پایگاه خبری فولاد ایران- کبالت، مس، لیتیوم، نیکل و مجموعهای از عناصر کمیاب REE پایههای اقتصاد قرن بیست و یکم هستند.
به گزارش فولاد ایران، بدون منابع کافی، هیچ تحول دیجیتالی، تحول سبز و هیچ یک از فناوریهایی که در حال حاضر نیاز زندگی روزمره هستند، وجود ندارد.
انتظار می رود تقاضای جهانی برای این مواد خام در پنج سال آینده بیش از دو برابر شود. آژانس بینالمللی انرژی تخمین میزند که برنامههای کنونی استخراج معادن به ما اجازه نمیدهد تا به هدف انتشار خالص صفر جهانی تا سال 2050 برسیم.
به عبارت دیگر، کشورها و شرکتهایی که این منابع را کنترل میکنند، از قدرت ژئوپلیتیکی باورنکردنی برخوردار خواهند بود، اگر نگوییم فراتر از نقش کشورهای تولیدکننده نفت در اقتصاد سوختهای فسیلی است. چین اکنون بزرگترین صادرکننده REE در جهان است.
استخراج معادن در اعماق دریا می تواند راه حل رفع کمبود این مواد باشد. طبق برخی تخمین ها، کف اقیانوس می تواند حاوی نیکل، کبالت و عناصر REE بیشتر از مجموع ذخایر زمینی باشد. ژاپن بزرگترین واردکننده مواد معدنی حیاتی جهان است و تأیید اینکه آب های ژاپن حاوی مقادیر زیادی گره منگنز با همین مواد معدنی هستند، یک تغییردهنده بالقوه بازی است.
همانطور که هفته گذشته گزارش شد، محققان بنیاد نیپون و دانشگاه توکیو دریافتند که 234 میلیون تن گره منگنز در بستر دریا در نزدیکی مینامیتوریشیما، جزیرهای در 1900 کیلومتری جنوب شرقی توکیو وجود دارد. تخمین زده می شود این ذخایر که برای اولین بار در سال 2016 کشف شد، که حاوی نیکل کافی برای حمایت از مصرف ژاپن به مدت 75 سال، 11 سال نیاز به کبالت و همچنین 730 سال تقاضای جهانی برای دیسپروزیم باشد که در آهنرباها در خودروهای هیبریدی استفاده می شود.
این منابع حداقل 5000 متر زیر سطح اقیانوس قرار دارند و فناوری استخراج آن اثبات نشده است، اگرچه آزمایشهای در مقیاس کوچک موفقیتآمیز بوده است. اگرچه فناوری ممکن است کمترین نگرانی باشد. کارشناسان محیط زیست هشدار می دهند که استخراج معادن در مقیاس بزرگ، صرف نظر از هر تکنیکی، آسیب های استثنایی به کف اقیانوس وارد می کند که اثرات آن قابل تخمین نیست.
دانشمندان می دانند که آنها برخی از متنوع ترین زیستگاه های روی کره زمین هستند، که خانه موجودات و میکروارگانیسم هایی هستند که نقش حیاتی در زنجیره های غذایی دارند.
استخراج از معادن می تواند این موجودات را از بین ببرد یا رسوبات را مختل کند و کربن های جاسازی شده و مواد دیگر را آزاد کند. این حدس و گمان نیست.
این امر باعث شده بیش از 800 متخصص علوم و سیاست های دریایی از بیش از 44 کشور جهان بیانیه ای را امضا کنند که خواستار توقف در استخراج معادن در اعماق دریا است. آنها هشدار میدهند که چنین استخراجی میتواند باعث از دست رفتن تنوع زیستی و عملکرد اکوسیستم شود که در مقیاسهای زمانی چند نسلی غیرقابل برگشت خواهد بود.
دسته دوم، مشکلات قانونی هستند. کشورها حق انحصاری اکتشاف و بهره برداری از منابع در فلات قاره خود را دارند - که گاهی اوقات منطقه اقتصادی انحصاری یا EEZ نامیده می شود - که 200 مایل دریایی از ساحل آنها امتداد دارد. کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد حقوق دریاها UNCLOS و مسئولیت های قانونی را فراتر از آن منطقه، در فلات قاره گسترده ECS یا آب های بین المللی مانند CCZ تعیین می کند. قوانین توسط سازمان بین المللی بستر دریا ISA تنظیم شده است و آنها مبهم هستند.
سؤالاتی در مورد کاربرد هر کد معدنی برای ECS یا اشتراک درآمد وجود دارد. استخراج معادن در ECS و آب های بین المللی در جلسات ISA در ماه مارس و تابستان گذشته در دستور کار قرار گرفته، اما هیچ توافقی حاصل نشده است.
در تئوری، این برای ژاپن مهم نیست، یا نروژ، کانادا، جزایر کوک و پاپوآ گینه نو، که همگی میخواهند استخراج معدن را آغاز کنند. پارلمان نروژ در ماه ژانویه چراغ سبز نشان داد زیرا مواد معدنی در منطقه EEZ این کشور قرار دارند. (ژاپن ممکن است تحت تأثیر یک مناقشه ارضی در آبهای نزدیک اوکینوتورشیما در دریای فیلیپین قرار گیرد، اما این کشف جدید در آنجا نیست.) ژاپن گفته است که از قوانین ISA تبعیت می کند، حتی اگر نیازی به اعمال دقیق آنها نباشد.
با وجود پرسشهای زیستمحیطی و مسائل حقوقی، تولید زمینی بسیاری از این مواد معدنی در حال حاضر منجر به آسیب های زیست محیطی گسترده، نقض حقوق بشر و بی ثباتی سیاسی کشورهای تولید کننده می شود.
یک بعد ژئوپلیتیکی در این موضوع وجود دارد که از نگرانی های معمول در مورد تسلط روسیه و چین بر زنجیره های تامین مواد معدنی حیاتی فراتر می رود. کشورهای کوچکتر که بسیاری از آنها در حاشیه سیاست منطقه ای قرار دارند، اگر منابع دریایی آنها در دسترس بازارهای جهانی قرار گیرد، وزن بیشتری در بحث های سیاسی خواهند داشت. به عنوان مثال، تصور میشود جزایر کوک دارای ذخایر کبالت در بستر دریا هستند که سه برابر کل ذخایر موجود در خشکی است، که برای پاسخگویی به تقاضای جهانی برای 80 سال کافی است.
بهره برداری از این ذخایر می تواند جایگاه کشورهای مالک را در جهان تغییر دهد. اما استخراج معادن سایر دارایی های ملی مانند ذخایر ماهی و گردشگری را نیز تهدید می کند، به این معنی که هر استراتژی استخراج باید به طور دقیق بین ریسک ها تعادل ایجاد کند و از منافع بلندمدت محافظت کند.
اما در حالی که فناوریها مطمئناً تکامل خواهند یافت، استخراج از بستر دریا همچنان یک فرصت وسوسهانگیز باقی خواهد ماند.
منبع: Japan Times