پایگاه خبری فولاد ایران -
«به بهانۀ رتبۀ 127 ایران در گزارش جهانی سهولت کسبوکار سال۲۰۲۰»
🖱اگر کارتان به یکی از ادارات افتاده باشد، احتمالا حاضر بودهاید چندین برابر هزینۀ دولتی آن خدمات را بپردازید ولی فقط کارتان زودتر راه بیافتد و یا تکلیفتان زودتر مشخص شود. بنابراین، برخی از پیشکسوتان مراجعه به ادارات، حتما به شما پیشنهاد خواهند کرد که باید مقداری پول چایی به یکی از دولتیها بدهید تا کارتان راه بیافتد. البته شما حتما رگ ملی و مذهبیتان باد خواهد کرد و با خود خواهید گفت: با این کار، دیگر سنگ روی سنگ بند نمیشود. ولی بعد از چند بار رفت و آمد، از او خواهید پرسید که باید به چه کسی و چه مقدار پول چایی بدهم تا کارم راه بیافتد؟ متاسفانه در این سیستم، گویا در یک تعادل عجیبی، مدتهاست سنگها روی هم بند شدهاند. نمیدانم چرا؛ ولی حتی وقتی میگوییم «پول چایی»، گویی رشوه دادن آسانتر و حلالتر و بدون وجداندرد میشود.
🖱همین موضوع را در ارتباط با فعالیتهای اداری راهاندازی یک کسبوکار در نظر بگیرید؛ یک کارآفرین حاضر است مبلغی بدهد که فقط تکلیف مجوز کاری یا کالای مانده در گمرکش زودتر حل شود؛ چراکه ممکن است از موعد آن بگذرد و دیگر نوشدارویی بعد از مرگ سهراب باشد. یادم میآید با دوست آلمانیام (مشاور یکی از بانکهای بزرگ آلمان) از گلخانۀ پرورش گلهای لیلیوم صادراتی یک کارآفرین در همدان بازدید میکردیم. دوست آلمانی، از گلخانهای با این کیفیت و امکانات شگفتزده شده بود.
کارآفرین برای ما تعریف میکرد که از یک بانکِ مجری طرح حمایتی دولت، درخواست وام کرده بود و همۀ مدارک لازم و وثایق را هم تامین کرده بود؛ ولی تا مدتها به او میگفتند که باید نوبت پروندۀ شما برسد. اگرچه او برایشان توضیح داده بود که کلی پیاز گل از هلند خریده است و اگر گلخانه تجهیز نشود همه از بین میروند و باید با قیمت دلار جدید و با ضرری معادل وام درخواستی، دوباره آنها را بخرد، ولی کسی قبول نکرده بود. در نتیجه، وام وقتی برای او واریز شده بود که پیاز گلها از بین رفته بودند و او نیز صرفا توانسته بود نصف تعهداتش به خریدار روسی را عمل کند و پول نصفه و عدم اعتماد آن خریدار نصیبش شده بود.
🖱در یک سفر کاری مهم که به گرجستان برای بررسی تجربۀ موفق این کشور در همکاری با بانکهای آلمان داشتم، یکی از نکاتی که دوست داشتم بدانم رشد چشمگیر گرجستان در رتبۀ شاخص جهانی سهولت کسبوکار بود. گرجستان توانسته بود از یک رتبۀ بسیار پایین به رتبۀ هفتم دست باید. این را مقایسه کنید با ایران، که طی همین سه سال اخیر، از رتبۀ 120 به رتبۀ 127 نائل شدهایم! در آنجا با موارد متعددی از تلاشهای هوشمندانۀ این کشور برای بالا بردن شفافیت و بهبود سهولت کسبوکار آشنا شدم؛ شاید مهمترین آنها، که در کلیپ طنز زیر هم خیلی خوب به آن اشاره شده است، قانونمند کردن «پولهای چایی» و «رشوهها» بود به اینصورت که متقاضیِ دریافتکنندۀ خدمت دولتی، فقط لازم بود به خانه (دیوان) عدالت (House of Justice ) مراجعه کند و پس از مراجعۀ او به این محل، دیگر این ادارات دولتی بودند که باید پشت صحنه با یکدیگر هماهنگ میشدند تا خدمت مورد نظر را به او ارائه دهند. از همه مهمتر، برای هر خدمتی یک هزینۀ مشخص در ازای یک زمان مشخص تعیین شده بود و اگر متقاضی عجله داشت میتوانست همان خدمت را ظرف مدت زمان کمتر ولی با هزینۀ بالاتری دریافت کند. در واقع سه حالت وجود داشت: 1. زمان عادی با تعرفۀ عادی؛ 2. زمان متوسط با تعرفۀ بالاتر؛ و 3. زمان خیلی سریع با تعرفۀ خیلی بالا.
🖱در نتیجۀ سازوکار هوشمندانۀ فوق، دو اتفاق مثبت میافتاد: یکی اینکه نیازی به تماس مستقیمِ متقاضی با افراد دولتی و فسادهای احتمالیِ این تماس نبود؛ و ثانیا هر کس به تناسب فوریت کارش میتوانست خدمت خود را در اسرع وقت دریافت کند. نتیجه اینکه متوسط راهاندازی یک کسبوکار در گرجستان فقط یک روز است. حال این را مقایسه کنید با وضعیت ایران که 72 روز است!!
🖱در خانه(دیوان)های عدالت گرجستان، که بسته به جمعیت هر شهر، حداقل یکی از آنها در هر شهر وجود دارد، بیش از 400 خدمت در یک فضای بسیار دلنشین، مفرح، فروشگاهی، و غیراداری ارائه میشود. این فضا شامل فوت کورت، کافی شاپ، محوطۀ بازی بچهها، و ... است. از همه جالبتر، خدمات دولتی در خانه(دیوان) تفلیس، به صورت یک فرآیند بازیگونه و در کنار رودخانۀ زیبای متکواری تفلیس ارائه میشود.
رحیم سرهنگی؛ دکترای مدیریت دانشگاه شریف