[ سبد خرید شما خالی است ]

جنگ هایی که نظم نوین جهانی را شکل می دهند

پایگاه خبری فولاد ایران - بحران‌ها، درگیری‌ها و جنگ‌هایی که در حال حاضر در جریان هستند، نشان می‌دهند که چقدر چشم‌انداز ژئوپلیتیکی در سال‌های اخیر تغییر کرده است، زیرا رقابت‌ قدرت‌های بزرگ دوباره به محوری در روابط بین‌الملل تبدیل شده است.
با جنگ‌های غزه و اوکراین که شکاف‌های جهانی را تشدید می‌کند، ممکن است یک پیکربندی مجدد ژئوپلیتیکی حتی عمیق‌تر - از جمله تغییر به یک نظم جدید جهانی - در کار باشد.
این دو جنگ خطر جنگ سوم را بر سر تایوان افزایش می دهد. هیچ کس، حتی رئیس جمهور چین شی جین پینگ نمی تواند شاهد انتقال مقادیر عظیمی از مهمات توپخانه ای، بمب های هوشمند، موشک ها و سایر تسلیحات آمریکایی به اوکراین و اسرائیل باشد بدون اینکه متوجه شود ذخایر آمریکا در حال اتمام است. برای شی، که الحاق تایوان به جمهوری خلق را یک "مأموریت تاریخی" خوانده است، هر چه این جنگ ها طولانی تر ادامه یابد، بهتر است.
جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده، خطرات را درک می کند و به دنبال کاهش تنش با چین است. قابل ذکر است، پس از اعزام تعدادی از مقامات کابینه به پکن و مذاکرات با شی در حاشیه مجمع همکاری اقتصادی آسیا-اقیانوسیه این ماه در سانفرانسیسکو، او و شرکای خود در گروه هفت تاکید کرده‌اند که به دنبال "ریسک زدایی" از روابط خود با چین هستند، نه "جدا شدن" از دومین اقتصاد بزرگ جهان.
هر چه اسمش را بگذاریم، این فرآیند قرار است نظم مالی جهانی و همچنین الگوهای سرمایه گذاری و تجارت را تغییر دهد. در حال حاضر، جریان تجارت و سرمایه گذاری به گونه ای در حال تغییر است که نشان می دهد اقتصاد جهانی ممکن است به دو بلوک تقسیم شود. به عنوان مثال، چین اکنون بیشتر با جنوب جهانی تجارت می کند تا با غرب. علیرغم هزینه های بالای تجزیه اقتصادی، چین که به دنبال کاهش آسیب پذیری خود در برابر فشارهای آینده است، بی سر و صدا بخش بزرگی از اقتصاد خود را از غرب جدا می کند.
در بخش کوچکی، ایالات متحده خود مقصر وضعیت فعلی است و با تسهیل فعالانه رشد اقتصادی چین به مدت چهار دهه، به ایجاد بزرگترین رقیبی که تاکنون با آن روبرو بوده کمک کرد. امروزه چین دارای بزرگترین نیروی دریایی و گارد ساحلی جهان است و آشکارا سلطه غرب بر سیستم مالی جهانی و نهادهای بین المللی را به چالش می کشد. در واقع، چین سخت کار می کند تا نظم جهانی جایگزینی را ایجاد کند که در مرکز آن قرار دارد.
وقتی نوبت به ایجاد یک نظم جهانی بدیل می رسد، محیط جهانی پر منازعه کنونی ممکن است به نفع چین عمل کند. به هر حال، این جنگ بود که نظم جهانی تحت رهبری ایالات متحده، از جمله نهادهایی که زیربنای آن هستند، مانند صندوق بین‌المللی پول، بانک جهانی و سازمان ملل متحد را به وجود آورد. حتی اصلاح معنادار این نهادها در زمان صلح بسیار دشوار بوده است.
این مطمئناً در مورد سازمان ملل که به نظر می رسد در حال سقوط غیرقابل برگشت است و به طور فزاینده ای در امور بین المللی به حاشیه رفته است، صادق است. سخت شدن بن بست در شورای امنیت سازمان ملل باعث شده است که مسئولیت بیشتری به مجمع عمومی سازمان ملل منتقل شود، مجمع عمومی سازمان ملل متحد مجبور شد قطعنامه ای را در مورد جنگ غزه تصویب کند که خواستار «آتش بس بشردوستانه» و پایان محاصره اسرائیل شد. اما مجمع عمومی اساساً ضعیف است و برخلاف شورای امنیت، قطعنامه های آن از نظر قانونی الزام آور نیست.
همانطور که موسسات تحت رهبری ایالات متحده رو به وخامت است، اقتدار آمریکا در خارج از مرزهایش نیز بدتر می شود. حتی اسرائیل و اوکراین - که به ایالات متحده به عنوان بزرگترین حامی نظامی، سیاسی و اقتصادی خود وابسته هستند - گاهی توصیه های ایالات متحده را رد کرده اند.
به گزارش فولاد ایران، فراتر از نظم دهی مجدد جهانی که به نظر می رسد رقابت چین و آمریکا باعث ایجاد آن می شود، تغییرات منطقه ای مهمی امکان پذیر است. یک درگیری طولانی مدت در غزه می تواند یک سازماندهی مجدد ژئوپلیتیکی را در خاورمیانه بزرگ آغاز کند.
نیروها و روندهای بیشتری - از جمله اقتصاد نظامی روسیه به طور فزاینده، رشد متوقف شده چین و وزن رو به رشد اقتصادی جنوب جهانی - تغییرات اساسی را در نظم بین المللی محتمل تر می کنند. در همین حال، جهان با گسترش نابرابری، افزایش اقتدارگرایی، توسعه سریع فناوری های دگرگون کننده مانند هوش مصنوعی، تخریب محیط زیست و تغییرات آب و هوایی دست و پنجه نرم می کند.
اگرچه دانستن جزئیات غیرممکن است، اما اکنون یک تعادل ژئوپلیتیکی اساسی جهانی کاملاً اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. شبح یک درگیری پایدار بین غرب و رقبای آن - به ویژه چین، روسیه و جهان اسلام - گسترده است.


منبع: Japan Times

۶ آذر ۱۴۰۲ ۱۲:۲۸
تعداد بازدید : ۴۶۰
کد خبر : ۶۷,۸۷۲

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید