پایگاه خبری فولاد ایران - مهمترین صورت مالی برای بررسی هر فعالیت یا بنگاه یا موسسه، ترازنامه است. طبق تعریف، ترازنامه که صورتی مالی و حسابدارانه است از معادله ساده، داراییها برابر است با بدهیها بعلاوه سرمایه، تشکیل میشود. ترازنامه، جدولی دو ستونی است که در ستون سمت راست داراییها و در ستون سمت چپ، بدهیها و سرمایه قید میشود. البته خالص سود سالانه به حساب سرمایه افزوده شده و در نهایت جمع دو ستون برابر است. اما دارایی چیست؟ طبق تعریف مالی، دارایی یعنی هرگونه اقلام مالی که موجب بازدهی در زمان آینده کوتاه مدت یا بلند مدت شود. دارایی از جاری یعنی وجه نقد شروع شده تا دارایی ثابت یعنی ساختمان و ... ادامه یافته و سپس داراییهای نامشهود، همچون حق سرقفلی، حق امتیاز، نشان تجاری، حق طبع و... مطرح میشود. اساسا بنگاهها، دارایی نگهداری میکنند که نتیجه حاصل از خود دارایی یا فعالیت حاصل از دارایی و یا ترکیب انواع آن، منجر به ایجاد بازدهی شود. البته برای هر فعل و انفعال مالی، هزینه،هایی نیز رخ میدهد که حاصل خالص بازدهی و هزینه، موجب سود یا زیان شده و سود یا زیان در حساب سرمایه تاثیر داده می شود. طبیعی است که سود موجب افزایش سرمایه و زیان موجب کاهش سرمایه خواهد شد. البته یک رابطه مهم و تاثیر گذار نیز به عنوان نسبت بدهی به سرمایه یا اهرم مالی نیز وجود دارد که افزایش صورت کسر یعنی افزایش بدهی یا کاهش مخرج کسر یا همان سرمایه موجب حرکت به سمت ورشکستگی موسسه خواهد شد. حال میتوان از اصحاب و مدیران رسانه پرسید در ستون سمت راست ترازنامه شان یعنی، دارایی، چه اقلامی دارند؟ آیا دارایی رسانه، ساختمان و تجهیزات است؟ دوربین و دستگاههای فنی تدوین و چاپ و ... است؟ آیا این تجهیزات که البته دارایی محسوب میشوند برای رسانه، بازدهی خواهند داشت؟ بازدهی در ترازنامه رسانه یعنی افزایش سود که طبق استدلال اقتصاد توجه، به مفهوم افزایش مخاطب است. مخاطب، شبکه خاصی را نمیبیند چون ساختمان و تجهیزات زیبایی دارند. مخاطب، برنامه خاص یا شبکه خاص را میبیند چون برنامه خاص، گوینده و مجری خاص، بازیگر خاص و یا سایر اصحاب رسانه خاص دارند و مخاطب، می پسندد. مخاطب شبکه خاصی را با همه جوانی اش را به شبکه بسیار قدیمی تر و فرهیخته ای ترجیح می دهد چون برنامه اي خاص را در این شبکه جوان، میپسندد. شبکه ای خاص، بعد از ده سال در صدر جذب مخاطبان مینشیند چون برنامه پرمخاطب داشته است و این یعنی افزایش بازدهی ناشی از برنامه و برنامه ساز خاص. آقایان مدیر رسانه خوب است بدانند دارایی یک شبکه رادیویی یا تلویزیونی یا یک روزنامه یا یک سایت یا خبرگزاری، امکانات و تجهیزات و ... نیست. دارایی حقیقی دارای بازدهی یک شبکه، مجریان و گزارشگران و نویسندگان و برنامه سازان و تهیه کنندگان آن شبکه هستند که بازدهی ایجاد میکنند. برخی از این اقلام دارایی حتی به جایی میرسند که تبدیل به دارایی نامشهود اما بسیار با ارزشی همچون سرقفلی می شوند. هیچ صاحب بنگاهی سرقفلی خود را از دست نمیدهد. هیچ بنگاهی داراییهای ایجاد کننده بازدهی و سود را از دست نمیدهند، اما در شبکههای رسانه ملی، براحتی مجری برکنار، ممنوع التصویر، برنامه تعطیل و... می شود. هیچ روزنامه ای براحتی ستون یادداشت نویسنده خاص را تعطیل نمیکند. هیچ رسانه ای براحتی بخش خبری راه اندازی شده را تعطیل نمیکند، مجری خود را به دلیل سلیقه شخصی برکنار نمیکند. مجریان و تهیه کنندگان و خبرنگاران در رسانههای موفق، سالهای متمادی، در رسانه شان نه فقط کار که زندگی میکنند. به همین دلیل است که مجری یک شبکه نباید در شبکه دیگر دیده شود، چون این یعنی به مفهوم انتقال دارایی به بنگاه رقیب است. مدیران شبکهها کاش بدانند، مالک شبکه نیستند، بلکه مستاجرانی هستند که با از دست دادن دارایی، در واقع ارزش سرقفلی بنگاهی که به رایگان اجاره کرده اند را از دست میدهند و این نتیجه ای نخواهد داشت جز زیان خالص که همان کاهش سرمایه، یعنی کاهش مخاطب است. نکته بسیار مهمتر اینکه همه انواع دارایی در نتیجه فعالیت به علت بروز هزینه یا استهلاک، کاهش مییابند. ساختمان یک شبکه در طول زمان، مستهلک شده و ارزش و قدرت ایحاد بازدهی را از دست میدهد اما داراییهای خاص رسانه ملی یعنی نیروی انسانی برنامه ساز، در طول زمان نه تنها مستهلک نشده که صاحب تجربه و قدرت ایجاد بازدهی بیشتر خواهند شد. خوب است بیش از صدها حسابدار با تجربه شاغل در واحدهای مالی و اداری رسانه، معادله ترازنامه را به مدیران رسانه ملی بیاموزند. حسابداران متعددی که در ساختمان شیشه ای زیبای کنار خیابان ولی عصر، دایم به حساب و کتاب مشغولند. آقایان مالک رسانه، حتی اگر ملک طلق شما باشد باید بیشتر در حفظ ارزش دارایی خود تلاش کنید.
اقتصاد و رسانه (دکتر فرشاد پرویزیان)