پایگاه خبری فولاد ایران – از امپراتور «کین شی هوانگ» به دلیل متحد کردن چین، راه اندازی دیوار بزرگ آن و ساختن مقبره ای بزرگ که توسط ارتشی از جنگجویان سفالی محافظت می شود، تجلیل می شود. آنچه پس از مرگ او در سال 210 قبل از میلاد در شرق چین رخ داد، کمتر شناخته شده است. به گفته مورخان، دستیاران مرگ او را پنهان کردند تا اینکه همراهان شاهنشاهی به پایتخت رسیدند تا پسر ارشد و وارث او را از قدرت گرفتن بازدارند. پسر بزرگتر خودکشی کرد و پسر کوچکتر با حمایت دستیاران مکر تاج و تخت را به دست گرفت. اما او ثابت کرد که ضعیف است. در عرض چهار سال او مرد و سلسله کین فروپاشید.
به گزارش فولاد ایران، تاریخ امپراتوری چین مملو از حماسههای متوالی است که به خونریزی و جنایتکاری آلوده شدهاند. چین کمونیستی در شش دهه اول خود خیلی بهتر از آن نبود. هنگامی که هو جین تائو پس از ده سال ریاست جمهوری در سال 2012 قدرت را به شی جین پینگ سپرد، این اولین انتقال کامل و منظم رهبری از زمان انقلاب در سال 1949 بود. با این حال، یک دهه بعد، به آقای شی سومین دوره پنج ساله اعطا شد. با دوره بدون پایان شی، چین بار دیگر با پرسش هایی مواجه شده است که تاریخ آن را آزار داده است. چگونه یک رهبر قدرتمند بازنشسته می شود؟ و اگر فردی به طور ناگهانی بمیرد یا ناتوان شود چه اتفاقی می افتد؟
هنجارهای جانشینی چین مسلماً ضعیف و عمدتاً نانوشته بودند. دنگ شیائوپینگ، که در سال 1978 قدرت را به دست گرفت، آنها را برای محافظت در برابر استبداد دوران مائو و جرونتوکراسی به سبک شوروی معرفی کرد. این امر باعث نشد که تقریباً تا زمان مرگش در سال 1997، در سن 92 سالگی، قدرت عظیمی را در اختیار داشته باشد.
جانشین او، جیانگ زمین، نیز مدت ها پس از بازنشستگی در سیاست مداخله کرد. برخی سال 2012 را یک ناهنجاری می دانند. با این حال، نهادینهسازی جزئی جانشینی، همراه با رهبری جمعی، ثبات کافی برای توسعه اقتصادی خارقالعاده را فراهم کرد. با بازگشت به حکومت یک نفره، برخی از محققان اکنون مشکلات جانشینی مشترک سایر حکومتهای خودکامه امروزی و همچنین امپراتوران خود چین را پیشبینی میکنند.
در میان چنین محققانی، اریکا فرانتز در دانشگاه ایالتی میشیگان است که دادههای مربوط به 301 رژیم استبدادی را از سال 1946 تا 2020 گردآوری و تجزیه و تحلیل کرده است. او و همکارانش به این نتیجه میرسند که وقتی استبدادها قدرت را در دستان خود متمرکز میکنند، تمایل دارند دوره تصدی خود را افزایش دهند. اما این اغلب به قیمت رژیمی که آنها نمایندگی می کنند تمام می شود. خانم فرانتز میگوید: "این انتخابهایی که شی جینپینگ انجام میدهد برای او در کوتاهمدت مثبت است، اما از نظر افق زمانی طولانیتر، خطر بیثباتی و شاید سقوط زودتر رژیم را افزایش میدهد."
یکی از راههای رژیمهای اقتدارگرا برای افزایش انعطافپذیری خود، ایجاد محدودیتهای سفت و سخت است. بهترین مثال، حزب انقلابی نهادی مکزیک است که از سال 1929 تا 2000 در زمان قدرت، محدودیت یک دوره ای را برای ریاست جمهوری اعمال کرد. راه دیگر این است که جانشینی مشخص و زودتر تعیین شود. اما مستبدان غیر از پادشاهان اغلب از آن اجتناب میکنند، حتی در زمان پیری یا بیماری. برخی می ترسند نخبگان انتخاب آنها را رد کنند، مانند زمانی که رابرت موگابه زیمبابوه تلاش کرد قدرت را به همسرش در سال 2017 واگذار کند. برخی دیگر نگران هستند که وارث منتخب تلاش کند تا قدرت را پیش از موعد به دست گیرد، همانطور که دومین مائو، لین بیائو، متهم به انجام این کار در سال 1971 شد.
نگرانی دیگر برای خودکامگان این است که تعیین جانشین به معنای قصد کناره گیری فوری، محدود کردن گزینه های آنها و تضعیف اقتدار آنهاست. این یک دلیل محتملتر برای آقای شی است که در کنگره قبلی، وارث بالقوه کمیته دائمی دفتر سیاسی، هیأت عالی رهبری را به عنوان هنجارهای قبلی مطرح نکرد. دو یا چند رهبر نسل بعدی چین ممکن است در کمیته دائمی جدیدی حضور داشته باشند که قرار است در 23 اکتبر رونمایی شود. اما هیچ یک به عنوان جانشین در نظر گرفته نمی شوند و آقای شی که اکنون 69 سال دارد، به طور گسترده تصور می شود که ده سال دیگر در قدرت برنامه ریزی می کند، اگر نه بیشتر.
اگرچه این امر ممکن است با نشان دادن واضح مقصود آقای شی، ثبات را تقویت کند، اما خطر مرگ یا بیماری شدید او در زمان ریاست جمهوری را نیز افزایش میدهد.
بدیهی است که دموکراسیها نیز میتوانند با چنین مشکلاتی روبرو شوند. با این حال، برخلاف آمریکا، چین هیچ خط مشخصی برای جانشینی یا رویههای مشخصی برای پر کردن جاهای خالی رهبری برنامهریزی نشده ندارد. مرگ یا ناتوانی ناگهانی یک مستبد به ندرت منجر به فروپاشی رژیم در کوتاه مدت می شود. نخبگان معمولاً حول یک جایگزین متحد می شوند تا از منافع خود محافظت کنند. اما می تواند باعث درگیری داخلی شود. جنگ قدرت تلخی در چین حتی قبل از مرگ مائو در سال 1976 شروع شد. وضعیت بد سلامتی که اغلب از مردم پنهان میشود، همچنین میتواند باعث نوعی فلج شود که کرملین را تحت رهبری رهبران بیمارستانی یوری آندروپوف و کنستانتین چرننکو گرفتار کرده است.
اگر سلامت آقای شی پابرجا باشد، هنوز زمان برای شناسایی یک یا چند جانشین بالقوه وجود دارد، احتمالاً در کنگره بعدی در سال 2027 یا کنگره بعد از آن.
آقای شی علاقه شدیدی به گذشته امپراتوری چین نشان می دهد و اغلب از متون تاریخی نقل قول می کند. مائو، که آقای شی از بسیاری جهات از او تقلید می کند، از طرفداران تاریخ باستانی چین نیز بود. او اغلب به «Zizhi Tongjian» اشاره میکند، وقایعنامهای که در سال 1084 منتشر شد و درسهای آموخته شده از امپراتوران قبلی چین را بازگو میکند. اما این به او کمک نکرد تا یک جانشینی صاف را مهندسی کند. از میان وارثان او، یکی در زندان جان باخت، دیگری در سانحه هوایی پس از کودتای نافرجام کشته شد و آخرین تنها پس از دو سال قدرت سرنگون شد. شاید آقای شی وضعیت بهتری داشته باشد. اما تاریخ نشان میدهد که هر چه بیشتر به قدرت بچسبد، سختتر میشود.
منبع: اکونومیست