پایگاه خبری فولاد ایران- صدها نفر از بانکداران و مدیران اجرایی این هفته برای یک کنفرانس سرمایه گذاری پر زرق و برق تحت عنوان "داووس در صحرا" به ریاض خواهند آمد. مردان پول سعی خواهند کرد وانمود کنند که اوضاع عادی است، درحالیکه خاورمیانه در جنگ است.
به گزارش فولاد ایران، جنگ بین اسرائیل و حماس تهدیدی برای آغاز درگیری گستردهتری است که کشورهای حاشیه خلیج فارس را که اقتصادهای پررونق آنها کلید بازارهای جهانی نفت و گاز هستند، به چالش می کشاند. کشورهای حاشیه خلیج فارس امیدوار بودند که این سال کاهش تنش در منطقه باشد. آنها آرامش را می خواستند تا بر برنامه های بلندپروازانه برای تنوع بخشیدن به اقتصادشان تمرکز کنند. اکنون قدیمیترین درگیری منطقه دوباره زنده شده است. برای یک پادشاهی خلیج فارس، قطر، که از حماس حمایت کرده است، هدف فوری حفظ خود است. با این حال، عربستان سعودی و امارات متحده عربی میخواهند حماس را تضعیف کنند، از رویارویی گستردهتر با ایران جلوگیری کنند و به نوعی دیدگاه خود را درباره منطقهای استبدادی اما صلحآمیزتر و مرفهتر زنده نگه دارند.
قطر آسیب پذیر به نظر می رسد. هم متحد آمریکاست و هم حامی حماس. از 7 اکتبر، زمانی که شبه نظامیان حماس بیش از 1400 نفر را در اسرائیل به قتل رساندند، این روابط به منبع خجالت و عصبیت تبدیل شده است. برخی از رهبران حماس در دوحه، پایتخت قطر زندگی می کنند. امارت غنی از گاز ماهانه 30 میلیون دلار به غزه تحت کنترل حماس کمک می کند. قطر برای سالها به متحدانش گفته است که روابطش با حماس یک منفعت است: این کشور میتواند گفتگوی بین آن گروهها و غرب باشد.
در حال حاضر قطر در تلاش است تا نشان دهد که هنوز هم می تواند برای آمریکا مفید باشد، اما نشانه هایی از انکار و وحشت نیز در این کشور کوچک و ثروتمند وجود دارد. وقتی گرد و غبار بر این جنگ فرو نشست، این کشور ممکن است تحت فشار بیشتر آمریکا برای قطع ارتباط خود با گروههای شبهنظامی قرار گیرد.
امارات که در سال 2020 اولین کشور خلیج فارس بود که اسرائیل را به رسمیت شناخت، موضع متفاوتی اتخاذ کرده است. بر خلاف بسیاری از همسایگان خود، بیانیه اولیه آن در مورد حمله 7 اکتبر بیانیه همدردی با اسرائیل بود و رهبران آن چندین تماس تلفنی تسلیت با همتایان اسرائیلی خود برقرار کردند.
عربستان سعودی سعی کرده مسیری میانه را ترسیم کند. پاسخ آن به حمله حماس این بود که فهرستی از بدعهدیهای گذشته اسرائیل را ذکر کرد و خواستار آتشبس فوری شد – از نوع بیانیهای که همیشه پس از شعلهور شدن آتش در سرزمین مقدس صادر میکند. اما نشانه هایی نیز وجود دارد که نشان می دهد موضع آن تغییر کرده است.
در 17 اکتبر، ترکی بن فیصل آل سعود، که از سال 1979 تا 2001 سرویس اطلاعاتی پادشاهی را رهبری می کرد، به زبان انگلیسی با یک اندیشکده آمریکایی صحبت کرد. او حماس را به دلیل کشتار غیرنظامیان محکوم کرد و گفت که این اقدام غیراسلامی است. او همچنین اسرائیل را به دلیل بمباران بی رویه غزه در این ماه و جنایات اشغال نیم قرنی اش محکوم کرد.
در نهایت، عربستان سعودی درهای عادی سازی با اسرائیل را نمی بندد. آمریکا بخش زیادی از این سال را صرف فشار برای دستیابی به توافقی کرد که باعث می شد سعودی ها اسرائیل را به رسمیت بشناسند. پادشاهی در ازای آن خواهان یک پیمان دفاعی با آمریکا بود. به نظر میرسید سعودیها راضی بودند که به ژستهای نشانهای نسبت به فلسطینیها فشار بیاورند، نه پایان دادن به اشغال، بلکه صرفاً برای کاهش درد آن. اکنون محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی و حاکم واقعی این کشور خواستار ایجاد یک کشور فلسطینی در امتداد مرزهای منطقه قبل از 1967 شده است. گفتوگوها با اسرائیل ادامه خواهد یافت، هرچند آرامتر از گذشته، اما بهای اسرائیل اکنون بالاتر خواهد بود.
اکنون خیلی چیزها به ماهیت تهاجم زمینی قریب الوقوع اسرائیل به غزه بستگی دارد: با افزایش تلفات غیرنظامیان، کشورهای خلیج فارس تحت فشار فزاینده ای در داخل و در سراسر جهان عرب برای محکوم کردن اسرائیل و قطع روابط خواهند بود. هنوز هم یک چیز که رهبران خلیج فارس می توانند روی آن اتفاق نظر داشته باشند: آنها می خواهند جنگ پایان یابد. سرمایهدارانی که این هفته در ریاض گرد هم میآیند میخواهند درباره ایدههای میلیارد دلاری برای سفر، تجارت و گردشگری صحبت کنند. در صورت وجود خطر پرواز موشک ها بر بالای سر، هیچ یک از آنها احتمالاً به نتیجه نمی رسد.
منبع: اکونومیست