[ سبد خرید شما خالی است ]

دروغ‌های سیاستمداران درباره نابرابری

پایگاه خبری فولاد ایران - حتی در جهان تضادها، اخبار جعلی و رسانه‌های اجتماعی، برخی از نظرات همچنان به‌صورت جهانی باقی می‌مانند و در مرکز سیاست روز قرار می‌گیرند. تاثیرگذارترین آنها، این باور است که نابرابری در جهان ثروتمند افزایش یافته است. مردم درباره آن در روزنامه‌ها می‌خوانند، از سیاستمدارانشان می‌شنوند و آن را در زندگی روزمره خود حس می‌کنند. این ایده برای پوپولیست‌ها دستمایه‌ای می‌شود تا ادعا کنند خواص خودخواه شهرنشین نردبان فرصت‌ها را از مردم عادی دور کرده‌اند. این موضوع حتی کمکی بوده است برای چپ‌گرایانی که افراطی‌ترین روش‌ها را برای بازتوزیع ثروت پیشنهاد می‌کنند. این ایده همچنین تلنگری بوده است برای اهالی کسب و کار برای آنکه مبادا رهرو مدلی از سرمایه‌داری که همه تصور می‌کنند شکست‌خورده است به‌نظر رسند، حالا داعیه اهداف والاتر اجتماعی را سر دهند.


هزینه تحصیل در آمریکا چنان زیاد شده که از دسترس بسیاری از خانواده‌ها خارج شده است. در سراسر جهان ثروتمند، با افزایش اجاره‌ها و قیمت‌های مسکن، زندگی در شهرهای موفقی که بیشترین مشاغل در آنها وجود دارند دشوارتر شده است. در عین حال، فرسوده شدن صنایع قدیمی موجب تمرکز فقر در برخی شهرهای بزرگ و کوچک خاص شده که علنی‌شدن محرومیت‌ها را در پی داشته است. بر اساس برخی معیارها وضعیت نابرابری در بخش سلامت و امید به زندگی نیز رو به وخامت است و دقیقا به همین دلیل که افزایش نابرابری به یک موضوع تقریبا جهانی تبدیل شده، رسیدگی بسیار کمی به آن صورت گرفته است. این اما یک اشتباه است چون چهار ستون تجربی که این ادعاها بر آن استوار است، آن‌قدرها که فکر کنید هم محکم نیست. این ستون‌ها به مسکن و جغرافیا ربطی ندارد بلکه به بحث درآمد و ثروت مربوط است. یک تحقیق جدید چهار ستون بنیادین تصورات اشتباه درباره نابرابری در جهان ثروتمند را متزلزل کرده و زیر سوال برده است.

نخست این ادعا که یک درصد پردرآمد جامعه آمریکایی طی دهه‌های اخیر تافته‌ای جدابافته از دیگران بوده‌اند، ایده‌ای است که پس از جنبش «اشغال وال‌استریت» در ۲۰۱۱ شکل گرفت. اثبات این موضوع در خارج از آمریکا همیشه دشوار بود. در بریتانیا سهم درآمدی یک صدک بالایی جامعه نسبت به اواسط دهه ۱۹۹۰ با انطباق مالیات‌ها و تراکنش‌های دولتی، بیشتر نشده است. حتی در آمریکا داده‌های رسمی نشان می‌دهد که این معیار تا سال ۲۰۰۰ افزایش یافته اما پس از آن با اتخاذ چند سیاست طی چند دهه اخیر از جمله برنامه کمک‌های دولت در بخش بهداشت و درمان و بیمه سلامت برای فقرا در سال ۲۰۱۴ روندی ثابت را طی کرده است. حالا برخی اقتصاددانان آمار و ارقام را بررسی کرده‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند که سهم درآمدی صدک بالای جامعه آمریکا از سال ۱۹۶۰ تا کنون تفاوت چندانی نکرده است. آنها بر این باورند که محققان پیشین، داده‌های بازپرداخت مالیاتی را که منتج به برآوردهایی در مورد نابرابری می‌شد، اشتباه محاسبه می‌کرده‌اند. علاوه بر این، در بررسی‌های پیشین کاهش نرخ ازدواج در میان فقرا محاسبه نشده بود که منجر به افتراق درآمدی بین خانوارهای بیشتری شده بود، نه افراد بیشتر.از سوی دیگر معلوم شده است که نسبت به آنچه پیش از این تصور می‌شد، بخش بیشتری از سود شرکت‌ها عاید قشر متوسط می‌شود چون آنها از طریق بودجه‌های مستمری صاحب سهام هستند.

✍️نشریه اکونومیست

۱۸ آذر ۱۳۹۸ ۱۱:۴۲
تعداد بازدید : ۵۸۶
کد خبر : ۵۳,۰۲۹

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید