سال گذشته که مذاکرات قیمت گذاری سنگ آهن بین چین و شرکت های معدنی به بن بست رسید اولین تلنگر در راستای برکناری قیمت گذاری پایه بود. در هر حال سال قبل قیمت توافقی ژاپنی ها با شرکت های معدنی قیمت پایه محسوب شد ولی درکل قراردادهای مرکب جایگزین قراردادهای سالانه شد بدین صورت که قراردادهای سالانه در کنار قراردادهای فصلی و نقدی به کار رفت. اما امسال می بینیم که مکانیزم چهل ساله قیمت پایه در کل منسوخ شده و قراردادها وابسته به بازار نقدی شده اند.
ظاهرا تعیین قیمت فصل اول سال مالی 2010 بر پایه متوسط شاخص قیمت نقدی است. به نظر می رسد راه ابزار های مالی به بازار سنگ آهن باز شده است. برخی قیمت گذاری فصلی و ابزار های مالی همچون هجینگ را می پسندند. ولی به نظر فولاد سازان قرارادادهای کوتاه مدت بر پایه شاخص قیمت ها نوسان های بازار را بالا می برد. وقتی هزینه تولید فولاد از فصلی به فصل دیگر تغییر کند چطور می توان پیش بینی درستی از قیمت آینده محصولات فولادی داشت.
بی شک این مکاینزم جدید در بازار سنگ آهن، مدل قراردادهای صنعت فولاد و مصرف کنندگان آن را نیزدستخوش تغییر نموده. چرا که با خرید مواد اولیه به صورت فصلی، فولاد سازان مجبورند قراردادهای فولاد خود را نیز کوتاه مدت کنند. چه بسا ابهام و غیر قابل پیش بینی شدن قیمت ها به کل چرخه تولید منتقل شود. به نظر فولاد سازان در یک سیستم قیمت گذاری که ابزار های مالی در آن دخالت داشته باشند هر لحظه قیمت ها احتمال تغییردارد. قیمت می تواند طی سه ماه 100 درصد افزایش یابد.
به نظر برخی شاخص قیمت ها قابل اعتماد نیستند و به راحتی می توان در آن ها دست برد. با این سیستم، قیمت نقدی تحت تاثیر عوامل دیگری قرار می گیرد و در پایان منعکس کننده وضعیت واقعی بازار نخواهد بود. به گفته برخی این عادلانه نیست که تولید کنندگان اروپایی و کشور های دیگر از قیمت هایی تبعیت کنند که وضعیت بازار چین در آن سرنوشت ساز است و آن ها هیچ فرصتی برای تعیین قیمت نداشته باشند. نگرانی هایی وجود دارد که عومل غیر بازاری در قیمت سنگ آهن تاثیر گذار گردد چرا که در معاملات سواپ بانک ها و موسسات مالی حضور چشمگیری دارند.
از طرف دیگر برخی تحلیل گران بر این باورند که شاخص قیمت های منتشره شفافیت بازار را بیشتر می کند. به نظر این گروه نمی توان قیمت را در این سیستم به طور مصنوعی تغییر داد چرا که در بخش عرضه تنوع محصول وجود داشته و تعداد فولاد سازان و تجار در بخش خرید بالاست و امکان این کار را از بین می برد. در حالی که سه شرکت معدنی بخش اعظمی از بازار فولاد جهان را در دست دارند سهم آن ها ازبازار نقدی کم است. در هند تعداد زیادی از شرکت های معدنی در بازار نقدی فروش دارند و این امر تعداد عرضه کننده ها را بالا برده و مانع از کنترل بازار نقدی توسط این سه شرکت می گردد.
ولی به نظر شرکت های معدنی و حتی برخی از تحلیل گران، قیمت گذاری نقدی انعطاف پذیر بوده و تغییرات در میزان عرضه و تقاضا در این قیمت ها منعکس می گردد. آنها معتقدند اگر فولاد سازان سال گذشته و اواخر سال 2008 با قیمت گذاری فصلی موافقت نموده بودند چه بسا هزینه سنگ آهن کاهش می یافت.
پیش بینی می شود ماه های جولای تا سپتامبر قیمت سنگ آهن به اوج برسد چرا که تقاضای چین بالا خواهد بود، میزان تولید در دیگر کشور ها نیز بالا رفته و فصل باران های موسمی در هند، کمبود بیشتر عرضه را در پی خواهد داشت.
از اواسط ماه می تا اواسط سپتامبر فصل باران های موسمی هند است و 7 تا 8 میلیون تن در ماه از عرضه سنگ آهن می کاهد. این امر بر تامین سنگ آهن چین از اوایل ژوئن تا اوایل اکتبر تاثیر گذار خواهد بود. در نتیجه قیمت سنگ آهن خلوص بالای استرالیا در فصل سوم سال به 175 دلار خواهد رسید در حالی که پیش بینی متوسط قیمت سالانه 2010 بانک کردیت سوییس 129 دلار می باشد. این بانک قیمت فصل سوم را در مرز 200 دلار پیش بینی نموده است.
پس از آن در فصل چهارم باید در انتظار افت قیمت باشیم که دلیل آن افت 10 تا 15 درصدی تقاضای چین می باشد. حال این سوال همچنان در اقتصاد های جهان پابر جاست که آیا فولاد سازان می توانند افزایش هزینه تولید را با بالا بردن قیمت محصولات خود از مشتریان مطالبه کنند.
در شرایطی که اقتصاد جهان به کندی روند بهبود را آغاز کرده بالا بردن بیش از حد قیمت فولاد مسئله ساز است چرا که تقاضا پایین است و بسیاری از مصرف کنندگان تنها در حد رفع نیاز فعلی خود خرید می کنند. بسیاری بر این باورند که قیمت بالای سنگ آهن چه بسا این بهبود ضعیف را به مخاطره بیاندازد.
بی شک قیمت سنگ آهن در دراز مدت پایین خواهد آمد، چه فولاد سازان قادر به جبران هزینه تولید باشند چه نه. طبق برآورد ها در سال 2011 متوسط قیمت فوب محصولات فولادی وارداتی در آسیا 3 تا 5 درصد افزایش می یابد ولی در اروپا این رقم 5 درصد افت را تجربه خواهد نمود.
تلاش شرکت های معدنی برای بالا نگه داشتن قیمت سنگ آهن ممکن است در دراز مدت مشکل کمبود سنگ آهن را افزایش دهد. پروژه های معدنی جدیدی در سراسر جهان رو به افزایش است و شرکت های معدنی در تلاشند ذخایر معدنی خود را بالا ببرند.
تا سال 2013 عرضه سنگ آهن از تقاضا پیشی می گیرد چون افزایش تولید فولاد چین آرام تر شده و در کل عرضه سنگ آهن هم بیشتر می شود. تا سال 2018 نیز قیمت انواع خلوص سنگ آهن نسبت به متوسط قیمت سال 2010 به ثبات می رسد که در برخی موارد بیش از 50 درصد کاهش خواهد یافت.
وقتی شاخص ها و قیمت های نقدی به حداقل رسیدند که مطمئنا خواهند رسید، شاید یک بار دیگر ایده قراردادهای سالانه برای شرکت های معدنی قابل توجیه گردد. بزرگترین شرکت معدنی اروپا اظهار داشته که اگر اصول پایه بازار اجازه دهد حاضر است به قراردادهای سالانه باز گردد.