پایگاه خبری فولاد ایران - گیل توربرگ، اقتصاددان، می گوید: "ما اکنون در دوره تضاد قیمتی هستیم. قیمت نفت و سایر انرژی ها حداقل از اواسط سال 2014 برای تولیدکنندگان بسیار پایین بود. در عین حال، کاهش قیمت سوخت های فسیلی منجر به افزایش هزینه های استخراج شد. اغلب، نیازهای مالیاتی دولتهای کشورهای صادرکننده نفت نیز بیشتر شده و بنابراین نیاز تولیدکنندگان به قیمت های بالاتر محسوس بود."
اما دولت های کشورهای واردکننده از این تورم قیمت کاملاً آشفته هستند. قیمت های بالاتر برای محصولات انرژی به معنای قیمت بالاتر برای همه کالاها و خدمات است.
این امر شهروندان را بسیار ناراضی می کند زیرا دستمزدها برای جبران این تورم افزایش نمی یابد. قیمتها امروز به اندازهای بالا هستند که تورم قابلتوجهی ایجاد کنند.
انتظار می رود این مسائل و مسائل دیگر در ماهها و سالهای آینده به اقتصاد جهانی با رفتار بسیار عجیب منجر شود. اقتصاد جهانی که امروز می شناسیم، در واقع یک سیستم خودسازماندهی است که تحت قوانین فیزیک عمل می کند. با انرژی کمتر، شروع به از هم پاشیدن می کند، ضمن اینکه تجارت جهانی به طور فزاینده ای کاهش می یابد.
در سال های اخیر، کاهش استخراج منابع، سوخت فسیلی را به طور فزاینده ای گران کرده است. باد و خورشید جایگزین سوختهای فسیلی نمیشوند، زیرا در صورت نیاز در دسترس نیستند. اگر بتوان چندین ماه به ذخیره سازی اضافه کرد، کل هزینه آنقدر زیاد خواهد بود که این منابع انرژی هیچ شانسی برای رقابتی شدن نخواهند داشت.
افزایش جمعیت نیز مشکلی است که منجر به کاهش کارایی می شود. برای تغذیه، پوشاک و اسکان جمعیت در حال افزایش، باید مقدار فزاینده ای غذا از همان مقدار زمین قابل کشت تولید شود. آب بیشتری برای جمعیت در حال افزایش مورد نیاز است که اغلب از طریق چاه های عمیق تر یا نمک زدایی به دست می آید. واضح است که نیاز به استفاده از مواد و نیروی کار برای حل مشکلات ناشی از افزایش جمعیت جهان لایه دیگری از ناکارآمدی را اضافه می کند. اگر هزینه تلاش برای حل مسائل آلودگی را نیز اضافه کنیم، این امر لایه دیگری از ناکارآمدی در استفاده از منابع انرژی را اضافه می کند.
فناوری بیشتر نیز راه حل نیست، زیرا افزودن هر نوع پیچیدگی نیازمند انرژی برای پیاده سازی است. به عنوان مثال، افزودن ماشین آلات برای جایگزینی کارگران فعلی مستلزم استفاده از محصولات انرژی برای ساخت و راه اندازی ماشین آلات است.
به دلیل محدودیتهای انرژی، اقتصاد جهان از حالت رشد به حالت انقباض تغییر می کند. این چیزی است که بسیار شبیه فروپاشی بسیاری از تمدن های باستانی، از جمله سقوط روم در سال های 165 تا 197 میلادی است.
نرخ بهره نیز نقش مهمی در تشویق توسعه منابع انرژی ایفا می کند. به طور کلی، کاهش نرخ بهره بسیار سودمند و افزایش آن بسیار مضر است. همانطور که اقتصاد به سمت انقباض حرکت می کند، الگویی که می توانیم انتظار داشته باشیم نرخ بهره بالاتر است، نه کمتر. از آنجایی که محدودیتهای استخراج انرژی کاهش مییابد، این نرخهای بالاتر باعث میشود که اقتصاد حتی سریعتر از آنچه در غیر این صورت کوچک میشد، کوچک شود.
ما با وضعیتی روبهرو هستیم که اقتصاددانان، سیاستمداران و بانکهای مرکزی برای رسیدگی به آن آمادگی لازم را ندارند. افزایش نرخ بهره ممکن است سهم بزرگی از اقتصاد را از بین ببرد."
گیل اظهار می کند: "رویکرد من نشان میدهد که اقتصاد جهان احتمالاً در ماهها و سالهای آینده بهطور چشمگیری تغییر خواهد کرد و بدتر خواهد شد. اقتصادها، نمی توانند برای همیشه دوام بیاورند. جمعیت از منابع بیشتر می شود. منابع بیش از حد تخلیه می شوند. از نظر فیزیک، اقتصادها ساختارهایی پراکنده هستند که بی شباهت به اکوسیستم ها، گیاهان و حیوانات نیستند. آنها فقط می توانند برای مدت محدودی قبل از مرگ یا پایان عملیات خود وجود داشته باشند. آنها تمایل دارند با ساختارهای جدید و مشابه جایگزین شوند."
او می گوید در حالی که اقتصاد جهانی کنونی نمی تواند به طور نامحدود دوام بیاورد، اما انسان ها در تنگناهای بسیاری در گذشته عبور کرده اند و به حیات خود ادامه داده اند. این احتمال وجود دارد که برخی از انسان ها، شاید به شکل جهش یافته، از تنگنای فعلی عبور کنند. این انسانها احتمالاً اقتصاد جدیدی ایجاد خواهند کرد که با تغییر زمین، بهتر با زمین سازگار شود.
نوشته گیل توربرگ
منبع: Oilprice