پایگاه خبری فولاد ایران – اتحادیه اروپا تاکنون نیروی مهمی در تجارت بین المللی عمیق داشته است. ادغام فرامرزی اقتصاد اعضای این اتحادیه، عمیق ترین موضوع در تاریخ است. در سطح بین المللی، بازترین منطقه اقتصادی است. تجارت، همراه با رقابت، موفق ترین حوزه سیاستی این بلوک است. کمیسیون اروپا با جدا کردن سیاست تجاری از ملاحظات غیرتجاری، به این امر دست یافت.
اما همین موفقیت به این معناست که اتحادیه اروپا در برابر جهانی که در آن این انزوا دیگر امکانپذیر نیست، بیشتر به چالش کشیده میشود. روزی نیست که نشان ندهد چگونه روابط تجاری با درگیری ها بر سر ارزش ها و ژئوپلیتیک درگیر شده است. اتحادیه اروپا تشخیص داده است که یک دستور کار تجاری ناقص میتواند اولویتهای آن را تضعیف کند، و همچنین با تاخیر اهرمی را که با بازار بزرگ و باز همراه است، کشف کرده است.
به گزارش فولاد ایران، تحریم های اجباری بر روسیه و گنجاندن بندهای آب و هوایی و کار در توافقنامه های تجاری نشان می دهد که اروپا می تواند، زمانی که بخواهد، از این قدرت برای شکل دادن به جهان پیرامون خود استفاده کند. اما چیزی که هنوز وجود ندارد، یک تمایل ثابت و یک استراتژی متحد برای چگونگی انجام این کار است.
اصطکاک بر سر قانون کاهش تورم ایالات متحده را در نظر بگیرید. این قانون شامل یارانه ای برای خریداران خودروهای الکتریکی است، اما فقط خودروهای ساخت آمریکای شمالی. اتحادیه اروپا از این قانون ناراضی است، در حالی که یارانه ایالات متحده از نظر شکل تبعیض آمیز است، ممکن است از نظر تأثیر اقتصادی تفاوت چندانی با یارانه های اتحادیه اروپا به تولیدکنندگان باتری نداشته باشد.
علاقه اروپا بیشتر تقویت تعهد دیرهنگام ایالات متحده به فناوری های کربن زدایی است که ارتش جمهوریخواه ایرلند آن را نمایندگی می کند. اتحادیه اروپا با آماده کردن زمینه برای اعمال تعرفههای مرزی کربن، باید ایالات متحده را به سمت همان اصل مرتبط کردن دسترسی بازار به سیاستهای تغییرات آب و هوایی تشویق کند.
در مقابل این پسزمینه است که اولاف شولز، صدراعظم آلمان هفته گذشته با هیئت تجاری به چین رفت. سوالی که این سفر در سایر نقاط اروپا مطرح میکند این است که آیا آلمان یاد گرفته است که منافع تجاری محدود خود را از منافع استراتژیکتر اروپا متمایز کند؟ حمله ولادیمیر پوتین به اوکراین به این معنی است که خطای وابستگی آلمان به گاز روسیه اکنون آشکار است. اتکای آن به چین نیز واقعی است، اما کمتر درک شده است. به جرات می توان گفت که چین برلین را از تناقضات سیاست اروپایی خود نجات داد. پس جای تعجب نیست که شولز نمی خواهد از چین جدا بشود. در عین حال، او الزامات راهبردی را به رسمیت می شناسد و قول می دهد وابستگی های یک طرفه را از بین ببرد. گفته می شود امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه خواهان سفر مشترک بعدی دو رهبر به پکن بود. اما پاریس همچنین اغلب در ترویج سیاست تجاری که منافع استراتژیک متحد اتحادیه اروپا را به جای نگرانی های ملی خود پیش می برد کوتاهی می کند. اگر ماکرون در مورد بازیگری اتحادیه اروپا در صحنه جهانی جدی است، در اینجا فرصتی برای او وجود دارد تا تعهد سیاسی از دست رفته را در همه طرفها ایجاد کند.
اتحادیه اروپا دیگر نمی تواند جدا از الزامات استراتژیک تجارت کند. همچنین پایان ساده لوحی استراتژیک نباید بهانه ای برای عقب نشینی باشد. اروپا باید از آن دوگانگی قدیمی فراتر رفته و رویکرد نسبتاً غیر اروپایی استفاده از سیاست تجاری برای تعقیب اهداف سیاسی را بپذیرد.
منبع: فایننشال تایمز