پایگاه خبری فولاد ایران -
✏️مواردی که به کانون تمرکز و توجه سیاستگذاری دولت تبدیل شده که به هر قیمتی باید تامین شود. در نتیجه این یارانه انبوهی که در بخش کشاورزی همه از آن انتقاد میکنند، یارانه به مصرف است نه یارانه به تولیدکننده یا کشاورز. ما گندم را که از کشاورز 10 هزار تومان نمیخریم. یک حساب سرانگشتی نشان میدهد قیمت خرید تضمینی رقم چندان هنگفتی نیست که کشاورز را ثروتمند یا حتی بینیاز کند. در حدی است که زنده بماند و چرخه را ادامه دهد و سرپا باشد، نه بیشتر.
✏️طی سالهای اخیر به کرات گندم وارداتی را گرانتر از گندم کشاورزان داخلی خریداری کردهایم. این یعنی حتی گروههای ذینفعی هم که در این بین وجود دارند و گندم را وارد کشور میکنند، سود بیشتری در مقایسه با کشاورز ایرانی بردهاند. در نتیجه من چندان با گزارهای که ادعا میکند «ما به تولید گندم یارانه دادهایم» موافق نیستم. میپذیرم که بهرهوری تولید در این بخش پایین است و سیاستگذار باید با ارسال سیگنالهایی کشاورز را به سمت ارتقا عملکرد در مصرف آب و منابع دیگر هل بدهد. منتها اصل داستان چیز دیگری دارد. دلیل بیتوجهی به مصرف بیرویه آب از ناحیه دولت و قیمتگذاری نازل آب کشاورزی ریشه در اصرار سیاستگذار بر پایین ماندن قیمت نهایی گندم تولیدی دارد. تا خدای ناکرده خللی به مصرفکننده شهری وارد نشود!
✏️ این دزدی آشکار از جیب کشاورز است که سیاستگذار از یکسو قیمت را سرکوب کند و از دیگر سو دست مصرفکننده را برای رسیدن به خواستههایش باز بگذارد. داستان مالیات هم روشن است و اگر دولت قصد اصلاح نظام مالیاتی را دارد، بایستی از هر آنکس که ارزش افزودهای ایجاد میکند یا درآمدی دارد یا مصرف میکند، مالیات بگیرد. اما این به شرطی است که کشاورز و مصرفکننده به اندازه مورد بازخواست قرار گیرند و هرکس بیشتر تولید میکند یا بیشتر مصرف میکند، مالیات بیشتری هم بدهد. منتها اگر بازهم قرار است مالیات را کشاورز بپردازد و مصرفکننده هم سیب زمینی را کماکان 700 تومان بخرد، این یک تصمیم نابخشودنی است.
✏️«دولت در ایران نهادی است که میخواهد به هر قیمت ممکن، مصرف طبقه متوسط شهری را تضمین کند. این در حالی است که مصرفکننده بایستی قیمت بالای استفاده از منابع را بپردازد تا امکان کاهش هدررفت آب و گاز و نفت و انرژی پیش بیاید.»
✍️دکتر حسین عباسی، اقتصاددان ایرانی دانشگاه مریلند در گفتوگو با تجارت فردا