[ سبد خرید شما خالی است ]

جنگ اوکراین، نبرد ارزش ها

پایگاه خبری فولاد ایران – از نظر بسیاری از ناظران غربی، جنگ در اوکراین به دلیل تمایل ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه برای بازگرداندن حوزه نفوذ روسیه و تضمین امنیت آن در برابر تجاوزات غرب و به ویژه ناتو است. اما در واقع، این جنگ بین دو نظام ارزشی متضاد است: یکی بر اساس عظمت تاریخی یک کشور و نفوذ جهانی، و دیگری بر اساس ارزش شهروندان و کیفیت زندگی آنها.


به گزارش فولاد ایران، تفاوت اساسی شرق و غرب هرگز ایدئولوژیک نبود. برخلاف کشورهای شمال اروپا، برابری هرگز بخشی از سیستم حکومتی اتحاد جماهیر شوروی نبود و نظام شوروی علیرغم اظهارات خود، کرامت انسانی را در سیاست های واقعی خود حفظ نکرد.


عقیده برخی در مورد قدرت نظامی یک کشور، قدرت نظامی، توسعه اقتصادی و نفوذ ژئوپلیتیکی آن است که این عقیده ریشه در این پارادایم قدیمی دارد که عظمت به توانایی یک دولت در دیکته کردن سیاست و وادار کردن دیگران به اراده خود است. و نشان دهنده این دیدگاه است که رهبر یک کشور، مانند یک امپراتور یا یک پادشاه، باید قدرت مطلق بر مردم داشته باشد. در چنین مکانی، انسان یک منبع یکبار مصرف است که به راحتی می توان آن را به خاطر شکوه بیشتر دولت قربانی کرد.


وحشت‌های جنگ جهانی دوم، اردوگاه‌های مرگ، برده‌داری و آزمایش‌های غیرانسانی روی مردم، تعهدی جهانی ایجاد کرد که هرگز اجازه تکرار چنین جنایاتی را نمی‌داد. این امر تضمین می‌کرد که حتی اکثر دولت‌های مستبد حداقل به حقوق بشر احترام بگذارند.


اما اتحاد جماهیر شوروی و بسیاری از کشورهای جانشین آن، به ویژه روسیه، هرگز این تغییر را اعمال نکردند. بیش از سه دهه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، اکثر کشورهای پس از فروپاشی شوروی همچنان بر اساس الگوی قدیمی امپراتوری اداره می شوند. بنابراین، جای تعجب نیست که ما اکنون شاهد تضاد بین مجموعه‌های اساسا متفاوت ارزش‌ها و اهداف نهایی برای دولت هستیم.


میراث وحشتناک نظام ارزشی شوروی هنوز عمیقاً در زیرساخت های سیاسی بیشتر منطقه اوراسیا جای دارد. به عنوان مثال، افراد عادی که کار می کنند و به صندوق بازنشستگی دولتی کمک می کنند ممکن است نتوانند از مزایای آن استفاده کنند زیرا دولت به طور خودسرانه سن بازنشستگی را افزایش می دهد.


این تحقیر شهروندان عادی خود را در سراسر سازمان های دولتی و خدمات عمومی نشان می دهد. بوروکرات ها به دولت خدمت می کنند و فکر می کنند که دولت باید در خدمت دولت و رئیس جمهور باشد نه مردم. سرویس های امنیتی از رژیم وقت محافظت می کنند، نه از امنیت کشور. مقامات مجری قانون آزادی بیان و فعالیت های مدنی را سرکوب می کنند و چشمان خود را بر فساد می بندند.


مبارزه اوکراین با روسیه فقط یک جنگ بین دو کشور نیست. این جنگ بین دو اصل دولتی است. این مبارزه برای عظمت و آزادی مردم در برابر عظمت و آزادی دولت است. در حالی که اوکراین از مدل دولت انسان محور دفاع می کند، اما برای پوتین، این جنگی برای عظمت روسیه است که با پارادایم قدیمی تعریف شده است.


پوتین برای ارضای اشتیاق نوستالژیک خود برای دولت بزرگ، آماده است هزاران اوکراینی و روس یا بیشتر را قربانی کند و زندگی میلیون‌ها نفر از مردم خود را ویران کند.


بزرگترین خطر این نیست که روسیه ممکن است اوکراین را تصرف کند، بلکه این است که لفاظی ها و استراتژی پوتین به اثبات می رسد. اما مشکل به پوتین محدود نمی شود. اکثر روس ها از جنگ حمایت می کنند و این احساس را دارند که روسیه باید به جهان ثابت کند که هنوز قدرتمند است.


کشورهای پس از فروپاشی شوروی، از جمله روسیه، نیاز فوری به ریشه‌کن کردن پارادایم شوروی دارند و در حوزه‌های عمومی و خصوصی خود اخلاقی را پرورش دهند که نشان‌دهنده قدردانی عمیق از ارزش‌های جهانی، بالاتر از همه کرامت و حقوق برابر انسا‌ها در اولویت است. شروع چنین فرآیندی آسان نیست. اما تا زمانی که این اتفاق نیفتد، نبردهایی مانند نبرد بین اوکراین و روسیه بارها و بارها تکرار خواهد شد.


منبع: Japan Times

۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۱ ۱۲:۳۳
تعداد بازدید : ۶۳۷
کد خبر : ۶۱,۳۲۸

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید