پایگاه خبری فولاد ایران-
✏️زندگی انسانها به طور شگفتانگیزی در میان عرف ها و هنجارها تنیده شده است؛ بهگونهای که حتی اندیشیدن ورای این رویهها، کاری عبث و گاهاً مجرمانه تلقی میشود. یکی از این رویهها نظام مالیات گیری است. بدون کمترین تأملی همگی پذیرفتهایم که باید مبلغی را به طور منظم به دولت پرداخت کرده و هزینههای جاری آن را متقبل شویم.
✏️اگرچه گریزی از تحمل دولت، ولو در حداقلی ترین شکل آن نبوده و برای تأمین هزینههای رتق و فتق چنین دولتی نیز بودجهای نیاز است که باید توسط جامعه تأمین شود، اما به راستی کدامین هزینههای دولت لازم و گریزناپذیر است؟ به عبارتی دیگر، چگونه میتوان هزینههای دولت را به حداقل ممکن کاهش داد و از فشار بار مالیاتی بر دوش جامعه کاست؟
✏️تنها به سه دلیل وجود دولت و به تبع آن اخذ مالیات توجیهپذیر است:
🔘١) در مواردی که بخش خصوصی صلاحیت انجام آن را ندارد؛ نظیر مدیریت سیاست خارجهٔ یک کشور.
🔘٢) در مواردی که بخش خصوصی توانایی انجام آن را ندارد؛ نظیر تأمین امنیت مرزهای یک کشور پهناور.
🔘۳)در مواردی که بخش خصوصی انگیزهٔ انجام آن را ندارد؛ نظیر تأمین خدمات و کالاهای عمومی.
✏️به استثناء مورد نخست، در موارد دوم و سوم در صورتی که بخش خصوصی حاضر به مشارکت در این حوزهها باشد، دولت میبایست از میزان فعالیت خود در این زمینهها کاسته و عرصه را تا حد امکان به بخش خصوصی واگذار کند. بدین ترتیب، ضمن اینکه بایستههای جامعه متناسب با میزان ثروت و اقتضائات زمانی تأمین میشود، جایگاه دولت به مکملی برای بازار تقلیل مییابد.
✏️هر وضعیتی غیر از این، به معنی مداخلهٔ نابجای دولت در نظام بازار آزاد است که شرح نتایج عمدتاً اسفبار آن در این مجمل نمیگنجد.
✏️بر این مبنا، مالیات نه یک خیر مسلم و هدف غایی، که تنها ابزاری است جهت دفع شرّی بزرگتر از خود مالیات.
✍فرزین رحیمی زنوز