پایگاه خبری فولاد ایران - بنا به عقیده بسیاری از علمای جامعه شناسی سیاسی معاصر ، دولت ها 3 رکن یا سه چهره اصلی دارند:
الف - چهره اجبار آمیز یا قدرت ( زور )
ب - چهره انتفاع یا سود ( منافع خصوصی / منافع حاصل از خدمات عمومی )
ج - چهره ایدئولوزیک یا فرهنگی / باورها
اگر طبقات جامعه را عموما به سه دسته کلی
1 - طبقه ضعیف ( دهک پایین )
2 - طبقه متوسط
3 - طبقه بهره مند جامعه ( دهک بالا )
تقسیم کنیم دولت ها برای اینکه شکست نخورند رفتارهای متفاوتی با این طبقات انجام می دهند
با برخی از زبان زور و قدرت صحبت کرده و آنها را سرکوب می کنند ... با برخی آز آحاد جامعه تشریک مساعی می کنند تا همچنان بهره مند باقی بمانند و انتفاع ببرند و نسبت به برخی دیگر تلاش می کنند که مانع از تغییر باورهای رایج سنتی آنان شده و آنها را همچنان در باورهای کهنه و پوسیده خود نگه دارند
حال اگر دولت ها در هرکدام ازاین رفتارها عملکرد خوبی نداشته باشند و در عین حال شکاف های طبقاتی سبب بروز پیوند بین طبقه ضعیف و طبقه متوسط شود امکان شکست و یا حتی سقوط دولت ها مهیا می شود
این موضوع در مورد تمامی حکومت ها و دولت ها ثاقب است
*** البته برخی سیاسیون ممکن است ایراد بگیرند که دولت و حکومت یکی نیستند که درست هم می گویند ولی در اینجا معنای رایج و مصطلح آن در جوامع مد نظر است نه معنای آکادمیک آن
سیاست ، جامعه