پایگاه خبری فولاد ایران- بازارهای سهام در حال شکستن رکورد هستند. سهام آمریکا، همانطور که با شاخص s&p 500 اندازه گیری شد، در ژانویه به اولین بالاترین رکورد خود در بیش از دو سال گذشته رسید، این روند در 22 فوریه زمانی که انویدیا، سازنده سخت افزار ضروری برای هوش مصنوعی (ai)، نتایج چشمگیری منتشر کرد، به بالای 5000 واحد رسید. در همان روز، Stoxx 600 اروپا رکورد خود را ثبت کرد. حتی قبل از اعلام نتایج انویدیا، Nikkei 225 ژاپن از بهترین قیمت قبلی خود که در سال 1989 ثبت شده بود، پیشی گرفت. پس جای تعجب نیست که شاخص بازار سهام جهانی به بالاترین حد خود نیز رسیده است.
سهام در سال 2022، زمانی که با نرخ های بهره به سرعت در حال افزایش بود، سقوط کردند و در ماه مارس گذشته، در خلال یک وحشت بانکی، دچار افت شدند. با این حال، علیرغم رشد متوسط اقتصادی و همهگیری کووید-19، بازارهای سهام از سال 2010 بازدهی سالانه پس از تورم را بیش از 8 درصد در سال ارائه کردهاند که شامل سود سهام و سود سرمایه بود. این بازدهی بهتر از بازدهی بوده که توسط اوراق قرضه و مسکن تولید می شود. در واقع، آنها بهتر از آنهایی بوده اند که تقریباً توسط هر طبقه دارایی دیگری تولید شده است.
بازدهی آمریکایی ها از سایر کشورها پیشی گرفته است. تقریباً 60 درصد از آمریکایی ها اکنون گزارش می دهند که دارای سهام هستند، که بیشترین میزان از زمان جمع آوری داده های قابل اعتماد در اواخر دهه 1980 است. بسیاری از آنها و همچنین بسیاری از سرمایه گذاران حرفه ای یک سوال دارند. آیا جهش بازار سهام پایدار است یا مقدمه ای برای اصلاح؟
به گزارش فولاد ایران، از زمانی که بازارهای سهام وجود داشتند، کسانی بودند که یک سقوط قریب الوقوع را پیش بینی می کردند. اما امروزه، علاوه بر قضاوتهای معمول، گروهی از دانشگاهیان و محققان بازار استدلال میکنند که برای شرکتهای آمریکایی ارائه رشد بلندمدت مورد نیاز برای تکرار بازدههای اخیر بازار سهام دشوار خواهد بود.
مایکل اسمولیانسکی از فدرال رزرو در مورد "پایان یک دوره" نوشته است و نسبت به "رشد سود و بازده سهام در آینده به میزان قابل توجهی پایین تر" هشدار داده است. بانک گلدمن ساکس پیشنهاد کرده است که بادهای دنباله دار 30 سال گذشته بعید است در سال های آینده تقویت زیادی ایجاد کند. جردن بروکس از arr Capital Management، یک صندوق تامینی کمی، به این نتیجه رسیده است که "تکرار عملکرد بازار سهام در دهه گذشته مستلزم مجموعه ای قهرمانانه از مفروضات است."
با این حال بسیاری از این عملکرد قوی، به یک معنا، یک سراب است. سیاستمداران بار مالیاتی پیش روی شرکت ها را کاهش داده اند. از سال 1989 تا 2019 نرخ موثر مالیات بر شرکت های آمریکایی سه پنجم کاهش یافت. از آنجایی که شرکتها پول کمتری به دولت میدادند، سود شرکتها افزایش یافت و پول بیشتری برای انتقال به سهامداران باقی ماند. در همین حال، در همان دوره وام گرفتن ارزان تر شد. از سال 1989 تا 2019 میانگین نرخ بهره شرکتهای آمریکایی دو سوم کاهش یافت.
با بازتاب آقای اسمولیانسکی، متوجه میشویم که در آمریکا تفاوت رشد سود بین دوره 1962-1989 و دوره 1989-2019 «کاملاً به دلیل کاهش نرخ بهره و مالیات شرکتها است». با گسترش این تحلیل به کل جهان ثروتمند، روندهای مشابهی را می یابیم. افزایش سود خالص واقعاً مصنوع از مالیاتها و صورتحسابهای بهره کمتر است.
