پایگاه خبری فولاد ایران- از تورم بالا گرفته تا جنگ، بزرگترین چالش ها پیش روی جهان است که به سختی بی سابقه هستند.
تورم بالا، بدهی های عمومی سر به فلک کشیده، جنگ زمینی وحشیانه در اروپا، جنگ سرد جدید و ظهور فناوری های بالقوه مخرب و خطرات آن که بسیار بیشتر از قبل است.
به گزارش فولاد
ایران، اختلالات زنجیره تامین، از جمله اختلال در بازار انرژی و سیستم غذایی مرتبط با جنگ روسیه علیه اوکراین، به افزایش اولیه قیمت ها منجر شد. اما محرک اصلی تورم امروز، سیاستهای پولی و مالی بیسابقه بوده است که علیرغم بهبود سریعتر از حد انتظار پس از قرنطینههای همهگیر، حفظ شدند.
به عنوان مثال، طرح نجات آمریکایی 1.9 تریلیون دلاری جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده، که در مارس 2021 اجرا شد، تقریباً سه برابر بیشتر از برآورد دفتر بودجه کنگره در مورد شکاف تولید ناخالص داخلی بود که هنوز باید بسته شود تا اقتصاد به پتانسیل خود برسد. در همین حال، فدرال رزرو ایالات متحده نرخ بهره هدف خود را برای مدت طولانی نزدیک به صفر نگه داشت و خیلی دیر شروع به بازگرداندن ترازنامه خود کرد، رویکردی که یادآور اشتباهات سیاست پولی در دوره ریاست آرتور برنز در دهه 1970 بود. بانکهای مرکزی فکر میکردند که اگر اجازه دهند تورم برای مدتی بالاتر از هدف 2 درصد باشد، قبل از اینکه آن را پایین بیاورند، ضرری نخواهد داشت، زیرا آنها قبلاً هدف را كمتر کرده بودند.
تورم اصلی در ایالات متحده در 12 ماه گذشته به طور میانگین 5.6 درصد بوده است. در حالی که اکنون کمی از اوج خود کاهش یافته است، تقریباً سه برابر هدف فدرال رزرو باقی مانده است. عقیده بانک مرکزی این است که نرخ بهره کوتاه مدت باید برای مدتی بالاتر از تورم باشد تا اینکه تورم به سمت نرخ هدف کاهش یابد.
دستمزدها همگام با تورم نبوده و بیشتر خانوارها، به ویژه آنهایی که قرار بود سیاست های انبساطی به آنها کمک کند، دو سال است که کاهش درآمد واقعی را تجربه کرده اند. اگرچه بیکاری بسیار پایین است و اقتصاد ایالات متحده نسبت به سایر نقاط جهان بهتر عمل کرده است، تقریباً نیمی از جمعیت ایالات متحده فکر می کنند که در حال حاضر در رکود اقتصادی به سر می برد و اکثر آمریکایی ها انتظار دارند این روند برای فرزندان و نوه های آنها بدتر باشد.
عامل دیگری که اکثر جهان را غافلگیر کرد، جنگ زمینی وحشیانه در اروپا است. سوم اینکه، با وجود همه ادغام اقتصادی جهانی در دهه های اخیر، به نظر می رسد جهان در آستانه یک جنگ سرد جدید قرار دارد. قاطعیت فزاینده اقتصادی، دیپلماتیک و نظامی چین، همراه با تعمیق روابط آن با روسیه، نگرانیها را در مورد همسویی مجدد در روابط بینالملل و حتی برخورد جدید سیستمهای اقتصادی-سیاسی افزایش داده است.
به این ترتیب، پیشرفت های تکنولوژیکی اقتصاد را مختل می کند و انتظارات را در مورد آینده تغییر می دهد. اما آیا این موضوع در مورد هوش مصنوعی نیز صدق خواهد کرد؟ گروهی از رهبران فناوری، از جمله ایلان ماسک، چندان مطمئن نیستند. در نامهای سرگشاده اخیر، آنها خواستار توقف شش ماهه (یا بیشتر) در توسعه پیشرفته هوش مصنوعی شدند تا درک بهتری از خطرات این فناوری ایجاد کند و راههایی برای کاهش آنها ابداع کنند. ماسک فکر میکند که این خطرات شامل نابودی تمدن بشری میشود.
هوش مصنوعی یک ابزار است. می توان از آن به خوبی استفاده کرد، در عین حال میتوان از آن برای ایجاد آسیبهای بزرگ مانند حمایت از سرکوب در چین استفاده کرد.
اما کشورها باید هوشیار باشند که با توجه به گسترش گسترده تسلیحات هستهای، هزینههای شکست میتواند ناخواستهترین تکرار را به همراه داشته باشد.
منبع: Japan Times