پایگاه خبری فولاد ایران - این روزها با وارد شدن آحاد جامعه به بازار سهام و افزایش شدید قیمتها نگرانیهای زیادی درخصوص ترکیدن حباب احتمالی بورس وجود دارد. حتما شما هم در اخبار و مصاحبهها شنیدهاید که بسیاری از حبابی بودن بورس تهران میکوبند و نگران از بین رفتن سرمایههای مردماند.
بهرغم اینکه در شرایط فعلی نیز هنوز شرکتهای ارزشمندی وجود دارند که در محدوده ارزش ذاتی خود معامله میشوند، باید قبول کرد که بخشی از سهام که با سیل نقدینگی رشد کردند نه سودآوری قابل ملاحظهای نسبت به رشد قیمت خود داشتهاند و نه داراییهایی دارند که این رشد قیمت را توجیه کند. بنابراین درصورت اصلاح بازار، خریداران آماتوری که بدون طی کردن آموزشهای مورد نیاز، دیرتر از دیگران سوار بر امواج نقدینگی شدهاند احتمالا بازندگان اصلی این قمار خواهند بود.
در شرایط فعلی اگر حتی اصلاح کوچکی در بورس بخواهد اتفاق بیفتد، که طبیعی هم هست، اما جو روانی منفی پیرامون حبابی بودن بازار، ترس عظیمی به دل سرمایهگذارهای آماتور میاندازد و همین ترس باعث عرضههای سنگینتر و نهایتا ریزش بسیار عظیمی خواهد شد.
اما در این صورت آیا میتوان همه تقصیرات را به گردن افراد تازهوارد در بورس انداخت؟ افرادی که بهدنبال راهی برای حفظ ارزش داراییهایشان ناشی از تورم لجام گسیخته در کشور به اینسو و آنسو میزنند؟! سرمایهگذارانی که قدرت تحلیل اصولی را ندارند و به اشتباه تحتتاثیر جو مثبت بازار سهام ضرردهای را میخرند و قیمتش را با پمپاژ نقدینگی به شکل حبابگونهای بالا میبرند و بعد با یک اصلاح کوچک دست به فروش سنگین سهمهایشان میزنند و بورس را به زمین میکوبند.در کشورهای اروپایی کارگزاریها اجازه ندارند برای کسی که آموزش ندیده افتتاح حساب کنند. سهامدارانی که مدتها انتظار میکشند تا کار احراز هویت آنها در سامانه سجام انجام شود و کد معاملاتی بگیرند، چرا نباید یک دوره آموزشی هرچند مختصر را نیز بگذرانند و بعد وارد بورس شوند؟ آیا ضرری که سرمایهگذاران در بورس به خودشان، دیگران و آبروی بورس مملکت میتوانند وارد کنند کمتر از ضرری است که کسی با خودرویش در خیابان به دیگران میزند؟
اما در سمت قانونگذار، ما سالهاست که نیاز به مکانیزمی اثربخش تحت عنوان فروش استقراضی برای بورس تهران داریم شاید دلیل این امر این باور غلط باشد که مکانیزم فروش استقراضی را بهدست آوردن سود از ضرر دیگران میداند یا این شیوه را باعث کاهش قیمت سهام شرکتهای ارزشمند جلوه میدهد اما این روش کارآیی و عمق بازار را افزایش خواهد داد.
در فروش استقراضی سرمایهگذار نسبت به فروش یک دارایی در قیمتهای بالا اقدام میکند با این امید که مجددا همان دارایی را پس از افت، در قیمتهای پایینتر خریداری کند و سود از محل کاهش قیمت یک دارایی شناسایی خواهد شد. عموما سرمایهگذاری که از این شیوه استفاده میکند یا اصطلاحا موقعیت فروش اتخاذ کرده مالک دارایی نبوده و آن را از سایر سرمایهگذاران قرض خواهد گرفت. مثلا فرض کنید شما پیشبینی میکنید قیمت سکه یک میلیون تومان ارزان خواهد شد. میتوانید ۱۰۰ عدد سکه قرض بگیرید و سریع بفروشید، بعد که هر سکه یک میلیون تومان ارزانتر شد ۱۰۰ سکه بخرید و قرض تان را پس دهید. این وسط شما ۱۰۰ میلیون تومان سود کردهاید.
ریسک این سرمایهگذاران این است که برخلاف انتظار آنها قیمت به جای کاهش، افزایش یافته و آنها مجبور شوند در قیمتهای بالاتری مجددا دارایی را بخرند. بهرغم اینکه سود این دسته سرمایهگذاران در افت قیمتهاست، این موضوع لزوما به معنای ضرر مابقی سرمایهگذاران دیگر نیست. بهعنوان مثال در شرایطی که سهمی بیش از ارزش ذاتی آن در بازار قیمت خورده است، سرمایهگذاران هوشمند دیگر تمایلی برای خرید آن در قیمتهای بالا نخواهند داشت. در این شرایط سرمایهگذاران میتوانند با استفاده از مکانیزم فروش استقراضی موقعیت فروش اتخاذ کرده و از افت قیمت این سهام به ارزش ذاتی آن سود برند و پس از افت قیمت، مجددا سرمایهگذارانی که قیمت را ارزنده میبینند میتوانند وارد بازار شده و سهم را به میزان ارزش واقعی خود خریداری کنند.
این مکانیزم باعث میشود سهامی که حباب دارند شناسایی شده و به سرعت به قیمتهای تعادلی خود بازگردند. اگر بورس تهران به چنین مکانیزمی مجهز بود، قاعدتا مدتها پیش، از پمپاژ نقدینگی به سهمهای بعضا زیانده جلوگیری میشد و اکنون به جای خوشحالی از جذب نقدینگی جدید به بازار، نگرانی از بابت بزرگتر شدن این حبابها نبود!
✍️هومن مقراضی
دنیای اقتصاد