پایگاه خبری فولاد ایران -
✳️راقم این سطور بارها در این کانال نقد خود را بر شیفت به هدفگذارى نرخ بهره و نیز متکى شدن بر عملیات بازار باز توضیح داده. خلاصه این نقد اهمیت بیشتر کنترل سمت راست ترازنامه بانکها و مصارف آنها( که به قرار اطلاع کار جدى ای در این حوزه در بانک مرکزى هم از جهت کنترل بانکهای بد مصرف و هم از جهت تعیین مصادیق مصرف آغاز شده)، عمیق نبودن بازار اوراق به اندازه اى که کشش ابزار سیاستگذارى پولی شدن را داشته باشد.( که بسیار بهتر و دقیقتر از من گزارش مرکز پژوهشهاى مجلس آن را شرح داده) و نیز مبهم بودن رابطه نرخ بهره بین بانکى و تورم انتظارى در نرخ بهره بالا( تیلور، ٢٠١٩) بوده است.
❎با این حال انصافا بعضى یادداشت هاى دوستان صاحبنظر خود را در توصیف عملیات بازار باز با عناوین نمایشى و ضد بازار باز و انتقادات تند و ناگهانى یک شبه درباره ربوى شدن سیستم درک نمى کنم. ذیلا بر بعضی اشکالات مطروحه شرحى تقدیم مى کنم:
1️⃣نقد١:این عملیات بازار باز نیست، صرفا بستن کران بالایی کریدور نرخ بهره است.
واضح است که عملیات بازار باز در داخل یک کریدور نرخ بهره معنا پیدا مى کند. کریدوری که تا قبل از این ٠-٣٤ بوده است و عملا از فرط تفاوت کف و سقف کریدور محسوب نمى شده. خود خرید اوراق از بانک و بستن یک سقف سیاستگذارى شده بسیار پایینتر از ٣٤ یک گام بلند رو به جلوست. مکانیسم حراج رخ نداده؟ بنا به اظهار رییس کل فردا از بستن سقف وارد مکانیسم حراج و ورود به عملیات بازار باز داخل کریدور تازه تشکیل شده مى شویم. دقت کنید که بر خلاف نگاه اقتصاددانان در تمرکز بر تفکیک بستن سقف کریدور و حراج داخل کریدور، برای بانک مرکزى مهمترین وجه عملیات بازار باز ایجاد یک امکان ورود و خروج اوراق دولت به صورت بر خط به ترازنامه بانک مرکزى است با فهم همه اینرسی ها و مشکلات قانونی و فنى. وقتی بانک امکان چنین کارى را یافت( که یافته) در اجرا هم امکان بستن سقف و هم امکان هدفگذارب داخل کریدور را دارد.
2️⃣نقد٢-لزوما داشتن بانک سالم قبل از عملیات بازار باز:
دوستان معتقدند باید قبل از ورود به عملیات بازار باز باید نظام بانکى از بازی پانزی روی نرخ سود حذف بشه( فارغ از این که بنظرم تمرکز صرف بر این جنبه به عنوان سلامت بانک بنظرم صحیح نیست).این اتفاق( موقت یا دائم) افتاده. از یک طرف مهمترین بانک هاى بد که بازى خراب کن نرخ سود بودند در سطح هیئت مدیره کنترل شدند و ثانیا در وضع فعلى ذخایر عملا بازی پانزی روی نرخ سود معنا ندارد. درباره عمده بانکها( مگر همان بانک تغییر یافته) عملا هیچ انگیزه اى برای ورود به بازی نرخ سود وجود ندارد.( فارغ از علت این موضوع و خوب و بد بودن آن علت)
3️⃣نقد ٣- این صرفا روشی است برای پوشاندن کسر بودجه دولت و بدون پایان سلطه مالى دولت عملیات بازار باز بی معناست:
با توجه به محدود بودن امکان افزایش نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلى( فارغ از این که این نسبت الان کم است یا زیاد) و با توجه به ناکارآیی نهادی دولت در مولد سازى دارایی، اوراق یک راه حل مهم در هموار سازی زمانى کسر بودجه دولت است.( فارغ ازآن که در این راه نباید افراط کرد.) تا وقتی بازار اوراق وسعت نیافته همیشه ریسک اتکای دولت به پایه پولى وجود دارد. تا وقتی این بازار بازارگردان( روی نرخ بهره اوراق) نداشته باشد هم وسعت نمی یابد. این بازی مرغ و تخم مرغ باید جایی پایان پذیرد.آیا در حال نفى لزوم سازمان دهى Primary Dealer ها برای توسعه بازار اولیه اوراق دولتم؟ واضح است که نه. اما واقعا برای بازار ثانویه این اوراق، مستقیم یا غیر مستقیم چاره ای جز بانک مرکزی نیست. باز از این منظر ورود به بازار بین بانکی با امید راهبری نرخ آن در کل بازار اوراق عاقلانه می نماید.واضح است که پایه پولى خرج شده در این حالت به مراتب مى تواند کوچکتر از پایه پولی در اتکاى مستقیم دولت باشد. آنچه اکنون توسط بانک مرکزی انجام مى شود جز لازم برای برای پایان سلطه مالى دولت است و نمی توان به عنوان وجود سلطه مالی دولت آنرا نمایشی دانست.
به رویه مشابه تعمیق بازار اوراق برای گسترش حسابهای بازار پول و نقد پذیری دارایی آنها و گسترش بازار repo هم لازم است.و باز هم همان استدلال بالا درباره پیش نیاز بودن حضور بانک مرکزی در بازار اوراق در این موارد هم صادق.
4️⃣نقد٤-چرا بانک مرکزی نرخ بهره هدف اعلام نمی کند؟اگر بقول رییس کل از نرخ موجود بازار بین بانکی راضی هستند دیگر چه نیازی به عملیات بازار باز؟
فارغ از علت ثبات نرخ بازار بین بانکی، برای ست آپ کردن یک ابزار جدید واقعا موقعیتی بهتر از وضع فعلی بازار بین بانکی نمی توان متصور بود.
اقتصاد سیاسی