عبدالحسین نوشین چگونه مارکسیسم را به اقتصادایران پیوند زد؟
پایگاه خبری فولاد ایران - هرچند در تحقیقها و پژوهشهایی که پیرامون ورود علم اقتصاد به ایران تهیه شده نامی از عبدالحسین نوشین برده نشده اما به نظر میرسد او همانگونه که نقشی بسیار مهم در بالندگی ادبیات نمایشی در ایران داشته، در لرزان کردن پایههای علم اقتصاد در ایران نیز اثرگذار بوده است.
عبدالحسین نوشین که یکی از بنیانگذاران حزب توده بود در سال 1321 با تدوین دو جزوه با عنوان «مزد، بها، سود» و «اصول علم اقتصاد» که هر دو برگرفته از دیدگاههای کارل مارکس بودند، نقشی اساسی در تدوین مانیفست سیاسی و اقتصادی این حزب داشت.
37 سال پیش از آنکه نوشین این دو منبع مارکسیستی را آماده انتشار کند، محمد علی فروغی کتابی تحت عنوان«اصول ثروت ملل» نوشته اقتصاددانی فرانسوی به نام پل بورگار را ترجمه کرده بود. هرچند این کتاب در آن مقطع زمانی مهم و حائز اهمیت بود اما کمتر مورد استفاده دانشگاهیان و روشنفکران قرار گرفت. به این ترتیب زمانی که حزب توده دو جزوه «مزد، بها، سود» و «اصول علم اقتصاد» را منتشر کرد، با استقبال مواجه شد و به عنوان کتاب دانشگاهی در دانشکده حقوق دانشگاه تهران و بعدها در مدرسه عالی بازرگانی تدریس شد.
محمود عسگریزاده که در اواسط دهه 30 دانشجوی مدرسه عالی بازرگانی بود با مانیفست اقتصادی حزب توده آشنا شد و چند سال بعد که به عنوان یکی از اعضای کمیته مرکزی سازمان مجاهدین خلق کارش را آغاز کرد، مأموریت یافت جزوهای برای آموزش اقتصاد به اعضای مجاهدین خلق تهیه و تدوین کند. جزوه او با عنوان «اقتصاد به زبان ساده» کاملاً تحت تاثیر کتاب اصول علم اقتصاد عبدالحسین نوشین نوشته شد اما از نظر محتوا بسیار پوپولیستیتر و سطح پایینتر از اصول علم اقتصاد نوشین بود. البته این کتاب در مدتزمان اندکی پس از انتشار، به عنوان کتاب مرجع اقتصادی با استقبال انقلابیون و مخالفان سلطنت پهلوی مواجه شد. شاید دلیلش این بود که عسکریزاده در کتابش بر خلاف کتاب اصول علم اقتصاد، از فرمولهای ریاضی بهرهای نبرد.
در سال 1387 یکی از روزنامهنگاران اقتصادی از 70 سیاستمدار و مدیر اقتصادی که سابقه حضور در دولت و مجلس و نهادهای حاکمیتی را داشتند پرسید: «مهمترین کتاب اقتصادی که در جوانی مطالعه کردید چه نام داشت؟» 46 نفر از افرادی که با آنها مصاحبه شد گفتند؛ مهمترین کتاب اقتصادی که در دهه 50 مطالعه کردهاند، کتاب اقتصاد به زبان ساده نوشته محمود عسگریزاده بوده است. 24 نفر باقیمانده نیز کتابهای اقتصاد اسلامی را مطالعه کرده بودند که بهطور غیر مستقیم تحت تاثیر اندیشههای روشنفکران چپگرا نوشته شده است.
البته تکیهبر نظریات مارکسیستی به عنوان محور و مبنای تحلیلهای اقتصادی، تنها مختص گروههایی نظیر مجاهدین و چریکهای فدایی خلق نبود چراکه بسیاری از روشنفکران و کنشگران سیاسی و اقتصادی در دهه 50، بدون وابستگی سازمانی، چنین دیدگاههایی داشتند. شاید از میان مشهورترین آنها، بتوان به علی شریعتی اشاره کرد. روشنفکر پرنفوذی که بخش مهمی از نظراتی که در دوران انقلاب بهعنوان اقتصاد اسلامی مطرح شد از دیدگاه نظری و ایدئولوژیک او نشات گرفت.
علاوهبر شریعتی که گرایشهای سوسیالیستیاش را پشت اندیشههای اسلامی پنهان کرده بود، دیدگاههای افرادی نظیر سیدمحمدباقر صدر، سیدمحمود طالقانی، حبیبالله پیمان، مرتضی مطهری، سیدمحمد بهشتی و سیدابوالحسن بنیصدر نیز به نوعی رنگ و بوی چپ گرایانه داشت.
به این ترتیب میتوان نتیجه گرفت که علم اقتصاد مارکسیستی توسط روشنفکران نزدیک به حزب توده و به وسیله افرادی نظیر عبدالحسین نوشین، خلیل ملکی، جلال آلاحمد و... به جامعه ایران تزریق شد، توسط مجاهدین خلق و به وسیله افرادی نظیر محمود عسگریزاده، تقی شهرام، محمد حنیفنژاد و... بسط و توسعه پیدا کرد و توسط روشنفکرانی نظیر علی شریعتی، حبیبالله پیمان و... به جوانان انقلابی انتقال پیدا کرد.
هنوز که هنوز است، نفوذ کلام روشنفکران چپگرا و تاثیر عمیقی که بر ذهنیت جمعی مردم و سیاستمداران کشور داشتند نقشی غیرقابل انکار در جاماندگی ایران از توسعه و پیشرفت دارد. این نقش آنقدر عمیق و اثرگذار بوده که پس از این همه سال، سیاستگذاری در ایران همچنان در تله افکار چپگرایانه گرفتار است و راه رهایی ندارد.
✍️ پرویز گیلانی