پایگاه خبری فولاد ایران – به نظر می رسد که گسستگی روابط اقتصادی هم پیامد و هم علت تشدید اختلافات جهانی باشد. اگر چنین باشد، پایان مخرب تری برای تجارت جهانی محتمل است. متأسفانه بشریت قبلاً این کار را کرده است. به گزارش فولاد ایران، از زمان انقلاب صنعتی در اوایل قرن 19، ما دو دوره عمیق تر شدن یکپارچگی اقتصادی فرامرزی و یکی از دوره های معکوس داشته ایم. دوره اول تجارت جهانی قبل از سال 1914 بود و دوره دوم در اواخر دهه 1940 آغاز شد، اما از اواخر دهه 1970 شتاب گرفت و گسترش یافت، زیرا اقتصادهای بیشتری با یکدیگر ادغام شدند. در این بین یک دوره طولانی تجارت جهانی با دو جنگ جهانی محدود شد و با رکود اقتصادی و حمایتگرایی که هر دو آن را بدتر کرد، عمیقتر شد.
یک سوال بحث برانگیز این است که چگونه و تا چه حد صلح با تجارت جهانی مرتبط است. همانطور که جان پلندر اخیراً استدلال می کند، تجارت لزوماً صلح را تضمین نمی کند. شروع جنگ جهانی اول در زمان تجارت نسبتاً پررونق مطمئناً این را نشان می دهد. علیت بیشتر در جهت مخالف است، از صلح به تجارت.
اما در عصر همکاری بین قدرت های بزرگ، تجارت تمایل به رشد دارد. در سوء ظن های متقابل، به ویژه در مورد درگیری آشکار، تجارت از بین می رود و این احتمال وجود دارد که پیامدهای گسست روابط قدرت های بزرگ در زمان ما حتی بدتر از قبل باشد. کنترل های اخیر اعلام شده بر صادرات تراشه ها و فناوری های مرتبط ایالات متحده به چین گامی تعیین کننده به نظر می رسد. مطمئناً این بسیار بیشتر از هر کاری که دونالد ترامپ انجام داد، پکن را تهدید می کند. هدف به وضوح کند کردن توسعه اقتصادی چین است. این اقدام یک جنگ اقتصادی است و پیامدهای ژئوپلیتیکی عظیمی خواهد داشت. این درگیری بر سر قدرت است که جهانی شدن را بیشتر تهدید می کند.
قدرتهای بزرگ با تلاش برای افزایش امنیت خود، رقبای خود را ناامنتر میکنند و یک مارپیچ نزولی بیاعتمادی ایجاد میکنند. ما در حال حاضر با این مارپیچ فاصله زیادی داریم، اما این واقعیت سرنوشت اقتصاد جهانی را رقم خواهد زد. ما به سمت یک بومی گرایی خوش خیم در حرکت نیستیم، بلکه به سمت رقابت با مجموع منفی ها پیش می رویم و جهان ما ممکن است از حمله خطرناک آن جان سالم به در نبرد.
منبع: فایننشال تایمز