پایگاه خبری فولاد ایران -
✏️بیل گیتس، که یک دموکراته خودش، اخیرا در مصاحبهای که زاویه خودش با چپهای افراطی رو نشون داد، گفت من ۱۰ میلیارد دلار مالیات دادم، بیشتر از هر کسی در آمریکا (و در دنیا)، اگه لازم باشه ۲۰ میلیارد هم حاضرم بدم، ولی وقتی صحبت از ۱۰۰ میلیارد میکنید باید بشینم حساب کنم ببینم چیزی میمونه یا نه!
✏️بعد برنی سندرز میگه فرض کنیم ۱۰۰ میلیارد ازش گرفتیم، با اون پول میتونیم برای همه بیخانمانها خونه بخریم و برای همه مردم آب آشامیدنی سالم تهیه کنیم و بیل گیتس باز هم میلیاردر باقی بمونه. پیام ما اینه که طبقه میلیاردر نمیتونند انقدر داشته باشند وقتی بعضیا انقدر کم دارند.
✏️سوال اینه که چرا نمیتوانند؟ چرا باید سقف تعیین کرد برای توانایی تولید و جمعآوری ثروت؟ چرا باید حقوق انسانی میلیاردر رو زیر پا گذاشت تا امکانات ابتدایی برای یکی دیگه تهیه کرد؟ ظلم به پولدار ظلم نیست؟ تعدی و تجاوز با مقدار درآمد تعریف میشه؟ اصلا تعریف اخلاق در این چارچوب چیه؟ اگه دزدی از یک پولدار مجازه، یعنی دزدی مجازه، و اگه دزدی مجازه پس باید بشه از فقرا هم دزدی کرد، نه؟
✏️و سوال مهمتر: فرض کنیم امسال همه کارتنخوابها رو صاحبخونه کردیم. سال بعد و سالهای بعدش چی؟ قرار باشه بیشتر ثروت ثروتمندان رو بدزدیم، اونهایی که در کشور ساکنند فرار میکنند، و اونهایی که انگیزه و طمع دارند برای تولید ثروت، تجدید نظر میکنند. وقتی بیل گیتسی وجود نداشته باشه که ازش بدزدیم، پروژههای بعدی «رفاه عمومی» رو چطور انجام بدیم؟
✏️آیا این سوالات ساده به ذهنشون نمیرسه؟ چرا. این شارلاتانها مشغول بازی دادن مردم هستند، براي سواری گرفتن ازشون. یه سری از عوام سادهلوح با جو سیاسی تولیدشده توسط اینها دچار این توهم شدهاند که «ما وسط یک مبارزه بزرگ هستیم». بیل گیتس و برنی سندرز هر دو عضو یک طبقه اجتماعی هستند، هر دو متعلق به کلاس الیت هستند، ولی دکور نمایش طوری چیده شده که یکیشون پرنس جان به نظر بیاد و یکیشون رابینهود! هیچچیز مثل القای این ذهنیت که جنگی در جریان است نمیتونه مردم رو به خدمت سیاستمدارها دربیاره.
اقتصاد روز