پایگاه خبری فولاد ایران-
♦️در حال حاضر کاهش سطح متوسط درآمد سرانه در اقتصاد ایران مسالهای عینی و ملموس است. رشد اقتصادی سال 97 منفی بوده و رشد اقتصادی سال جاری هم منفی خواهد بود. پس از آن به دلیل اینکه شوک کاهش تولید نفت از یک حداقلی که عبور کند، دیگر اثرگذاری بالایی ندارد، شاید در حالت خوشبینانه، رشد اندک نزدیک به صفر در اقتصاد ایران رخ دهد؛ مگر اینکه اتفاقات پیشبینینشده دیگری رخ دهد. کاهشی بودن متوسط درآمد، مصرف را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. در حال حاضر هم میتوان با مقایسه آمار، دید که کاهش درآمد در مصرف اقلام خوراکی دیده میشود اما نهتنها هیچ نشانهای از کاهش روند مصرف حاملهای انرژی در جامعه دیده نمیشود بلکه حتی روند افزایش مصرف آن هم ادامهدار است. اگر شهروند ایرانی بداند که با مصرف کمتر بنزین میتواند گوشت، برنج و اقلام خوراکی دیگر را بیشتر مصرف کند، این رفتار را انتخاب میکند اما در حال حاضر هیچ تناسبی بین مصرف این دو گروه کالا نیست. مصرفکننده در حال حاضر مصرف گوشت خود را به دلیل جهش قیمت آن کاهش داده، از طرفی به عینه میبیند که با کاهش مصرف بنزین نمیتواند پولی در حد خرید گوشت به دست بیاورد. در واقع درمییابد که چنین رفتاری توجیه ندارد. او چقدر باید در مصرف بنزین صرفهجویی و امساک کند تا بتواند در حد قابل قبولی مصرف گوشت خانواده خود را بالا ببرد؟ فاقد توجیه بودن این عمل باعث میشود فرد همان کالاهایی را که بهطور نسبی ارزان به دستش میرسد مانند گاز، برق، آب، بنزین و... بیمحابا مصرف کند.
♦️نتیجه این میشود که کشوری با سطح درآمد سرانه پایین، در برخی کالاها مصرف زیادی دارد. یعنی ما ممکن است نهایتاً مثل پاکستان شویم که فقط تفاوتش با آنجا، مصرف بالای انرژی باشد. یعنی یک پاکستان با مصرف بالای برق و سایر حاملهای انرژی. پاکستان با درآمد سرانه پایینی که دارد مصرف برقش حدود 10 هزار مگاوات است حالا شما پاکستانی را در نظر بگیرید که روزی بیش از 100 میلیون لیتر بنزین و بیش از 50 هزار مگاوات برق مصرف میکند. این یک مدل کاریکاتورگونه از ترکیب مصرف است. در واقع سفرهای کمبنیه در اتاقی غرق نور. یعنی ممکن است ما هم به سمتی برویم که مصرفکننده سفرهاش خالی است اما برای کاهش گرمای درون خانه، در زمستان پنجره را باز میکند. این نشانهای از یک عارضه بزرگ است که میگوید ما نمیتوانیم مصرف اقلام مختلف را متوازن کنیم تا اگر کالای مهمی گران شد و مصرف آن بیش از اندازه کاهش یافت، بتوانیم با کاهش مصرف اقلام دیگر، بخشی از کمبود کالای مهمتر را جبران کنیم. این عارضه اگر اصلاح نشود وضع وخیمتر میشود. یعنی مصرفکننده آب و انرژی را بدون توجه و حتی با ولع مصرف میکند و منابع را هدر میدهد اما در تامین کالاهای اصلی مورد نیاز به خاطر کاهش سطح درآمد، ناتوان میماند.
✍️دکتر مسعود نیلی / از دانشگاه شریف