پایگاه خبری فولاد ایران- طلا اخیراً در بحبوحه تورم بالاتر از حد انتظار در ایالات متحده و نگرانی عمومی در مورد همه چیز از ژئوپلیتیک گرفته تا انتخابات ریاست جمهوری نوامبر، فوران کرده است. همه این موارد دلایل قابل پیش بینی برای افزایش طلا هستند. اما پیامهای عمیقتر و بلندمدتتری در این افزایش وجود دارد که سرمایهگذاران باید بسیار به آن توجه کنند.
بیایید با تورم شروع کنیم. جدای از امکان معجزه بهره وری مبتنی بر فناوری، در حال حاضر فکر کردن به یک روند کلان که تورم زا نباشد، دشوار است. اقتصاد در حال داغ شدن است - از محرک های مالی در ایالات متحده گرفته تا افزونگی زنجیره تامین بیشتر به دلیل کاهش ریسک کشورها، تا سرمایه گذاری سرمایه مورد نیاز برای انتقال انرژی پاک و صنعتی شدن مجدد در کشورهای ثروتمند.
حتی شهروندان ایالات متحده نیز احتمالاً یک نیروی تورمزا هستند، زیرا آنها سلامت، زمان و پول زیادی برای خرج کردن دارند. طلا از نظر تاریخی یک محافظ تورم است. اما زمانی که سرمایهگذاران نگران ثبات وضعیت موجود هستند، به آن بیشتر توجه میکنند.
به گزارش فولاد ایران، تنش های تجاری بین غرب و چین در حال افزایش است. در همین حال، تسلیحاتی شدن دلار پس از شروع جنگ در اوکراین، حرکت در بسیاری از کشورها، از جمله چین، را برای فروش اسناد خزانه داری و خرید طلا به عنوان پوششی در برابر قدرت مالی آمریکا تسریع کرده است.
به راحتی می توان تصور کرد که تشدید تنش در خاورمیانه در پایان هفته جاری باعث افزایش بیشتر طلا شود. فیلیپ گیسلز، استراتژیست ارشد BNP Paribas Fortis، و همکارش، اقتصاددان ارشد کوئن دی لئوس - نویسندگان کتاب اقتصاد دنیای جدید در 5 روند - پیش بینی می کنند که طلا از قیمت فعلی خود یعنی حدود 2374 دلار در هر اونس افزایش می یابد و به 4000 دلار در هر اونس در آینده نه چندان دور، می رسد.
سفر اخیر جانت یلن وزیر خزانه داری به پکن در اعتراض به دامپینگ چین بر این واقعیت تاکید دارد که دولت بایدن به همان اندازه نگران صنایع و کارگران ایالات متحده است. کسی از کاهش ارزش دلار بدون توجه به اینکه چه کسی در کاخ سفید برنده شود، تعجب نخواهد کرد. این نیز برای طلا خوب خواهد بود که با تضعیف دلار تمایل به بالا رفتن دارد.
دلیل نهایی افزایش قیمت طلا، تصویر بدهی و کسری بودجه ایالات متحده است که به سرعت ناپایدار می شود. آخرین پیشبینیهای دفتر بودجه کنگره، بدهی ایالات متحده را تا پایان سال جاری به 99 درصد تولید ناخالص داخلی، و در مسیر رسیدن به 172 درصد تا سال 2054 نشان میدهد. اگر این اتفاق بیفتد، نتیجه آن کسب درآمد، تورم، سرکوب مالی و دوره ای از هرج و مرج شدید در سیاست های پولی و بازارهاست که برای جهان بد و برای طلا خوب است.
آیا امیدی به نتیجه متفاوت وجود دارد؟
می توان تصور کرد که تورم مقداری از بدهی ها را از بین می برد. اما با توجه به اینکه قیمت داراییها و در نتیجه دریافتهای مالیاتی احتمالاً کاهش مییابد، نرخهای بالاتر به مدت طولانیتر موقعیت مالی ناپایدارتری ایجاد میکند. لوک گرومن، کارشناس مالی، استدلال کرده است که از آنجایی که تنها چیزی که می توان از بودجه ایالات متحده حذف کرد پرداخت بهره است، کاهش حقوق رفاهی و هزینه های دفاعی از نظر سیاسی قابل قبول نیستند و فدرال رزرو در نهایت مجبور خواهد شد جهت خود را تغییر دهد و نرخ را پایین بیاورد، به طوری که ایالات متحده بتواند از مارپیچ مرگ بدهی جلوگیری کند.
با این حال، پول آسان تر بدون شک برای طلا خوب است، بخصوص در این لحظه عجیب تغییر پارادایم اقتصادی و سیاسی.
منبع: فایننشال تایمز