[ سبد خرید شما خالی است ]

ریسک عرضه و ریسک تقاضا

پایگاه خبری فولاد ایران - معمولا ریسک عرضه بسیار بالا ولی ریسک تقاضا ناچیز است اما موفقیت در ریسک عرضه ایجاد انحصار طبیعی می کند و سوداوری بالایی برای سرمایه گذار دارد  ولی ریسک تقاضا بشدت  در معرض رقابت های فشرده است  با این وجود  از طرفی  سود ناچیزی نصیب سرمایه گذار می نماید ولی سرمایه برباد نمی رود
اما ریسک عرضه چیست ؟
ریسک عرضه همراه با نوآوری و از طریق تشخیص طرحی نو و یا بی بدیل است که شاید مصرف کنندگان از ان  استقبال کنند  و شاید محصول عرضه شده مشتری پیدا نکند و سرمایه گذار مجبور به تحمل خسارت سنگین شود به این  دلیل اساسا اکثر سرمایه گذاران با ریسک تقاضا  فعالیت خود را شروع و یا ادامه می دهند  ولی سرمایه گذاران خاصی که قادر هستند خسارت احتمالی  ناشی از ریسک عرضه را جبران و یا تحمل نمایند ریسک عرضه را  می پذیرند
در حقیقت در ریسک تقاضا  از طریق  رقابت فشرده ارزش افزوده کاهنده ای در برابر سرمایه گذاران قرار دارد از این رو در بازار کالاهایی که با ریسک تقاضا به مصرف کنندگان عرضه می شود مشخصا ارزش کالا از طریق   نیاز های مصرفی و با  قدرت خرید  تطبیق پیدا می کند  بنابراین ارزش کالا در ریسک تقاضا منطبق با هزینه تولید است و فراینده رقابت کاهنده سود سرمایه گذار تا آستانه توقف تولید است  اما ارزش در ریسک عرضه فرایندی متفاوت را طی می کند و مستقیما با ترجیحات مصرف کنندگان مرتبط است و هیچ رابطه ای بین مقدار سرمایه گذاری و هزینه تولید با ارزش افروده  ندارد  زیرا ریسک عرضه همانقدر در معرض خسارت و اتلاف منابع است که ممکن است سود حاصله از انحصار طبیعی  اساسا انقدر چشمگیر باشد که هیچ ربطی بین هزینه تولید و سود وجود نداشته باشد
از این نظر همه کالا ها از نقطه نظر دیرینه شناسی در ابتدا با ریسک عرضه سرمایه گذاری شده اند  و به تدریج که سرمایه گذاران متعددی اقدام به تولید همین محصول می کنند سود کاسته و کاسته می شود بطوریکه  هزینه با قیمت فروش سر به سر می گردد و سرمایه گذاران از ادامه تولید خودداری می نمایند
به همین سبب ریسک عرضه  مبنا و آغاز ایجاد ارزش اقتصادی در طول تاریخ اقتصاد سرمایه داری بوده  است در حالیکه هیچ ربطی میان هزینه و ارزش افزایی در  عرضه موفق وجود ندارد بلکه  انحصار طبیعی ناشی از نوآوری اساس و بنیاد ارزش و در پی آن قیمت کالا ها است
 از سوی دیگر از نقطه نظر تحلیلی قیمت نیروی کار در یک بازار کار معین تشخیص می شود و تابع عرضه و تقاضا است  اما همین قیمت رقابتی نیروی کار  در  بعضی  بنگاهها خسارت و اتلاف منابع است و در برخی بنگاهها هزینه قابل بازگشت است   اگر تعیین کننده ارزش  اقتصادی کالاها  کار بود در قیمت برابر باید در بنگاههای مختلف سود  معادل و یا زیان برابر ایجاد می کرد در حالیکه سود در تک تک بنگاهها متفاوت است و ارزش افزوده از هزینه نیروی کار تبعیت نمی کند النهایه کسانی که به ریسک تقاضا باور دارند به دام ارزش کار فرو می غلطند و نظریه کار محور را تدوین می کنند ولی کسانی که به  ریسک عرضه توجه دارند به نظریه ارزش ذهنی کالا ها پی می برند در این میان  نیروی کار با ماشین الات قابل حذف است ولی  اندیشه کار آفرین جایگزین ندارد 
بنابراین دو اندیشه و دو ذهن یکی ذهن کارآفرین و دیگری ذهن مصرف کنندگان در توافقی نانوشته ارزش کالا ها را رقم می زنند در صورتیکه بازار کار نیز می تواند از حکم ارزش ذهنی برخوردار شود و تخصص های نو در مقام توانایی ذهنی جستجوی  قیمت های بالاتر را داشته باشد به همین خاطر سرمایه داری اساسا یک روح است تا مقداری تجهیزات و ماشین الات و پول
از این نظر تمام کسانی که به ارزش کار دلبسته هستند همانهایی هستند که سرمایه داری را در اجسام و اشیا و پول مقید می کنند در حالیکه مناسبت  روح سرمایه داری با تجهیزات و ماشین الات و خلاصه سرمایه فیزیکی و پول   همانند رابطه تخصص و نیروی فیزیکی کار است
به عبارت دیگر بنیاد   ارزش کالا ها نتیجه ریسک عرضه و تشخیص  مصرف کنندگان است به این دلیل سرمایه داری بدون نوآوری محکوم به زوال است.

اقتصاد و سرمایه داری

۳۱ فروردین ۱۳۹۹ ۰۸:۴۶
تعداد بازدید : ۹۰۸
کد خبر : ۵۴,۴۵۳

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید