پایگاه خبری فولاد ایران –
شستا یک هلدینگ سرمایهگذاری است،شرکت اصلی فعالیت عملیاتی چندانی ندارد و از طریق سهامداری و سرمایهگذاری در شرکتهای زیرمجموعه سود میکند. این شرکت در حدود ۱۹۰ شرکت مالکیت دارد، در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی، دارو، سیمان، خدمات مالی، فناوری اطلاعات، لوازم خانگی و حملونقل از مهمترین بازیگران هستند.شستا در شرکتهای بزرگی نظیر کشتیرانی، شرکت ملی نفتکش، حفاری شمال، بانک ملت و انتشارات هم سهامدار است. در پایان سال ۹۸ سرمایه ثبتی این شرکت ۸ هزار میلیارد تومان، ارزش داراییها ۲۰ هزار میلیارد تومان، مجموع بدهیها ۸ هزار میلیارد تومان و حقوق صاحبان سهام هم در حدود ۱۲ هزار میلیارد تومان بوده است. سود ۹ ماهه منتهی به اسفند ۹۸ هم حدود ۵/ ۳ هزار میلیارد تومان است
اولین نکته نگرانکننده، وضعیت درآمدهای شستا است. درآمد شستا در ۹ ماه منتهی به آخر سال ۹۸ حدود ۱/ ۴ هزار میلیارد تومان بوده که ۴ هزار میلیارد تومان آن از محل فروش سرمایهگذاریها و مابقی یعنی کمتر از ۱۰۰ میلیارد تومان از محل سود شرکتهای وابسته است. به عبارت دیگر ۹۸ درصد درآمد نشان داده شده در انتهای سال ۹۸ از محل عرضه سهام شرکتهای زیرمجموعه در بورس و فروش دارایی ایجاد شده است نه از محل سود عملیاتی شرکتهای تابعه. این درحالی است که در سال مالی منتهی به ۳۱ خرداد ۱۳۹۸ شستا این نسبت برعکس بوده است. در سال مالی قبل، درآمد عملیاتی شستا حدود ۵ هزار میلیارد تومان بوده که ۲/ ۴ هزار میلیارد تومان آن از محل سود سرمایهگذاریهای قبلی و مابقی یعنی حدود ۱۵ درصد از محل فروش داراییها بوده است.ظاهرا دولت با هدف سودده نشان دادن شستا و عرضه موفق سهام آن دست بهکار خطرناکی زده و از محل فروش دارایی، سود ایجاد کرده است. طبیعی است این شکل از سودسازی پایداری ندارد و صرفا به درد ایجاد هیجان در هنگام عرضه اول میخورد.این کار ایراد دیگری هم دارد. مالک اصلی شستا تامیناجتماعی است و سهامداران این صندوق هم میلیونها کارگر و کارمندی هستند که ماهانه به این صندوق حق بیمه میدهند.
نکته نگرانکننده دیگر را میتوان در پرتفوی شستا دید. ارزش پرتفوی بورسی شستا در تابستان ۹۸ در حدود ۲۳ هزار میلیارد تومان بوده که در انتهای سال ۹۸ به ۴۲ هزار میلیارد تومان افزایش داشته است. بخشی از این رشد به رشد کلی بازار سرمایه در سال ۹۸ برمیگردد و بخشی ناشی از عرضه اولیههایی بوده که در این مدت توسط شستا انجام شده است. این درحالی است که بهای تمام شده سرمایهگذاریهای خارج از بورس شستا در همین مدت از ۸/ ۲ هزار میلیارد تومان به ۸/ ۳ هزار میلیارد تومان رسیده است؛ یعنی به وضوح مشخص است که رشد داراییهای گروه شستا ناشی از رشد زیاد بورس تهران بوده نه کارآیی عملیاتی شرکتهای زیرمجموعه.مدیریت هلدینگ شستا پشت رشد غیرطبیعی بورس پنهان شده و این نگرانی وجود دارد که اگر این روند تغییر کند چه بلایی بر سر شستا و سهامداران واقعی آن یعنی کارگران و بیمهشدگان خواهدآمد.
این نگرانی وقتی بیشتر میشود که بدانیم هیچکدام از این واگذاریها با تغییر مدیریت همراه نیستند و دولت کماکان کنترل اکثریت سهام این شرکتها را در کنترل دارند. با واگذاری ۱۰ درصد سهام شستا در بورس تنها اتفاقی که رخ داده ایجاد یک درآمد حدودا ۷ هزار میلیارد تومان برای تامیناجتماعی است؛ بدون آنکه تغییر و تحولی در مدیریت و ساختار عملیاتی شستا ایجاد شده باشد. بگذریم از اینکه در موارد دیگری که بلوک واگذار شده بیشتر بوده هم عملا با توافق قبلی با خریداران خصولتی، صرفا مدیریت از یک بخش قدرت سیاسی به بخش دیگری از قدرت سیاسی دست به دست شده است.
شاید گمان کنید همین ۷ هزار میلیارد تومان درآمدزایی هم بد نیست؛ اما خوب است بدانید که فقط یک قلم بدهی دولت به تامیناجتماعی ۲۵۰ هزار میلیارد تومان است که بخش مهمی از آن بهواسطه طرح تحول سلامت در دولت یازدهم ایجاد شده یا در سال ۹۸ این سازمان حدود ۱۲۰ هزار میلیارد تومان هزینه داشته که عمدتا صرف پرداخت مستمری و هزینه درمان بیمهشدگان شده است. ضمن اینکه این سازمان در حدود ۱۵ هزار میلیارد تومان هم بدهی جاری دارد که عمدتا به وزارت بهداشت است. ۷ هزار میلیارد تومان که هیچ، اگر کل شستا را هم بفروشند تاثیر مهمی بر وضعیت تامیناجتماعی نخواهدشد.حالا همین مدیران دولتی که تامیناجتماعی و شستا را به این وضعیت رساندهاند ضمن اینکه از حفظ صندلیهای مدیریتی خود مطمئن هستند، پشت «واگذاری تاریخی» پنهان شدهاند و خوشحالند که هزینه تنها ۱۵ روز تامیناجتماعی را در بورس تامین کردهاند!
✍️نیما نامداری
دنیای اقتصاد