پایگاه خبری فولاد ایران -
🔶 اقتصادغیرمولد، تضعیف سیاست طرف عرضه، عدم جذابیت بازده تولید برای سرمایه گذاران، هزینه های بازدارنده تولید، فقد دسترسی باز، نداشتن راهبرد توسعه صادرات، فسادسیستماتیک، برداشت مکرر از صندوق توسعه ملی، استقراض از بانک مرکزی، کسری بودجه مکرر و انباشت بدهی ها، چاپ پول بدون پشتوانه، رشدفزاینده نقدینگی، تحریم، سیاست های بین المللی منفعل، عدم تعیین نرخ واقعی ارز، افزایش تراز پرداختی ارز نسبت به ورود ان، مسافرت های فصلی، سیکل نابسامان و عدم ثبات و پایداری اقتصاد و انتظارات تورمی وو....از جمله دلایل افزایش نرخ ارز است. حالیه به 4 مورد ان می پردازم :
1⃣ یکی از اساسی ترین عوامل نوسان قیمت ارز انتظارات تورمی است. انتظار تورمی از یک طرف در اثر تحولاتی که در سیاستهای دولت در مورد سیاستهای پولی اتخاذ میشود ایجاد شده و از سوی دیگر متاثر از تحولات سیاسی است که مستقیما بر تجارت اقتصادی و بازار اثر مثبت و منفی می گذارد .
2⃣ محدودیت ارزی دولت عامل اصلی فراز و نشیب های ارزی است. زمانی که دولت بدون محدودیت و دغدغه نفت صادر می کند، ارز فراوانی تحصیل می کند. بدین سبب به اسانی میتواند بازار را مدیریت و کنترل کند لیک موقعی که دولت محدودیت دارد نمی تواند این مهم را انجام دهد. بویژه در بازه کنونی که کاهش یک دهمی تولید و سقوط قیمت نفت، صادرات را در شرایط سخت قرار داده است. ازطرفی بدلیل تحریم سرمایه گذاری در چاههای نفتی شدیدا کاهش پیدا کرده و از سویی پول فروش نفت بعلت تحریم طبق روال معمول به سرعت باز نمیگردد و گاهی پول فروش نفت بلوکه میشود.
3⃣ مساله دیگر این که دولت بدنبال حفظ مکانیسم دستوری سیاست ارزی است که نشانه ان تخصیص ارز 4200 تومانی که با تولید رانت کام برخی را شیرین می کند و عدم توجه به نرخ تورم آمریکا و نرخ تورم در ایران است. مثلا اگر تورم ایران 30 یا 34 درصد باشد تورم آمریکا در بیشتر مواقع 2% است و این فاصله بسیار زیاد است و در کاهش برابری قدرت خرید یعنی PPP تاثیر میگذارد. البته سالها بود که ما این سیاست ارزی را در پیش گرفته بودیم و نرخ ارز را به اصطلاح برای حفظ ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم بطور تصنعی پایین نگه میداشتیم. اگر از ابتدا به فلسفه علم اقتصاد عمل می کردیم و با روال منطقی و علمی مبادلات ارزی و ارزش برابری قدرت پول پیش میرفتیم و به تدریج ارزش ذاتی دلار شکل می گرفت این رویه، شوک چندان شدید به اقتصاد و نوسانات سینوسی به بازار وارد نمی کرد.
4⃣ مساله دیگر پیشبینی ناپذیری آینده اقتصاد ایران است. یعنی به خاطر دیپلماسی خاص موجود و مشکلاتی که از سوی آمریکا در مورد تحریم بر اقتصادکشور تحمیل شده است. شاکله و مجموعه اقتصاد ایران زیر ظرفیت حقیقی خود فعالیت می کند و تقریبا در حالت استاتیک و نامتوازن و نامتعادل و شکننده قرار گرفته است و این پیشبینی پذیری آینده را غیرممکن نموده و در نتیجه ثبات اقتصادی را متزلزل و سرمایه گذاری را دچار تردید می کند.
💥 2 استراتژی کارامد و مثبت در کنار اتخاذ و چسبندگی به سیاست انضباط مالی و پولی و ارزی برای مقابله با نوسانات ارزی و کنترل و مدیریت رشد بی رویه نقدینگی و تورم و شیب تند کاهش ارزش پول ملی که همواره در قالب شعار فراوان به ان بها داده ایم.
💥 اول، سیاست توسعه بخش خصوصی در صنعت گردشگری با وجود موقعیت ژئوپلیتیک مناسب ایران و با ایجاد زیرساخت های مقتضی.
💥دوم، رفع کامل موانع تولید و کسب وکار و حمایت وتقویت بخش تولید و توسعه صادرات با محوریت شرکت های دانش بنیان در حدی که سرمایه گذاری در ان بهره وری و بازده مناسب دربرداشته و بیشتر از سفته بازی و دلالی و سپرده بانکی تولیدثروت کند و یک فرصت طلایی در راستای توازون چرخه عرضه و تقاضا و ورودی ارز به کشور ایجاد نموده و با استحکام و پایبندی و تداوم این راهبرد توسط سیاستگذار، بخش خصوصی و سرمایه گذاران بتواند در بازه های مختلف و بلندمدت به ان اعتقاد و ایمان راسخ حاصل کنند. راهکار توسعه ای که 5 دهه است بدرستی به ان نپرداخته ایم.
✍️ مجید دهقانی