اکنون شرکت ها با مشکل جدی روبرو هستند. کاهش چند دهه در نرخ بهره معکوس شده است. نرخهای بهره بدون ریسک در سراسر جهان ثروتمند تقریباً دو برابر بیشتر از سال 2019 است. هیچ تضمینی وجود ندارد که آنها به پایینترین حد خود بازنگردند.
در مورد مالیات، بادهای سیاسی تغییر کرده است. درست است، ممکن است دونالد ترامپ در صورت پیروزی در نوامبر، کاهش نرخ مالیات بر شرکتها را مناسب ببیند. اما تحلیل ما از 142 کشور نشان میدهد که در سالهای 2022 و 2023 میانگین نرخ مالیات بر شرکتها برای اولین بار در دههها افزایش یافت. به عنوان مثال، در سال 2023 بریتانیا نرخ اصلی مالیات شرکت خود را از 19٪ به 25٪ افزایش داد. دولتها همچنین حداقل نرخ مؤثر مالیات بر شرکتها را ۱۵ درصد بر شرکتهای بزرگ چند ملیتی تعیین کردهاند.
پس چه اتفاقی باید بیفتد تا سهام آمریکایی به ارائه بازده استثنایی ادامه دهند؟ یک احتمال این است که سرمایهگذاران ارزشها را بیش از پیش افزایش دهند. در دنیایی که سود و صورتحسابهای مالیاتی در دهه آینده ثابت میماند در حالی که درآمد واقعی سالانه 6 درصد رشد میکند - یک سناریوی خوشبینانه - برای بازتولید بازده کلی بین سالهای 2013 و 2023، این است که سقف آمریکا باید به 51 برسد.
حال پیش بینی ها را تیرهتر کنید و فرض کنید که ارزشگذاریها به میانگین خود بازمیگردند. نوک پیکان به سمت 27 حرکت می کند، نزدیک به میانگین از زمان پایان حباب دات کام. همچنین فرض کنید که سود و قبوض مالیاتی افزایش می یابد. به جای رسیدن به 25 درصد درآمد، آنها تا 35 درصد یا در حدود سطح نیمه اول دهه 2010 کاهش می یابند. در این دنیای واقعی تر، برای ایجاد حتی نیمی از بازدهی که سرمایه گذاران از سال 2010 از آن برخوردار بوده اند، درآمد واقعی باید 9 درصد در سال رشد کند. به گفته آقای بروکس، تنها دو بار در دوره پس از جنگ، آمریکا به این نوع رشد دست یافت، و در هر دو مورد، اقتصاد از رکود در حال بازگشت بود - یک بار از حباب داتکام و یک بار از بحران مالی جهانی 2007-2009.
بسیاری از سرمایه گذاران امیدوارند که هوش مصنوعی Ai به نجات کمک کند. نظرسنجیها از روسا حاکی از اشتیاق زیادی برای ابزارهایی است که به فناوری متکی هستند. برخی از شرکت ها در حال حاضر آنها را پذیرفته اند و ادعا می کنند که این پدیده دستاوردهای بهره وری متحول کننده ای را ایجاد می کند. اگر این ابزارها به طور گستردهتری به کار گرفته شوند، ممکن است به شرکتها اجازه دهند هزینهها را کاهش دهند و ارزش بیشتری تولید کنند و رشد اقتصادی و سود شرکتها را کاهش دهند.
نیازی به گفتن نیست که این بار سنگینی برای فناوری است که هنوز نوپا است. علاوه بر این، پیشرفتهای فناوری تنها روندی است که در سالهای آینده بر تجارت تأثیر میگذارد. شرکت ها با یک جو ژئوپلیتیکی نامطمئن روبرو هستند در تجارت جهانی که بسته به اندازه گیری ثابت یا رو به کاهش است. در آمریکا هر دو طرف نسبت به تجارت بزرگ بدبین هستند. نبرد با تورم نیز هنوز برنده نشده است: نرخ بهره ممکن است به اندازه انتظار سرمایه گذاران کاهش نیابد. دنیای شرکتها در آستانه امتحانی بزرگ است.
منبع: اکونومیست