پایگاه خبری فولاد ایران – علت وخیم بودن بیماری هلندی ناشی از ماهیت پوپولیستی ساختارهای سیاسی است و تنها مختص ایران نیست و در بسیاری از کشورها از جمله روسیه، عربستان و نروژ هم اتفاق افتاده است.
در کل میتوان گفت هنگامی که وفور منابع اتفاق میافتد انسانها، رژیمها، حکومتها و سیستمها شروع به بیانضباطی میکنند. این رویداد هنگامی که در سال 1353 در ایران رخ داد منجر به تجدیدنظر در برنامه پنجم توسعه شد. برنامه پنجمی که 30 میلیارد دلار درآمد خارجی داشت. رقمی که نسبت به برنامه قبلی که 10 میلیارد دلار بود به سه برابر رسید و این خود تورم زا بود.
این رقم دوباره افزایش پیدا کرد و به 220 میلیارد دلار رسید، یعنی برنامهای که عملکرد قبلی آن 10 میلیارد دلار بود عملکرد بعدی آن را بر 220 میلیارد دلار بستند. به گونهای که فکر میکردند این درآمد نفت تا ابد افزایشی خواهد بود. مانند کاری که رئیس جمهوری پیشین انجام داد.
در دهه 50 ورود دلارهای نفتی باعث شد که کل سازمان و ساختار اقتصادی ایران را بهم بریزد و به دنبال آن ساختارهای اجتماعی و سیاسی هم دچار مشکل شود. در حوزه اقتصادی هم تورم شدید اتفاق افتاد و تبعیض چنان رشد پیدا کرد که سقوط رژیم تنها چاره آن بود. انقلاب اسلامی، اقتصاد ایران را نجات داده است و آن ناهماهنگی که در ساختار رژیم گذشته اتفاق افتاده بود اصلاً چاره پذیر نبود چون که در داخل شاکله آن نظام امکان هیچ کاری وجود نداشت.
ما در سالهای 1382 تا 1390به همین مشکل دچار شدیم، اما چون اقتصاد ایران بزرگتر شده بود هم میزان شوک اقتصادی کمتر بود و هم این موضوع قابل کنترل بود.این بار رژیم سرنگون نشد ولی تلاطمهای بسیاری را ایجاد کرد. حتی اتفاقهای سال 1388 به این مسائل و مشکلات اقتصادی ارتباط دارد چرا که همان پیامدهای دوران شاه دیده میشد، اما اقتصاد ایران بزرگ بود و شوک نفتی کمتر توانست روی این تلاطمها اثرگذار باشد.
نه تنها ایران بلکه همه دولتها و ساختارهای سیاسی، در مواجهه با درآمدهای نفتی، محکوم به تکرار این گونه هستند. حتی افراد هم اگر دچار وفور منابع بادآورده بشوند، ناگزیر به بیانضباطی هستند اما تفاوت در این است که با هر بار تکرار شدت لطمه از دفعات گذشته کمتر میشود و اثرات آن را بهتر میتوان کنترل کرد.
نتیجه:
هنگامی که وفور منابع اتفاق میافتد انسانها، رژیمها، حکومتها و سیستمها شروع به بیانضباطی میکنند.
✍️ سعید لیلاز