پایگاه خبری فولاد ایران – پیرو سلسله مقالات کوتاه در رابطه با تفکر شخص محور (https://t.me/BehavioralEconomicsAndFinance/1028) و مشاهده بعضی سوءتفاهمها میان تصمیم سازان کشور در این رابطه باید روی بعضی موارد تأکید مجدد کنم.
به عنوان مثال، آقای رحیمپور ازغدی در یکی از آخرین سخنرانیهایشان با اقتدار مواضع کسانی که روی اصلاح سازوکارها تأکید میکنند را مورد نقد قرار داد. از مثالهایی که ایشان ارائه کرد میشد اینطور برداشت کرد که ایشان (و احتمالا طیفی از سیاستگذاران کشور) تصور دقیقی از سیستم و اصلاح سیستم ندارند! در بخشی از سخنرانی، ایشان اساسا ایجاد سیستم را نفی میکنند!
▫️این در حالی است که «نفی طراحی سیستم مترادف فقدان سیستم نیست»! به بیان دیگر، اگر شما از طراحی سیستم طفره بروید یعنی آنچه که فعلا در حال وقوع است را مناسب میدانید!! همانطور که گفته میشود بیدینی هم خودش یک دین است!
▫️وقتی امثال بنده روی اصلاح سازوکارها تأکید میکنیم، عدهای فکر میکنند منظور ما اضافه کردن فرآیندهای بروکراتیک است، در حالی که اصلاح سازوکارها در سیستمهای اجتماعی ملاحظات زیادی را باید داشته باشد و باید توسط متخصصینی شایسته و در فضایی شفاف صورت بگیرد!
▫️اصلاح سیستم و اصلاح سازوکارها در موارد متعددی مترادف با «کاهش دیوانسالاری» (و نه تشدید آن) است!
▫️این تفکرِ شخص محور است که توصیه میکند برای عملکرد خوب در سازمانها عدهای را بگمارید تا کارمندان را بپایند و بعد عدهای هم باید آنها را بپایند و... . دستِ آخر هم یک فضای شدیدا امنیتی و ناکارآمد (و فاسد) خروجیِ کار خواهد بود! به عنوان مثالی ساده، داستان معروف نصف کردن کیک را به ياد بیاورید. دانش طراحی مکانیزم به ما میگوید که قاعده بازی را به این صورت تعریف کنید: «کیک را یک نفر دوپاره کند و دیگری از میان آن دو پاره یکی را برگزیند». نتیجتا شخصی که مسئول دوپاره کردن کیک است تمام تلاشش را خواهد کرد تا دوپاره کاملا برابر باشند! اما آدرسی که امثال آقای رحیمپور میدهند این است: «ما افراد را قبلا خوب تربیت کردهایم و خودشان انصاف را رعایت میکنند، برای محکمکاری هم یک نفر را گذاشتهایم که بر آنها نظارت کند»! کدام رهیافت دیوانسالاری بیشتری میطلبد؟!
▫️آیا رهیافت تاکسیهای اینترنتی برای مدیریت تعاملات بین مسافران و رانندگان بهتر است یا رهیافتی که قبلا سازمان تاکسیرانی داشت؟!
▫️اساسا یکی از اشکالات سیستمهای دولتی (حکومتی) در ایران این است که سازوکار بازخورد-اصلاح (یادگیری) در آنها تعبیه نشده است و تمامی آنچه برای حفظ کیفیت سیستم در نظر گرفته شده است همان ادارات حراست هستند که البته در موارد متعددی مشاهده میشود که خودشان گلوگاه فساد شدهاند!
🔺حالا برگردیم به سوالی که در عنوان آمد: اصلاح سیستم یا اصلاح افراد؟
پاسخ هر دو است، اما دقت کنید که شخصیت و نظام باورها و... همه کسانی که فعلا درگیر سیستم هستند قبلا شکل گرفته است!! حالا خودتان تصمیم بگیرید که روی کدام جنبه تمرکز کنید!
✍مصطفی نصراصفهانی