🔹آیا اقتصاد بدون سیاست میتواند از فقیر شدن مردم جلوگیری کند؟
پایگاه خبری فولاد ایران -
🔹 انتخابات آمریکا به پایان رسید و تکلیف یکی از بزرگترین عدم قطعیتها روشن شد اما اقتصاد ایران برای حرکت کردن نیاز دارد پاسخ چند سوال مهم را بداند.
پرسشهایی نظیر این که تحریمها چه زمانی به پایان میرسند؟ ایران در نهایت چه تصمیمی درباره FATF خواهد گرفت؟ آیا ایران و آمریکا بر سر برجام دوباره به توافق میرسند؟ و... پرسشهای مهمی هستند که شروع هر فعالیت اقتصادی منوط به دانستن پاسخ آنهاست.
اما به نظر میرسد هیچکس پاسخ این سوالها را نمیداند. حتی سیاستمداران کهنهکار و مدیران باسابقه دولتی هم پاسخ درستی برای این پرسشها ندارند. وقتی فضای اقتصاد تا این حد دچار ابهام میشود، میگویند پدیده نااطمینانی سربرآورده است و زمانی که نااطمینانی به وجود میآید، سرمایهگذاری و فعالیت اقتصادی متوقف میشود.
🔹 وقتی اقتصاد به شرایط نااطمینانی میرسد، عمق دید فعال اقتصادی کاهش پیدا میکند و تصمیمگیری در بنگاههای اقتصادی دشوار میشود. دقیقاً مثل تردد در جاده مهآلود که راننده نمیتواند چند متر جلوتر را ببیند.
بررسی اجمالی وضعیت اقتصادی کشورها نشان میدهد در نظام تصمیمگیری، مسائل اقتصادی با فاصله بسیار زیاد نسبت به موضوعات دیگر قرار دارد. به عبارتی، مأموریت دیگری جز افزایش رفاه جامعه برای تصمیمگیران وجود ندارد و سیاستمدار باید به گونهای سیاستگذاری کند که این مأموریت به بهترین شکل ممکن انجام شود.
🔹 در کشورهایی که رشد اقتصادی پایدار دارند، سیاست چیزی جز تسهیل اقتصاد نیست. در واقع مأموریت سیاست این است که موانع غیراقتصادی بر سر راه اقتصاد را از میان بردارد. این در حالی است که در کشور ما اینگونه نیست و اقتصاد گروگان سیاست است و در خوشبینانهترین حالت،هرکدام ساز خود را میزنند.
در کشورهایی که پذیرفتهاند «سیاست در خدمت اقتصاد» باشد،اقتصاد رشد میکند و رفاه جامعه افزایش مییابد اما در کشوری که «اقتصاد در خدمت سیاست» قرار میگیرد،چیزی جز فساد نصیب جامعه نمیشود.
🔹در کشورهایی که به سطحی از توسعه دست پیدا کردهاند، بده بستان میان اقتصاد و سیاست این گونه است که مولفه سیاسیِ تصمیماتِ اقتصادی را سیاستمداران اعمال میکنند و کارآفرینان نیز با اتکا به رویکردی که سیاست در پیش گرفته، نقش و جایگاه خود را پیدا میکنند و تا حدی که بدانند ساختار سیاسی، تسهیل کننده کسب وکار خواهد بود،فعالیت خود را گسترش خواهند داد. اما در کشور ما، اقتصاد و سیاست از یکدیگر جدا هستند و سیاست، اهداف مستقلی را دنبال میکند که نهتنها به اقتصاد کمک نمیکند، بلکه در بیشتر موارد هزینههای آن را افزایش میدهد و بهره کشی میکند. این در حالی است که سیاست از اقتصاد توقع دارد که تحت هر شرایطی ، رفاه مردم را افزایش دهد.
✍️ پرویز گیلانی