پایگاه خبری فولاد ایران - دیوید هیوم، فیلسوف سده هجدهم انگلستان میگوید یک نظام سیاسی خوب نظامی است که با این فرض درست شده باشد که مسوولان آن، همه افرادی بالقوه فرومایه و به دنبال منافع شخصیاند. یعنی سیستم سیاسی باید بهگونهای طراحی شود که حتی اگر تبهکارترین افراد هم در راس امور قرار گرفتند، نتوانند آسیب زیادی به منافع عمومی کشور وارد کنند.ساختارهای درست، همان عاملی است که سبب شده میزان فساد در سیستمهای اداری و اقتصادی کشورهای پیشرفته و دارای دموکراسی کم باشد. در این کشورها، هم ساختار، ضدفساد طراحی شده هم احزاب قوی و رسانههای آزاد وجود دارد که مانع بروز و ظهور و گسترش فساد میشود. اما شما ایران را ببینید. تفکر حاکم بر نظام اقتصادی و ساختار اداری ما درست برعکس این است. ما معتقدیم میتوان افرادی متعهد و دلسوز را از میان خودیها انتخاب کرد، آنها را از گزینشها و سدهای متعدد عبور داد و سپس در راس هرم تصمیمگیری اداری و اقتصادی قرار داد. تصور بر این است که این افراد چنان خوب و پاکدست هستند که حتی اگر بستر فساد هم وجود داشته باشد، به سمت آن تمایل نخواهند داشت و در همه حال مدافع و حامی منافع عمومی کشور خواهند بود. اتفاقاً در چنین ساختار ایدئولوژیزدهای، دولت تصمیماتی میگیرد که زمینه ایجاد رانت و فساد را فراهم میکند؛ نتیجه همین میشود که میبینیم. فساد اداری و اقتصادی در کشور ایجاد میشود و رشد مییابد. مشکل اصلی ما این است که سیستم و ساختارهایمان عمدتاً متکی به برخی خواص طراحی شده و سپس در عمل به امان خدا رها شدهاند.این در حالی است که ما به درستی مدعی هستیم که یک نظام مردمی یا به اصطلاح دموکراتیک داریم.تفکر ما این است که در یک چارچوب ایدئولوژیک خاص، میتوان افراد متعهد را گزینش کرد و کار را با خیال راحت به آنها سپرد.
دادگاههای ما پر از مدیران خودروساز دولتی است. این مدیران خودروسازها چگونه در راس قرار گرفتند؟ مگر همه آن گزینشهای خاص عقیدتی و سیاسی را طی نکردند؟ مگر همه آنها تاییدیه نداشتند؟ همه به ظاهر آدمهای موجه و متعهدی بودند. اما چرا اینگونه شد؟
ما به یک ساختار مدرن ضدفساد نیاز داریم. این ساختار چند جزء دارد: اقتصاد آزاد رقابتی، احزاب واقعی و مستقل، اپوزیسیون قوی و بالاخره مطبوعات مستقل و فارغ از فشار قدرت سیاسی. اصولاً لازمه سیستم سیاسی دموکراتیک، همیشه وجود اپوزیسیون قوی و همسنگ خود قدرت حاکم است. اما اپوزیسیون ایران کجاست؟ ما در ایران یک اپوزیسیون صوری و وابسته به قدرت داریم.اینجا نظارتها صوری است و واقعی نیست. برای همین به نتیجه نمیرسد. ما ماکتی از دموکراسی غربی را به صورت سیستم انتخابی مردمی وارد کشور کردهایم و فکر میکنیم سیستم دموکراسی داریم. البته اگر منصفانه صحبت کنیم ما مانند کشورهای دیکتاتوری اطراف نیستیم. برخی اصول دموکراتیک حکومت انتخابی را رعایت میکنیم. اما اتفاقاً دموکراسی نیمبند بیشتر مستعد فساد است.
رابطه فساد و دموکراسی چندوجهی و بغرنج است. اگر دموکراسی نیمبند اجرا شود و الزامات دموکراسی واقعی رعایت نشود، امکان فساد خیلی بیشتر از سیستم دیکتاتوری است. سیستم چین کمونیست یک سیستم کاملاً متمرکز و دیکتاتوری است. حزب کمونیست حاکم بر سرنوشت کل جامعه است. آنجا دموکراسی نیست. اما فسادش کمتر است. یا مثال دیگر کره شمالی است.
ما یک سیستم التقاطی درست کردهایم که در معنای واقعی کلمه نه دموکراسی است و نه دیکتاتوری. نتیجه آن هم گرفتاری کنونی است. ما هم بدیهای دموکراسی را داریم و هم بدیهای دیکتاتوری را. قرار نیست از چین تقلید کنیم یا کره شمالی شویم. ما باید متناسب با فرهنگ خودمان چارهاندیشی کنیم. باید یک نظام دموکراتیک کاراتر و بهتر ایجاد کنیم. نظامی که بر اساس ایدئولوژی نباشد و معیار آن صلاحیت و تخصص حرفهای باشد.
مانع اصلی دو چیز است؛ یکی مشکل فکری نظام مدیریتی کشور و دیگری که به مساله اولی گرهخورده، منافع خاص افراد و گروههای ذینفوذ است. عده بسیاری در سیستم حکومتی ما از وضعیت بلبشوی کنونی سود میبرند. واضح است که در ظاهر شعار مبارزه با فساد میدهند اما در باطن مخالف آن هستند.
ما اطلاعات دقیقی از پشت صحنه نداریم و شفافیت کامل هم وجود ندارد پس نمیتوان گفت فساد تا کجا پیش رفته و به کدام سطوح قدرت رسیده است. اما همینکه نمیشود برخورد جدی با فساد انجام داد دلیل اصلی این است که اختاپوس فساد در سطوح بالا نفوذ کرده است. این را نه بهعنوان خبر که بهعنوان تحلیل عنوان میکنم. همین که نمیتوان با فساد مقابله کارسازی صورت داد، دلیل بر این است که عدهای در سطوح بالای مسوولان آلوده به فسادند.
✍️دکتر موسی غنی نژاد
تجارت فردا