[ سبد خرید شما خالی است ]

آثار اقتصادی انتخابات آمریکا

پایگاه خبری فولاد ایران –

 مهم‌ترین تحول سیاسی پیش روی دنیا در ماه‌های آتی، انتخابات آمریکاست.با توجه به سیاست ترامپ در قبال ایران، از جمله خروج یک‌جانبه از برجام و اتخاذ سیاست فشار حداکثری، لاجرم نتیجه انتخابات آمریکا بر اقتصاد ایران و به‌خصوص بازار ارز نیز اثرگذار خواهد بود.

سناریوی اول) تداوم حضور ترامپ: تداوم فشار حداکثری و بلاتکلیفی اقتصاد

حضور مجدد ترامپ در مسند ریاست‌جمهوری آمریکا، به معنای تداوم بلاتکلیفی و پمپاژ ریسک به سیاست و اقتصاد دنیاست. در مورد ایران نیز به نظر چهار سال بعدی سیاست ترامپ را باید در ادامه مسیر چهار سال گذشته دید. در حقیقت آنها که سیاست چهار سال گذشته ترامپ در قبال ایران را تعیین کردند، تداومش را آرزو می‌کنند و بعید است که دست از لابی و خدعه در این خصوص بردارند. به همه همان دلایلی که مذاکره در دور اول ترامپ رخ نداد، می‌توان انتظار داشت که مذاکره در دور دوم ترامپ نیز با چالش‌های فلسفی و منطقی خود مواجه باشد. بنابراین بعید است که به‌زودی در روند فعلی تنش بین دو کشور تغییری حاصل شود.علاوه بر این رقابت‌های سیاسی داخلی، تصمیمات لازم اقتصادی را به تاخیر خواهد انداخت و در کل گذر زمان را به ضرر اقتصاد ایران رقم خواهد زد. افزایش نقدینگی، افزایش تورم و چشم‌انداز افزایشی نرخ ارز تنها خروجی این وضعیت خواهد بود. این می‌تواند بدترین سناریوی پیش روی اقتصاد ایران و بازار ارز باشد.  
 
سناریوی دوم) پیروزی بایدن: «تبدیل فشار حداکثری» به «فشار غیرحداکثری»!

تخاصم میان ایران و آمریکا چیزی نیست که در دوران ترامپ ایجاد شده باشد که با رفتن او حل شود. رفتار ترامپ فقط بر پیچیدگی این تخاصم افزوده است. پیروزی بایدن در بهترین حالت، تبدیل فشار حداکثری به فشار غیرحداکثری دوران اوباماست. یعنی اعمال فشار اقتصادی بر ایران برای امتیازگیری چیزی است که احتمالا حتی در دوران بایدن نیز از بین نخواهد رفت.

با توجه به دورانی از تلاطم شدید اقتصادی و تورم‌های بالا، بدیهی است که با گشایش نسبی در فضای سیاسی خارجی، دولت سعی در بازگرداندن آرامش به اقتصاد کند. دقیقا همان کاری که در دوره نخست دولت آقای روحانی انجام شد: اولویت کنترل تورم بر حل مساله رکود و در این راستا یک سیاست مهم کنترل نرخ ارز و حتی سرکوب نرخ ارز خواهد بود. بنابراین می‌توان انتظار داشت که پیروزی بایدن اگرچه به معنای آرامش اقتصادی داخلی و به‌خصوص بازار ارز باشد، اما این برای بازارهایی که انتظار تورم آینده را پیشخور کرده‌اند، اگر در کنار سیاست غلط ارزی قرار بگیرد، می‌تواند رکود عمیقی را در بخش‌های مهم مثل مسکن و بازار سهام به همراه داشته باشد.

قیمت نفت در حال حاضر به‌دلیل شیوع کرونا و کاهش تقاضا به شدت تحت فشار است. اخیرا وزیر انرژی روسیه اعلام کرده است روال عادی بازار نفت در آینده احتمالا نیازمند کاهش ۵ تا ۱۰ میلیون بشکه در روز از سطح فعلی است تا قیمت نفت به ۵۰ تا ۵۵ دلار برسد. پس حضور مجدد ایران با صادرات حدود ۲ تا ۵/ ۲ میلیون بشکه نفت می‌تواند این بازار را با یک سکته قیمتی مجدد روبه‌رو کند. این به معنای آن است که اگر حتی ایران موفق شود بازارهای نفت قبل از تحریم را احیا کند، احتمالا با قیمت‌هایی بسیار پایین‌تر از سطح فعلی مواجه خواهد شد. بر خلاف این نظر که چون دموکرات‌ها حامیان انرژی‌های نو هستند و قیمت‌های بالای نفت را برای حمایت از انرژی‌های جایگزین مطلوب می‌دانند، به‌نظر می‌رسد آنها از کاهش قیمت نفت استقبال می‌کنند؛ زیرا این کار سبب کاهش سرمایه‌گذاری و افول آینده صنعت نفت شده و نیز لابی‌های نفتی‌ آمریکا را که به جمهوری‌خواهان نزدیک هستند، از نظر مالی تحت فشار قرار می‌دهد.

فارغ از نتیجه انتخابات آمریکا، در کمتر از یک سال دیگر، انتخابات ریاست‌جمهوری ایران پیش روست. مهم‌ترین استراتژی جبهه مقابل دولت فعلی، تخطئه برجام و مانور سیاسی روی عدم برآورده شدن دستاوردهای ملموس اقتصادی ایران در این توافق خواهد بود. بنابراین می‌توان انتظار داشت که دولت بعدی با شعار از بین بردن برجام و اتکا به نیروهای داخلی روی کار بیاید. به‌رغم ظاهر جذاب این شعارها، عملکرد مخالفان برجام در زمان ترامپ و نیز گذشته دولت‌های مختلف ایران نشان داده است که این مسائل معمولا در حد شعار و ابزاری سیاسی برای تصاحب قدرت باقی می‌مانند.

پیروزی بایدن در کوتاه‌مدت، ثبات ظاهری به اقتصاد ایران و بازار ارز خواهد آورد. اما در میان‌مدت و بلندمدت نمی‌توان به تداوم این آرامش دل بست. مگر آنکه گشایشی معنادار در رویکردهای طرفین، به‌خصوص در حوزه سیاست خارجی و اقتصاد داخلی رخ دهد.

✍️حسین راهداری
دنیای اقتصاد
۲ مهر ۱۳۹۹ ۰۹:۱۱
تعداد بازدید : ۷۴۰
کد خبر : ۵۵,۷۱۴

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید