایش سریع شهروندی باعث بی ثباتی دولت های طرفدار آمریکا و افزایش حمایت از کمونیسم شود. هسته اصلی این موضوع دسترسی به مواد خام و منابع انرژی بود. اگر رژیمهای دوست سرنگون و صادرات حیاتی مسدود میشد، اقتصاد آمریکا با مشکل بزرگی روبرو میشد.
اما زمان تغییر می کند و اولویت ها عوض می شوند. رویکردهای ناقص باید اصلاح شود. در عین حال، مهم است که اذعان کنیم دلایل موجهی وجود دارد که بشریت به این نقطه رسیده است. حیف که بحث اینقدر قطبی شده است. سیاره در شرف خالی شدن نیست. نوآوری نیز احتمالاً متوقف نخواهد شد.
چین بزرگ است، اما نگرانی در همه جا وجود دارد. این باعث تحریک ابتکاراتی می شود که معقول هستند. کره جنوبی، جایی که زنان در آن کودکان کمتری نسبت به هر جای دیگری دارند، وزارتخانه ای را برای مقابله با "فضای اضطراری ملی" ایجاد خواهد کرد. سئول قبلاً یک تزار تولد منصوب کرده است تایلند در نظر دارد قوانین فرزندخواندگی را اصلاح کند، سنگاپور مرخصی پدری را دو برابر می کند و مالزی می خواهد وابستگی به مالیات بر درآمد را کاهش دهد.
عوارض مصرف در مکانهایی که اعتبارات مالیاتی پایین را در سالهای رونق آسیا تبلیغ میکردند، در حال افزایش است. در آینده با بازنشستگان بیشتر و حقوق بگیران جوان کمتر، این روند باید تسریع شود. اینها سیاست های درست و سازنده ای هستند.
در دنیا این روند در آسیا شدیدترین است. نرخ در کره جنوبی در سال گذشته به 0.7 کاهش یافت، سنگاپور برای اولین بار به زیر 1 رسید و ژاپن به رکورد 1.2 رسید. چین که نیروی کار فراوان و ارزان آن در دهه 1990 زنجیره تامین را تغییر داد و کشور را به کارگاه جهانی تبدیل کرد، با کاهش جمعیت دست به گریبان است. حتی فیلیپین، که کارگران آن سیستمهای بیمارستانی را دور از خانه و دریای تجاری شناور نگه میدارند، کاهش چشمگیری در تعداد خانواده داشته است.
با این حال، گذار جمعیتی در نقاط اصلی تاریخ از جمله انقلاب صنعتی وجود داشته است و حتی ممکن است عنصر تعیین کننده باشد. از آنجایی که جامعه از کشاورزی عمدتاً به سمت شهری حرکت کرد، نیاز کمتری به داشتن خانواده های پرجمعیت وجود داشت. والدین متوجه شدند که با افزایش استانداردهای آموزشی، بهتر است در خانواده های کوچکتر سرمایه گذاری کنند. به این ترتیب، بازده می تواند بسیار زیاد باشد.
این ظهور به اصطلاح سود جمعیتی بود، نقطه شیرینی که در آن نیروی کار به طور چشمگیری با افراد وابسته کمتر گسترش یافت.
پیامدهای سیاست مالی کاهش رشد جمعیت قابل توجه است، اما غیر قابل حل نیست. کاهش باروری به معنای کاهش عمده در گروهی است که وارد مشاغل می شوند، در حالی که گروه مسن تر بیشتر می شود. این امر باعث می شود که مقامات درآمد مالیاتی کمتری برای حمایت از هزینه های بازنشستگی و مراقبت های پزشکی داشته باشند.
طرف دیگر این است که در برخی مناطق برای هر فرد دو شغل وجود دارد و بیکاری کشور به طور مداوم کمتر از همتایان خود در گروه هفت بوده است. زمانی که مردم در مورد کاهش تورم و رکودهای مداوم ژاپن وسواس داشتند، کاهش جمعیت به عنوان یک مصیبت پایان ناپذیر دیگر مطرح شد. مشخصات جمعیتی ژاپن اساساً تغییر نکرده است، اما این کشور به عنوان بازیابی قدرت سابق خود شناخته می شود. سهام بالاست، تورم بالا رفته و نرخ بهره در حال افزایش است.
این تغییرات جمعیتی همچنین مستلزم جهشی در نحوه نگاه جامعه به میانسالان و سالمندان است. نحوه صحبت ما در مورد نژاد، جنسیت و هویت به سمت بهتر شدن تغییر کرده است. چرا زبان مربوط به سن در گذشته گیر کرده است؟ ما می دانیم که به عنوان مثال، تمام کردن کار در 65 سالگی برای بسیاری از مردم تخیلی است. ما باید در مورد طول عمر صحبت کنیم نه پیری. هوش مصنوعی می تواند حفره های در حال ظهور در نیروی کار را ببندد. در کمال تعجب برخی، رباتها در حال حاضر جایگزین افراد در حوزههای مختلف از جمله مراکز تماس در فیلیپین شدهاند.
خوشبختانه، خرد متعارف در مورد کار در حال بررسی دقیق است. بله، سهم جمعیتی که در سن کار هستند منقبض شده و توسعه اقتصادی سردتری را به همراه خواهد داشت. اما بازار کار قرار نیست منفجر شود. بر اساس مقاله دو نفر از دانشگاهیان دانشگاه هاروارد، اگر زندگی کاری افراد آنقدر محدود نبود و معیارهای نشاط نیروی کار، افرادی را که مدت طولانیتر و دیرتر کار میکنند، تشخیص میداد، آنگاه ضربه به رشد تقریباً چندان مشهود نیست. سیاست باید با حرکت های پیش بینی شده در اقتصاد هدایت شود، نه با آینه دید عقب.
سیاستمداران نسبت به تهدیدات درک شده بیش از حد واکنش نشان می دهند.
ما باید در برابر چالش های رشد جمعیت زنده باشیم، اما در برابر فریبندگی تصمیمات عجولانه مقاومت کنیم. کشتی باروری حرکت کرده است. زمان آن فرا رسیده است که روی سازگاری تمرکز کنیم و خوبی هایی را که با کوچک شدن خانواده ها برایمان پیش آمده به یاد بیاوریم.
منبع: Japan Times