پایگاه خبری فولاد ایران - در مقاله اخیر نیویورک تایمز، پل کروگمن اظهار کرد کرد که اقتصاد چین به دلیل سطح بالای ناپایدار پسانداز و حباب مسکن ممکن است دچار رکود شود. نسخه او این است که چین واقعاً باید ترکیب اقتصادی خود را تغییر دهد، کمتر پس انداز کند و بیشتر مصرف کند. این تشخیص و تجویز بسیار گمراه کننده است. چین بخش املاک و مستغلات بزرگی دارد و قیمت مسکن آن در مقایسه با سایر اقتصادها بالا است. اما کروگمن می گوید که این یک حباب است. با این حال، قیمتهای بالای مسکن در شهرهای بزرگ چین نشانهای از تقاضای سوداگرانه نیست، بلکه بازتابی از کمبود عرضه نسبت به تقاضای واقعی مسکن است. سرانه فضای زندگی در شهرهای بزرگ چین کوچک است و عرضه مسکن جدید با تقاضای جوانانی که مایل به زندگی در این شهرها هستند بسیار کم است. هر ساله میلیون ها فارغ التحصیل دانشگاهی برای کار به شهرهای بزرگ نقل مکان می کنند، اما برای تامین هزینه مسکن با مشکل مواجه می شوند. علاوه بر این، صدها میلیون کارگر مهاجر وجود دارد که اکثر آنها فقط می توانند یک سرپناه داشته باشند. گفته می شود در 10 تا20 سال آینده، هنوز تقاضای زیادی برای مسکن شهری و سرمایه گذاری زیرساختی در این شهرهای بزرگ وجود خواهد داشت.
به گزارش فولاد ایران، نرخ شهرنشینی چین تنها حدود 60 درصد است، یعنی حدود 20 درصد کمتر از سایر اقتصادهای معمولی با درآمد متوسط مانند مکزیک (79.58 درصد) و مالزی (74.84 درصد). انتظار می رود 300 میلیون نفر دیگر به شهرها، به ویژه شهرهای بزرگ نقل مکان کنند. در طی 20 سال آینده، تقریباً 15 میلیون نفر در هر سال به شهرها نقل مکان می کنند، و هر فرد به طور متوسط به 200 هزار دلار سرمایه گذاری در مسکن و زیرساخت های شهری نیاز دارد که به 3 تریلیون دلار در سال یا 20 درصد می رسد.
بنابراین، مشکل چین این نیست که بخش املاک و مستغلات آن خیلی بزرگ است. برعکس، چین هنوز به یک بخش املاک بزرگ و پر جنب و جوش نیاز دارد که بتواند به اندازه کافی مسکن در شهرهای بزرگ خود بسازد تا نیازهای شهرنشینی را برآورده کند.
مازاد مسکن در مناطق خاصی، به ویژه در شهرهای پایین تر وجود دارد. به طور کلی، چین دارای عدم تطابق جغرافیایی تقاضا و عرضه مسکن است. بنابراین بهترین سیاست افزایش سریع عرضه مسکن در مناطق گران قیمت است. مطمئناً دولت چین توانایی انجام این کار را دارد، زیرا مالک زمین است و می تواند ساخت و ساز بسیار کارآمد داشته باشد. در برخی از شهرهای بزرگ هنوز قوانین منطقه بندی محرمانه وجود دارد. اگر پکن بتواند با موفقیت سرمایه گذاری گسترده در شهرنشینی را تسهیل کند، بخش بزرگ و سالم املاک و مستغلات یک فرصت خواهد بود تا یک خطر.
علاوه بر مسکن و زیرساخت های شهری، فرصت های سرمایه گذاری مولد زیادی در چین وجود دارد، مانند انرژی پاک. برای دستیابی به انتشار صفر کربن تا سال 2060، بسیاری از کشورها از جمله چین باید سرمایه گذاری های هنگفتی برای ارتقای زیرساخت های انرژی خود انجام دهند. سرمایه گذاری جهانی در انرژی پاک باید تا سال 2050 به میزان 131 تریلیون دلار افزایش یابد تا از آسیب های آب و هوایی فاجعه بار جلوگیری شود. هر کشوری باید به طور متوسط 5 تا 10 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را برای برآورده کردن آن هزینه کند. می توان استدلال کرد که چین، با نرخ پس انداز بالا، نسبت به کشورهایی که نرخ پس انداز پایینی دارند، در موقعیت بسیار بهتری برای پرداخت این سرمایه گذاری عظیم قرار دارد. البته هنوز مشکلاتی برای اقتصاد چین وجود دارد. یکی از بزرگترین آنها نرخ باروری بسیار پایین چین است که در بلندمدت به رشد اقتصادی و رقابتپذیری لطمه میزند. سال گذشته چین تنها 12 میلیون تولد داشت که فقط نیمی از میانگین سال 1990 بود. با میانگین 1.3 فرزند به ازای هر زن، نرخ باروری در چین حتی کمتر از ژاپن است که در حال حاضر از نیروی کار سالخورده رنج می برد. تنها در یک نسل دیگر، تعداد کارگران جوان چین به نصف کاهش می یابد. اگر دولت چین نتواند به سرعت یک سیاست موثر در حمایت از باروری را اجرا کند، در 20 سال آینده، نیروی کار به سرعت پیر و کوچک می شود.
اما این 20 سال آینده است. تا آن زمان، چین همچنان به سرمایه گذاری بزرگ در املاک و مستغلات در شهرهای بزرگ نیاز دارد. نرخ بالای پسانداز و سرمایهگذاری، بهویژه در املاک و مستغلات، ضعف نیستند، بلکه به عنوان پتانسیل عمل میکنند و فرصتی برای رشد سریع هستند، اما تنها در صورتی که دولت بتواند گلوگاههای عرضه زمین در شهرهای بزرگ را برطرف کند.
با توجه به اهمیت بخش مسکن در اقتصاد کلی چین، کاهش رشد املاک می تواند رشد اقتصادی این کشور در آینده را کمتر کند. برخی تغییرات اساسی برای آینده این کشور بسیار حیاتی است و آن را در برابر تغییر چشم انداز جمعیتی و ژئوپلیتیکی بهتر قرار می دهد.
منبع: SCMP