پایگاه خبری فولاد ایران - تامین ارز ایران از کانال دبی تا حدی به سلیمانیه منتقل شده است اما بعد از مدتی مشخص شد که سلیمانیه نیز از کانال دبی تغذیه میشود در واقع سلیمانیه همان دبی است.
روند تسویه حساب با دبی از سلیمانیه می گذرد ، ریال به دینار تبدیل میشود اما روند تبدیل دینار به درهم به سبب بحران عراق با کندی مواجه است .
ادامه دار شدن بحران در عراق باعث شده تا بر شارژ دلار
در اقتصاد ایران اثر بگذارد.
اخلال در تبدیل درهم به دینار می توانست مدیریت شود اما مکانیزم مدیریت در سه ضلع خوب عمل نکرد :
دو نفر ارز را از بانک مرکزی و جاهای دیگر گرفته و بین ١۶٠ نفر توزیع می کردند ، اما این ١۶٠ نفر به سبب مبارزه با پول شوئی اکنون یا در زندان اند ، یا پرونده در دادگاه دارند، یا فراری اند ، یا کم فعال شده اند ، یا به خارج رفته و فعلا بر نمی گردند ، لذا از شبکه توزیع ارز که بسیار هم ثروتمند بودند فقط ٢٠ درصد باقی مانده اند ، صراف های درجه ٢ جایگزین قدیمی ها شده اند اما اینها مثل قبلی ها سرمایه ندارند ، یک مشت دست به دهن ارز کشور را در دست دارند ( صراف کمتر از ١٠٠ میلیارد تومان سرمایه در کار صرافی یعنی دست به دهن) لذا تا به هر علتی در روند ورود ارز اخلال میشود دلار گران میشود قبلا صراف ها مایه داشتند و کمبود مقطعی را با سرمایه خود پوشش می دادند .
قبلا یک سری بانک « ارز محور » داشتیم که یکی از آنها ١٠ میلیارد دلار دارایی ارزی داشت ، در سال ١٣٩۶ بانکهای ارز محور با دلار حداکثر ۴ هزار تومان وام ارزی دادند و وثیقه هم متناسب با دلار ۴ هزار تومان دریافت کردند تا دلار به قیمت بالای ده هزار تومان رسید دریافت کننده های وام ارزی ، تسهیلات ارزی را پرداخت نکردند و از بانک می خواهند تا وثیقه را تملک کند لذا بانکهای «ارز محور » ، تقریبا ٩٠ درصد وام های ارزی که پرداخت کرده اند به معوقه تبدیل شده و بازگشت نشده ، یعنی تقریبا بانکهای ارز محور ، ٩٠ درصد موجودی ارزی خود را در نوسان سال ٩٧ از دست داده اند ، قبلا اگر در روند ورود ارز به کشور اخلالی ایجاد می شد یک ماه بعد بازار متوجه می شد زیرا دارایی ارزی صراف ها و بانکها در حدی بود که تا مدتها بازار متوجه نمی شد ، به خاطر دارم در سال ٩٣ به سبب سقوط نفت درآمد ارزی کشور نصف شده بود اما به قدری بانکها و صرافی ها دلار داشتند که من نتوانستم هیئت مدیره یک بانک را قانع کنم که وضعیت تغییر کرده است.
بانک مرکزی می تواند با ۵ میلیارد دلار ، نوسانات مقطعی را مدیریت کند بانک مرکزی تنها در بهمن ٩۶ مبلغ ۵ میلیارد دلار به بازار تزریق کرد تا مانع افزایش نرخ ارز شود ، بانک مرکزی ارز می فروشد و پول آن را به دولت می دهد اگر بانک مرکزی با ۵ میلیارد دلار ارز وارد بازار می شد و می خرید و می فروخت نوسانات کوتاه مدت را مدیریت کند.
اگر از کانال دبی ورود ارز به کشور دچار اخلال شود این اخلال نمی تواند نرخ ارز را در ایران تعیین کند زیرا با کمبود ورود ارز از دبی، دلار گران میشود اما اگر روند ورود ارز به کشور عادی باشد اما از دبی اخلالی به سیستم منتقل شده باشد ، گران شدن ارز منجر به عرصه سنگین ارز به بازار میشود و دلار مدت کوتاهی بعد ارزان میشود .
با فهم من ۴٠ میلیارد دلار ، ارز خانگی در کشور وجود دارد ، اگر هر خانواده ٢٠٠ گرم طلا داشته باشد خانواده ها بیش از ١٠٠ میلیارد دلار در منزل طلا دارند و پتانسیل سومی وجود دارد بسیاری از اتباع افغانستان و تجار دبی ، عراق ، ازبکستان و کلا آسیای میانه اگر دلار از حد معینی گران تر شود ترجیح می دهند ریال داشته باشند لذا سه گانه طلای خانگی ، دلار خانگی و تبدیل شدن ریال به پول ذخیره نزد تجار منطقه، اگر دلار از حد مشخصی گران تر شود بلافاصله واکنش نشان می دهند و با عرضه دلار ، باعث سقوط ارزش دلار در بازار داخلی میشود.
خلاصه مطلب اینکه سه گانه ذخیره دلاری صرافی ها ، بانکها و بانک مرکزی در گذشته اجازه نمی داد تا اخلال های کوتاه مدت در نرخ ارز خود را نشان دهد و اکنون سه گانه بالا جایگزین سه گانه قبلی شده است لذا نوسان کوتاه مدت در عرضه دلار به بازار نمی تواند طول عمر داشته باشد ، پتانسیل سه گانه جدید ، کم قدرت تر از سه گانه قبل نیست.قدرت ۴٠ میلیارد دلار ارز خانگی ، ١٠٠ میلیارد دلار طلای خانگی و ٢٠٠ میلیارد دلار ثروت تجار منطقه ، در تنظیم نرخ ارز را دست کم نگیرید.
✍️تیم تحقیق محمد حسین ادیب