پایگاه خبری فولاد ایران – در چند دهه اخیر، تجارت جهانی و کاهش تورم دست به دست هم داده اند. جنگ در اوکراین به گاز ارزان روسیه پایان داده است. فشار جهانی به سمت کاهش انتشار کربن در نهایت مالیات دائمی بر مصرف سوخت فسیلی را اضافه خواهد کرد. جدایی ایالات متحده و چین به معنای پایان دادن به زنجیره های تامین ارزان اما شکننده است. پایان تسهیل کمی و افزایش نرخ بهره فدرال رزرو محدودیتی برای پول آسان ایجاد کرده است.
انتظار اینکه کشورهایی با اقتصادهای سیاسی بسیار متفاوت از یک رژیم تجاری پیروی کنند، ایده ساده لوحانه ای است. بیش از سه دهه کاهش نرخ بهره واقعی منجر به حباب های غیرمولد و خطرناک دارایی شده است. نمیتوان از این واقعیت گذشت که جهانی که تجارت جهانی را زیر پا می گذارد، حداقل در کوتاهمدت، تورمیتر خواهد بود.
همانطور که زولتان پوزسار، تحلیلگر Credit Suisse در یادداشت اخیر خود گفت: "جنگ به معنای صنعت است". این دقیقاً برعکس الگویی است که ما در نیم قرن گذشته تجربه کردهایم، که طی آن چین با تولید اجناس ارزان، روسیه با فروش گاز ارزان به اروپا و آلمان با فروش کالاهای گران قیمت تولید شده با گاز ارزان بسیار ثروتمند شدند. در همین حال، ایالات متحده نیز با ارائه تسهیل کمی و سیاست های پولی، بسیار ثروتمند شد.
به گزارش فولاد ایران، همه اینها اکنون در حال تغییر است و این بدان معناست که حتی بانکهای مرکزی جنگطلب نیز ممکن است نتوانند محیط تورمی را کنترل کنند.
هنگامی که تصویر بدهی به طور قابل توجهی بدتر می شود، برای سیاست پولی به تنهایی مهار تورم سخت تر و سخت تر می شود، بنابراین شما یک اثر گلوله برفی خواهید داشت. نتیجه؟ اگر سیاست پولی با وضعیت مالی باثباتتری همراه نباشد، افزایش تورم، رکود اقتصادی و افزایش بدهی نتیجه آن خواهد بود.
اما تلاش های پولی می توانند با سیاست های مالی مناسب تکمیل شوند. وقتی نرخ بهره افزایش می یابد، در حالت ایده آل، بدهی کمتر خواهد بود. هرچند این امر مستلزم افزایش مالیات یا کاهش هزینه است.
به عنوان مثال، هزینه زنجیره تامین امن را در نظر بگیرید. ایالات متحده به تازگی قانونی را تصویب کرده است که به سازندگان تراشه 52 میلیارد دلار یارانه می دهد. آلمان 100 میلیارد دلار برای نوسازی نیروهای مسلح خود هزینه می کند. غرب احتمالاً 750 میلیارد دلار برای بازسازی اوکراین هزینه خواهد کرد و گروه 7 اخیراً اعلام کرده است که قصد دارد 600 میلیارد دلار به زیرساختها برای مقابله با طرح عظیم کمربند و جاده چین تزریق کند. همه اینها حداقل در کوتاه مدت تورم زا هستند. سپس چالش های تضمین تولید وجود دارد.
به طور مثال، حدود 2 تریلیون دلار از تولید ارزش افزوده آلمان متکی به 20 میلیارد دلار گاز روسیه است. چه اتفاقی میافتد اگر در زمستان امسال به طور کامل جریان نداشته باشد؟ هزینههای مولد در مواردی مانند زیرساختها، کالاها و خدمات با ارزش بالا و انتقال به انرژی پاک ممکن است در کوتاهمدت تورمزا باشد، اما در نهایت با تقویت رشد بلندمدت، موقعیت مالی یک کشور را تقویت میکند. در واقع، این نوع حبابهای مولد دورههایی از رشد پایدار و مشترک را ممکن میسازد.
سوال این است که چقدر از هزینه های امروز مولد خواهد بود و آیا دولت ها توانایی پیشبرد آن را خواهند داشت. در هر صورت، در کوتاه مدت، پایان عصر تجارت جهانی، روند بالاتر تورم خواهد بود که نشاندهنده یک تغییر اقتصادی عظیم است و پیامدهای غیرمنتظرهای را به دنبال خواهد داشت.
منبع: فایننشال تایمز