سنگ بزرگ توافق
پایگاه خبری فولاد ایران –
🔺وحید حاجی پور | در حالت کلی، بازار نفت در سهماهه دوم سال میلادی با کاهش تقاضای نفت مواجه میشود؛ دلیلش هم اورهال پالایشگاههایی است که باید در فصول سرد با تمامیتوان در مدار باشند. ارقامی که برای این دوران ارزیابی میشوند گرچه چندان بالا نیست اما با توجه به بحران کرونا و کاهش مصرف پالایشگاههای جهان، ارزیابیها از مازاد 15 میلیون بشکهای میگوید.در چنین شرایطی دونالد ترامپ میخواهد تولید جهانی نفت بین 10 تا 15 میلیون بشکه کاهش یابد. خواستهای که ولادیمیر پوتین هم با آن موافقت کرده است اما موضوع به همین سادگی نیست. روسها که بر سر سهم بازار نفت خود با کسی تعارف ندارند، بزرگترین دشمن خود را شیل میدانند، عربستان همچنین دشمن مشترکی دارد و البته سایر تولیدکنندگان؛ آنها به پیشنهاد ترامپ پاسخ مثبت دادهاند اما با این شرط که همه نفتیها به جریان کاهش تولید بپیوندند ازجمله آمریکا.
🔺آمریکاییها هیچگاه در تاریخ به این برنامهها تن نداده و به کار خود مشغول بودند؛ بخشی از این تکرویها به نظام حقوقی این کشور برمیگردد که بر اساس آن، شرکتهای مستقل آمریکایی با تکیهبر حق حاکمیت خصوصی، هرگاه بخواهند نفت تولید میکنند و هرگاه نخواهند عملیات تولید را متوقف میکنند. این بازار و قیمتها هستند که «مستقلها» را بهسوی افزایش تولید و یا کاهش سوق میدهد و نظام سیاسی آمریکا نمیتواند دراینباره دخالت کند.
🔺حتی اگر کاخ سفید موافق کاهش تولید نفت این کشور باشد که قطعاً نیست، این شرکتهای آمریکایی هستند که باید تصمیم بگیرند؛ بیش از 5 هزار شرکت نفتی خرد و متوسط در آمریکا نفت تولید میکنند که عمدتاً در اتحادیهها عضو هستند. آنها باید تصمیم بگیرند چه کنند و چگونه به حیات خود ادامه دهند. شاید امروز با توجه به قیمتها فعلی نفت، این شرکتها مجبور به کاهش تولیدشده باشند اما در صورت افزایش قیمت نفت، بهطور حتم تولید خود را بیشتر میکنند. عدم نظارتپذیری این شرکتها در تولید نفت چالش بزرگی است که نگاهها به حضور آمریکا در برنامه جهانی کاهش تولید را بیشتر کرده است.
🔺اگر ایران، عربستان، روسیه، کویت، امارات و ... که بیشتر حجم تولید نفتشان در اختیار دولت است، یک رأی در هر نشستی داشته باشند،آمریکاییها چند هزار رأی دارند که قاعدتاً نمیتوانند نماینده آمریکا باشند؛ آنها نماینده خود هستند که منبعث از قانون متفاوتِ آمریکا در بهرهبرداری از منابع نفتی است.
🔺بازی که روسیه و عربستان طی یک ماه گذشته آغاز کردهاند بازی بازاری است بهویژه مسکو که بههیچعنوان علاقهای ندارد جای بیشتری برای شیل نفت باز شود اما امروز که ترامپ به احیای قیمت نفت بیشتر از همه نیاز دارد، از لزوم کاهش تولید گفته است. روسیه و عربستان هم استقبال کردند بهشرط حاضری زدن همه تولیدکنندگان نفت ازجمله آمریکا. ترامپ گرچه در کوتاهمدت میتواند از مزایای نفت ارزان بهرهمند شود ولی چنین شرایطی در میانمدت و بلندمدت برخلاف منافع ایالاتمتحده است.
🔺فارغ از اینکه کاهش 10 میلیون بشکهای تولید نفت جهان بسیار بعید به نظر میرسد، باید گفت توپ در زمین ترامپ و آمریکاست.حتی کاهش 5 میلیون بشکهای تولید نفت نیز نمیتواند به بهبود شرایط کمک قابلتوجهی کند و تنها راهی که میتوان به بهبود بهای نفت امیدوار بود، نقشآفرینی همه تولیدکنندگان در کاهش تولید است. شروطی که پوتین مطرح کرده، منطقی به نظر میرسد و قطعاً عربستان هم از آن حمایت میکند. یا در پس پرده و با توجه به نزدیکی انتخابات آمریکا امتیاز بزرگی میان مسکو و واشنگتن ردوبدل میشود و یا آمریکاییها حداقل در کوتاهمدت تن به کاهش تولید میدهند هرچند که گزینه دوم بسیار بعید به نظر میرسد.
🔺بااینوجود، درخواست ترامپ و ادعای پوتین، چند سؤال اساسی را ایجاد میکند:
1 – اوپک پلاسی که برای کاهش 1.5 میلیون بشکهای تولید نفت نتوانست به نتیجه برسد چگونه به کاهش 10 میلیون بشکهای رضایت خواهد داد؟
2 – کشورهایی مانند نروژ، چین، کانادا و ... آیا حاضر هستند به این برنامه بپیوندند؟
3 – برنامه آمریکا برای حضور در نهضت کاهش جهانی چگونه خواهد بود؟
4 – در صورت سهمیهبندی تولید هر یک از کشورها، چه مکانیزمی برای نظارت بر آن وجود دارد؟
5 – در صورت رعایت نشدن سهمیههای تولید، آیا تضمینی وجود ندارد کشورهایی مانند روسیه و عربستان بهصورت یکطرفه افزایش تولید داده و توافق را نقض کنند؟
میز نفت