به نظر نمایندگان وزارت بازرگانی امریکا در چین، دولت و کنگره امریکا توجه زیادی به نرخ ارز چین و مسئله افزایش آن دارند و در عوض به دیگر سیاست گذاری های مخرب این کشور توجه کافی ندارند.
چندین ماه است که دولت امریکا چین را تحت فشار گذاشته تا ارزش یوان را نسبت به دلار افزایش دهد یا در غیر این صورت بر کالاهای چینی تعرفه های سنگینی اعمال خواهد نمود. به نظر آن ها و همچنین برخی اقتصاد دانان، اگر چین ارزش یوان را بالا ببرد کسری تجاری امریکا با چین رفع شده، صادرات امریکا بالا می رود و فرصت های شغلی در این کشور افزایش می یابد که این به نفع هر دو طرف است.
اگر تعرفه های صادرات چین قطع شود ولی نرخ ارز به همین شکل باقی بماند شاید از نظر اقتصادی ضرر نکند ولی احمقانه است که فکر کنیم امریکا از چنین اقدامی بیشترین سود را می برد.
برای چندین دهه امریکا کالایی که امروز از چین می خرد را از کشور های دیگر وارد می نمود. در نتیجه اگر آن را از چینی ها نخرد باید از از کشور دیگری تهیه کند. به عنوان نمونه 20 سال پیش پشت همه تلویزیون ها نوشته شده بود "ساخت ژاپن" ، حال آن تبدیل شده به" ساخت چین". اگر چین ارزش یوان را بالا ببرد پشت تلویزیون ها "ساخت امریکا" نوشته نمی شود تنها امریکایی ها از کشور دیگری آن را تهیه می کنند.
آنچه که این هیئت نمایندگی از دولت امریکا می خواهند این است که به سیاست های تجاری چین توجه بیشتری داشته باشد. چرا که به نظر آن ها این سیاست هاست که در دراز مدت تاثیر مخربی بر اقتصاد امریکا می گذارد نه نرخ ارز آن.
از جمله این سیاست ها عبارتند از تلاش چین برای منع کارخانه های غربی از فروش محصولاتشان به شرکت های دولتی چین، استانداردهای جدید چین در صنعت ارتباطات و بخش های دیگر که کارخانه های چینی را از خرید اجناس کشور های غربی بی نیاز می کند و قوانین جدیدی که شرکت های غربی را وادار می کند برای گرفتن بخش کوچکی از بازار چین از اسرار فنی خود بگذرند.
به عنوان نمونه چین قبلا در بخش توربین های بادی کاملا وارد کننده بود ولی حال 75 درصد آن میزان را خود می فروشد. چینی ها به تکنولوژی توربین های بادی دست نیافته اند ولی از شرکت های خارجی فروشنده توربین در چین خواسته اند تکنولوژی آن را به آن ها نیز بدهد و حال شرکت های چینی با قیمت پایین تری قادر به فروش توربین های بادی هستند.
سال ها دولت چین متعهد شده بود بازار خود را به تدریج برای شرکت های خارجی باز کند ولی حال در برخی مناطق حمایت ها از بازار داخلی بیشتر شده و تعرفه های گمرکی بالاتر رفته است. نمایندگان وزارت بازرگانی امریکا در چین، می خواهند دولت کشورشان در مقابل این اقدامات چین برای جلوگیری از ورود محصولات غربی به آن کشور واکنشی نشان دهد. مشکل اصلی مسئله نرخ یوان نیست بلکه سیاست گذاری صنعتی چین و عدم توانایی امریکا برای مقابله با آن است.
اگر دولت امریکا می خواهد صادرات خود را تا 5 سال آینده دوبرابر کند بدون کمک چین قادر به چنین کاری نیست. چراکه چین 10 سال است بزرگترین بازار صادرات محصولات امریکایی است. سال گذشته شرکت های امریکایی بیش از 80 میلیارد دلار کالا به چین صادر نمودند.
ولی روبرو شدن با چین در این زمینه از بحث و جدل بر سر نرخ یوان دشوار تر است. این امر نیازمند یک سیاست تجاری روشن از جانب امریکاست. مسئله دیگر این است که تجار غربی در تلاشند این موضوع را مطرح کنند که وقتی مدل اقتصادی غرب در بدترین وضعیت قرار گرفته، یک بازار باز ( بدون اعمال تعرفه های ضد دامپینگ) در دراز مدت به نفع چین خواهد بود و این امر مسئله ساز است.
مرکز خدمات فولاد ایران