پایگاه خبری فولاد ایران- شاید گزارش دقیق فایننشال تایمز از نرخ رشد سالانه قابل توجه 5.2 درصدی اقتصاد ایالات متحده در سه ماهه سوم سال جاری را مشاهده کرده باشید. اجازه دهید شرحی از آنچه در نوامبر اتفاق افتاد داشته باشیم. صحبت از رشد سریع یا فرودهای نرم را فراموش کنید، اقتصاد ایالات متحده تنها در آن ماه با نرخ سالانه حدود 30 درصد کوچک شد. این رقم بسیار بزرگ است و شاید بیانگر پایان آرزوهای امریکا باشد.
به گزارش فولاد ایران، پس از تبدیل تولید ناخالص داخلی ایالات متحده با استفاده از نرخ مبادله بازار، به یورو یا یوان، چیزی که نتیجه گیری شد، کاهش نزدیک به 3 درصدی ارزش دلار آمریکا در طول این ماه بود. شاید این روش پوچی برای مقایسه اقتصادها است، اما این روش در میان افرادی که بهتر می دانند، بسیار شیک است.
عصبانیت شورای روابط خارجی اروپا را بیاد بیاورید مبنی بر اینکه اتحادیه اروپا در سال 2008 اقتصاد بزرگتری نسبت به ایالات متحده داشت و اکنون ایالات متحده یک سوم بزرگتر است؟ این صرفاً به دلیل افزایش دلار آمریکا از یک پایه پایین بود.
این لیست در این مقایسه‌های احمقانه نرخ ارز در بازار، ادامه دارد. بسیاری از سازمان‌های خبری گزارش داده‌اند که ژاپن در سال جاری جایگاه خود را به عنوان سومین اقتصاد بزرگ جهان به آلمان خواهد داد و ظاهراً ایالات متحده همچنان بزرگترین اقتصاد جهان است و اقتصاد چین نتوانسته است به آن برسد.
یک نیاز اساسی برای مقایسه های بین المللی این است که داده های داخلی و داده های بین المللی نتایج مشابهی ارائه دهند. به همین دلیل است که حرفه اقتصاد نرخ برابری قدرت خرید را اختراع کرد و امکان مقایسه (ناقص) را بر اساس کالاها و خدماتی که با پول می‌توان خرید انجام داد. این برای اندازه اقتصادی و حتی قدرت نظامی مهم است. به یاد داشته باشید که چین با استفاده از یوان ارتش آزادیبخش خلق را به وجود آورد. این منبع از ایالات متحده نیست.
آخرین داده‌های صندوق بین‌المللی پول نشان می‌دهد که تولید ناخالص داخلی چین در زمانی که دونالد ترامپ بار دیگر آمریکای بزرگ را می ساخت، از ایالات متحده فراتر رفت. اکنون 22 درصد بزرگتر شده است. ارقام زمانی معنا پیدا می کنند که به شواهد تأییدکننده نگاه کنید. برای مثال، تولید برق چین در سال 2010 از ایالات متحده پیشی گرفت. و در دوره 2016-2022 که ظاهراً اقتصاد چین در مقایسه با ایالات متحده پیشرفتی نداشت، تولید آن 45 درصد رشد کرد، در حالی که این روند در آمریکا به طور کلی ثابت بود.
این امر باعث آرامش آمریکا و چین می شود که تغییر در قدرت اقتصادی جهانی را نپذیرند. اما در نهایت، مقایسه های بد، تصمیمات بد را تقویت می کند. برای اقتصاد اتحادیه اروپا تبدیل شدن دوباره به بزرگترین اقتصاد جهان با نرخ ارز بازار آسان خواهد بود. تنها کاری که بانک مرکزی اروپا باید انجام دهد این است که نرخ بهره را به اندازه کافی افزایش دهد تا یورو را به آستانه کافی برساند. این ممکن است باعث شود اروپا موقتاً احساس بهتری داشته باشد، تا زمانی که متوجه شود مادر همه رکودها را رنج می دهد.
منبع: فایننشال تایمز