پایگاه خبری فولاد ایران -
از زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ در سال 2017 ، روابط ایالات متحده و ایران به طور مداوم خرابتر شده است. این روند نزولی در روابط دو کشور پس از خروج ایالات متحده از برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام در ماه مه 2018 تسریع شد.
حتی شیوع ویروس کرونا، که تا به امروز بیش از 20 هزار ایرانی را قربانی کرده است، دولت ترامپ را وادار نکرد که از فشارحداکثری خود علیه ایران بکاهد .در ابتدا، ایران با آنچه «صبر استراتژیک» توصیف کرده است، به اقدام آمریکا پاسخ داد و تلاش کرد تا امضاکنندگان اروپایی برجام را متقاعد کند تا برای کاهش مشکلات اقتصادی و مالی ناشی از تحریمهای ایالات متحده اقداماتی انجام دهند. ایران حتی نسبت به ترور سردار قاسم سلیمانی توسط ایالات متحده با احتیاط واکنش نشان داد.وقتی این استراتژی نتیجه نداد، تهران برای تحمیل هزینه به سیاست ترامپ، افزایش گام به گام سطح اورانیوم غنی شده خود را آغاز کرد
در حالی که دولت ترامپ آشکارا به لفاظی و اقدامات ضد ایرانی ادامه میدهد، انتقادات دموکراتها از این سیاستها همچنان خاموش مانده است. انتقاد اصلی آنها نسبت به سیاستهای ضد ایرانی دولت نیست، بلکه کاخ سفید را به علت ناتوانی در سرنگون و یا تسلیم کردن حکومت سرزنش میکنند. آنها میگویند دولت ترامپ منجر به انزوای آمریکا شده است. اغلب دموکراتها حتی یک بار هم درباره هزینههای انسانی تحریمهای ایالات متحده صحبت نکردهاند.آنها برنامههای مشخصی در مورد چگونگی انجام مراحل مختلف ارائه ندادهاند. رویکرد آنها در مسئله ایران، زبانی دراز در انتقاد کردن و کوتاه در ارائه گزینههای بهتر بوده است.
بطور دقیقتر ، اظهارات مشاور سیاست خارجی جو بایدن در اینباره بسیار نزدیک به مواضع دولت ترامپ است. در مورد برجام، علیرغم انتظار عمومی برای پیوستن مجدد دولت بایدن به این توافقنامه ، با دقت بیشتر در اظهارات مشاوران بایدن به نظر میرسد نمیتوان حساب چندانی روی تحقق این اتفاق باز کرد.تونی بلینکن، نامزد احتمالی پست مشاور امنیت ملی، گفته است که ایالات متحده تنها پس از انجام تعهدات هستهای از سوی ایران به برجام بازخواهدگشت. یک فرض درباره معنای اظهارات وی این است که پیش از بازگشت آمریکا به برجام، ایران سطح غنیسازی خود را به محدوده پیشین بازگرداند و در این بین تمام تحریمها پابرجا است.
بعید است ایران با این شرط موافقت کند. تهران در پاسخ به عهدشکنی ایالات متحده بود که سطح غنی سازی اورانیوم را افزایش داد. با توجه به سابقه ایالات متحده در برجام، ایران تنها همگام و همزمان با ایالات متحده به توافق بازمیگردد.بلینکن همچنین گفته که ایالات متحده مایل به مذاکره در مورد توافق «طولانیتر و بهتر» با ایران هستند. اما او در مورد مقصودش از «بهتر» سکوت میکند. آیا منظور او این است که ایران از حق غنیسازی خود به کلی محروم شود -همانطور که پیشتر آمریکا بر آن اصرار داشت-؟ آیا منظور او این است که توافق نامه جدید باید موشکهای ایران و فعالیتهای منطقهای آن را نیز پوشش دهد؟
اگر این تفسیر صحیح باشد، هیچکس نباید انتظار هیچ پیشرفتی در حل اختلافات با ایران تحت ریاست جمهوری بایدن داشته باشد. ایران از حق غنیسازی خود نمیگذرد و همچنین از موشکهای خود صرف نظر نخواهد کرد، مگر در یک برنامه گستردهتر در راستای کاهش تسلیحات منطقهای. چراکه مبنای اصلی این موشکها توانایی ایجاد بازدارندگی است.
یک روش سازندهتر برای نزدیک شدن به تعامل با ایران در دولت جدید ایالات متحده این است که در ابتدا برای بازگشت به برجام، حداقل تا حدی تحریم ها لغو شود، در حالی که ایران مطابقت کامل خود را از سر میگیرد و تمام افزایش سطح اورانیوم غنی شده خود را معکوس میکند. به تدریج، دولت بایدن باید به شرکتهای ایالات متحده اجازه دهد برای تعامل با ایران ورود کنند و در نهایت اقدام به هموارسازی مسیر گفتگو در مورد مسائل منطقهای و سایر موضوعات نماد، به ویژه در مسائلی که ممکن است منافع مشترکی بین ایران و ایالات متحده وجود داشته باشد.
برای اینکه هر دستیابی به موفقیت ممکن باشد، ایران نیز باید سهم خود را بپردازد. تهران باید درک کند که دیر یا زود، باید در مورد مسائل منطقهای مورد توجه ایالات متحده و سایر قدرتهای غربی گفتوگو کند. بدون چنین بحثهایی، حتی اگر ایالات متحده به برجام بازگردد، ایران نمیتواند انتظار روابط اقتصادی کاملاً عادی در سطح منطقهای و بینالمللی داشته باشد.
✍️ شیرین هانتر
📍مترجم: علی آزادی