پایگاه خبری فولاد ایران – شش ماه پیش، اوکراین با واقعیت یک جنگ تمام عیار علیه آن بیدار شد و مجبور شد در دو جبهه جنگی و مالی، به طور همزمان با دشمن بجنگد. بقا و پیروزی نیازمند این است که اوکراین یک ستون فقرات اقتصادی قوی و یک سیستم مالی قابل اعتماد داشته باشد. به لطف تلاشهای فراوان، عملکرد پایدار سیستم بانکی آن تضمین شده و پرداخت ها بدون وقفه انجام می شود. اعطای وام به بخش های مهم استراتژیک ادامه دارد، علاوه بر این، از بی ثباتی پولی جلوگیری شده است.
در ماه اوت، تورم سالانه در اوکراین به 23.8 درصد رسید. کشورهای دیگر در طول جنگ یا بلافاصله پس از آن تورم بسیار بدتری داشته اند. آلمان پس از جنگ جهانی اول، کره جنوبی در اوایل دهه 1950 یا صربستان در اوایل دهه 1990 را در نظر بگیرید. با در نظر گرفتن روند جهانی شتاب دهنده تورم، نرخ رشد قیمت اوکراین را می توان یک دستاورد در نظر گرفت.
با این حال برای آرامش خیلی زود است. اوکراین از حاشیه امنیتی قبل از جنگ سود برده است. با این حال، ذخایر بین المللی از ابتدای سال تقریباً 18 درصد کاهش یافته است. با نزدیک شدن به زمستان، زمان آن فرا رسیده است که اولویتهای سیاست اقتصادی آن به گونهای تغییر کند که بتواند یک تلاش طولانی مدت جنگی را تطبیق دهد. این امر مستلزم توزیع مجدد و موثر منابع داخلی و حمایت مالی قوی از خارج است.
پس از سال ها دنبال کردن یک سیاست مالی متعادل و اجرای اصلاحات در سیاست پولی و مالی، اوکراین با کسری بودجه بزرگ در زمان جنگ مواجه است. این برای کشوری که در حال جنگ دفاعی است اجتناب ناپذیر است. به گفته وزارت دارایی، برای پوشش این شکاف، دولت به حداقل 5 میلیارد دلار در ماه بودجه نیاز دارد. تا پایان سال 2022، کسری بودجه ممکن است به 25 درصد تولید ناخالص داخلی، بدون احتساب کمک های مالی بین المللی، برسد.
به گزارش فولاد ایران، تاریخ نشان می دهد که راه های محدودی برای تأمین مالی مخارج دولتی در جنگ وجود دارد. ثبات اقتصاد ملی بستگی به این دارد که مقامات چقدر این روش های محدود را با موفقیت ترکیب کنند. یک راه حل ساده این است که بانک مرکزی پول صادر کند. اما این امر موجب کاهش پسانداز خانوارها، تعمیق روندهای بحران در اقتصاد، افزایش تورم و تضعیف ثبات اجتماعی میشود. تاریخ مدرن اروپا مملو از درس هایی از پیامدهای سیاسی وخیم است که می تواند به دنبال داشته باشد.
اوکراین به عنوان یک نامزد عضویت در اتحادیه اروپا می داند که چنین اقدامی چشم انداز آن را مختل می کند. معاهده تاسیس اتحادیه اروپا به صراحت بانک های مرکزی ملی را از تامین مالی دولت های خود منع می کند.
اوکراین به منابع مالی دیگری برای اقتصاد خود نیاز دارد. آنها چه هستند؟ اولا، اوکراین باید با صدور بدهی های دولتی بر اساس شرایط بازار، استقراض داخلی را احیا کند.
هدف این است که بار تامین مالی کسری بودجه به دوران پس از جنگ منتقل شود. با این حال، این روند باید به گونه ای طراحی شود که از ادامه افزایش بدهی عمومی در زمان صلح جلوگیری کند. دوم، اوکراین باید کسری بودجه را با کاهش مخارج غیر اولویت دار و افزایش مالیات کاهش دهد. و سوم، حمایت مالی بین المللی از اوکراین باید افزایش یابد. هدف استراتژیک روسیه تضعیف مقاومت اقتصادی اوکراین است. بنابراین، کمک های مالی شرکا تقریباً به اندازه حمایت نظامی مهم است. آنها تاکنون بیش از 17 میلیارد دلار به اوکراین کمک کرده اند. انتظار می رود این کمک 12 میلیارد دلار دیگر تا پایان سال جاری شود. صندوق بین المللی پول همیشه در مواقع بحران در کنار اوکراین بوده است. حمایت صندوق بین المللی پول بخشی از بسته حدود 40 میلیارد دلاری کمک مالی بین المللی به اوکراین بود. همراه با تحریمهای قدرتمند علیه روسیه، یک برنامه کمک مشابه به اوکراین کمک میکند تا توانایی متجاوز برای تامین مالی ماشین جنگی خود را خنثی کند. علاوه بر این، واکنش ضعیف جهان آزاد به الحاق کریمه به روسیه و تجاوز نظامی به اوکراین در سالهای 2014-2015، تهاجم گسترده امسال را تشویق کرد. اگر جامعه جهانی بسته تحریمی مناسبی را در سال 2015 معرفی می کرد، ممکن بود این جنگ هرگز آغاز نمی شد و خسارات فعلی و آتی اوکراین آنقدر زیاد نبود.
منبع: فایننشال تایمز