پایگاه خبری فولاد ایران- شکل 1 رابطه بین تولید ناخالص داخلی واقعی، جمعیت و مصرف انرژی برای جهان، اعداد واقعی تا سال 2022 و تخمینی برای سال 2027 را نشان می دهد.
این روندها برای دهه ها حاکم بوده است. تقاضای انرژی (خط خاکستری) کمتر از نصف اقتصاد (خط آبی) رشد می کند، اما کمی سریعتر از جمعیت (خط سبز). سخت است که به طور قانع کننده ای استدلال کنیم که چیزی به اندازه کافی بزرگ پیش خواهد آمد که این روابط را در کوتاه مدت خراب کند.
به هر حال، بخش عمده ای از ساختمان ها، وسایل نقلیه، ماشین آلات و افرادی که بیشترین مصرف انرژی را به خود اختصاص می دهند، حاضر هستند و الگوهای تقاضا به آرامی تغییر می کند. در سالهای 2012-2022، تولید ناخالص داخلی واقعی جهانی 3.0 درصد در سال، تقاضای انرژی 1.4 درصد در سال و جمعیت 1.1 درصد در سال رشد کرد.
این به ما در مورد تقاضای جهانی برای انرژی می گوید، اما نه در مورد منابع اولیه انرژی. شکل 2 تولید سوخت، عمدتاً نفت، زغال سنگ و گاز طبیعی را نشان می دهد.
ممکن است به درستی نتیجه بگیرید که در اصل، هیچ چیز تغییر چندانی نکرده است. انرژی هسته ای به جایی نرسیده است و با توجه به زمان لازم برای ساخت یک نیروگاه هسته ای، احتمالا برای مدتی دیگر احیا نخواهد شد. مکانهای آبی واقعاً جذاب قبلاً سد شدهاند و دشواری مکانیابی مکانهای جدید توسعه را کند کرده است، بنابراین از آب نیز انتظار زیادی نداشته باشید. تقاضای زغال سنگ به دلیل تقاضای چین و عجله برای سوزاندن زغال سنگ به دلیل نابودی زنجیرههای تامین عادی در جنگ اوکراین، باقی مانده است. اما فشار کمی برای ساخت کارخانههای زغالسنگ جدید و فشار زیادی برای بستن کارخانههای قدیمی وجود دارد.
به گزارش فولاد ایران، در طول دوره ده ساله، مصرف نفت 0.8 درصد در سال، گاز طبیعی 1.7 درصد در سال و انرژی های تجدیدپذیر 12.5 درصد در سال رشد داشته است.
برآورد برون یابی انرژی های تجدیدپذیر برای سال 2027 نسبتا نزدیک به پیش بینی های آژانس بین المللی است که با بررسی برنامه های توسعه دهندگان انجام شده است. هنگامی که انرژی های تجدیدپذیر وارد می شوند، مانند تولید برق آبی و هسته ای، در صف توزیع برق به جلوی خط می روند و تولید با سوخت فسیلی را یا به دلیل ترجیح یا ارزان تر بودن جایگزین می کنند. این بدان معناست که آنها تأثیر فوری بر استفاده از زغال سنگ و گاز طبیعی، خواهند داشت تا نفت، که در تولید برق چندان به حساب نمی آید.
یک اقتصاد قویتر به انرژی بیشتری نیاز دارد و سوختهای فسیلی باید این شکاف را پر کنند. البته یک اقتصاد ضعیفتر به مصرف سوخت فسیلی کمتری نیاز دارد. ابتکارات دولت اروپا برای کاهش تقاضای انرژی نیز ممکن است موفق باشد و راهاندازی اخیر بسیاری از پروژههای تولید هیدروژن میتواند تولیدات تجدیدپذیر را افزایش دهد و تقاضا برای سوختهای فسیلی را کاهش دهد.
خلاصه اینکه به نظر می رسد که مصرف سوخت فسیلی به طور کلی کند می شود و ظرف پنج سال (کمتر یا بیشتر) به اوج خود می رسد، اما نفت بعداً به اوج خود می رسد زیرا رونق تجدیدپذیر باعث کاهش استفاده از سوخت های فسیلی در تولید برق می شود.
پس اگر در حال برنامهریزی یک پروژه بزرگ، چیزی مانند خط لوله برای Vaca Muerta یا اتصال گاز شرق مدیترانه به اروپا هستید، به پیامدهای تخلیه یک منبع جدید بزرگ به بازاری که به سختی در حال رشد است فکر کنید. آیا به قیمتی که می خواهید و پول خود را به اندازه کافی سریع به دست خواهید آورد؟
منبع: Oilprice