پایگاه خبری فولاد ایران- در دوسال و هفت
ماهی که از انتخاب ترامپ بهعنوان رئیسجمهوری آمریکا میگذرد، اکثر مردم این کشور
دریافتهاند که وی شخصیتی ناهنجار دارد، نژادپرست است، زنان و اسپانیاییتبارها
را تحقیر میکند، دروغگویی قهار است، به اخلاق متعارف جامعه پایبند نیست و به
نئونازیها هم گوشه چشمی دارد. اما ظاهرا هیچ کدام از این خصلتها مانع از آن نشده
که او خود را برنده انتخابات دور آینده ریاست جمهوری نداند!
از این مهمتر، جمعیت
قابلتوجهی از رایدهندگان آمریکایی هنوز از او طرفداری میکنند.
ظاهرا رونق اقتصادی این
کشور، با نرخ پایین بیکاری و نرخ رشد قابل قبول تولید ناخالص داخلی و البته خشنودی
شرکتهای بزرگ از کاهش چشمگیر مالیاتشان (از ۳۵ درصد به ۲۱ درصد) و رشد مستمر قیمتها
در بازار سهام، چشم همه را بر ویژگیهای ناخوشایند شخصیتی ترامپ بسته است. تاکید
مکرر ترامپ بر اینکه «اوضاع اقتصادی آمریکا هرگز به خوبی امروز نبوده» (که البته
دروغ بزرگی است)، موجب شده که نه تنها شهروندان عادی که بسیاری از خبرگان سیاسی
نیز اقتصاد را نقطه قوت کلیدی زمامداری او بدانند و معتقد باشند تا زمانی که شرایط
اقتصادی کشور بر همین منوال باقی بماند، شکست دادن او دشوار خواهد بود. این در
حالی است که تقریبا همه نظرسنجیها او را از رقبای خود عقبتر اعلام میکنند که
البته این نکته جای تعجب ندارد
اما ظاهرا در هفتههای
اخیر، بخت به مخالفان ترامپ روی خوش نشان داده است. از زمانی که ترامپ جنگ تجاری
نسنجیدهای را با چین آغاز کرد، اقتصاد آمریکا حوادث نگرانکنندهای را تجربه کرده
است. فقط در طول ماه جاری میلادی شاخصهای سهام آمریکا دو ریزش شدید را تجربه
کردند. در روز ۱۴ آگوست، شاخص «داو جونز» بیش از ۸۰۰ واحد سقوط کرد که شدیدترین
کاهش این شاخص در سال ۲۰۱۹ بود و شاخص «S&P ۵۰۰» نیز در همین روز ۹۳/ ۲درصد ارزش خود را
از دست داد.
تلاطم بازار سهام البته
خوشایند سرمایهگذاران نیست، اما آنچه بیش از این تلاطم به نگرانی سرمایهگذاران
دامن زده، بروز پدیده نسبتا نادر منحنی بازده معکوس است که طی ماه آگوست، چند بار
تکرار شده است. «منحنی بازده معکوس» پدیده بدیمنی است؛ به این معنی که تقریبا
همواره بروز این پدیده به بروز رکود اقتصادی منجر میشود. در حقیقت از سال بحرانی
۲۰۰۷ تا کنون این پدیده رخ نداده بود. اکثریت بزرگ کارشناسان بازار سرمایه، بروز
«منحنی بازده معکوس» را پیشدرآمد کم و بیش قطعی بروز رکود میدانند؛
منحنی بازده معکوس
روایتهای مختلفی دارد، اما رایجترین آنها کمتر شدن نرخ بازده اوراق قرضه دولتی
(بدون ریسک) ۱۰ساله از اوراق قرضه دولتی ۲ ساله است. اما چه دلیلی دارد که نرخ
بازده سالانه اوراقی که ۱۰ سال بعد سررسید میشوند و ۱۰ سال بعد همه پول آن پرداخت
میشود، از نرخ بازده سالانه اوراقی که فقط ۲ سال بعد سررسید میشوند، کمتر شود؟
این امر دلایل مختلفی
دارد، از جمله انتظار سرمایهگذاران از کاهش نرخ رشد اقتصادی، شدت گرفتن تلاطم
بازار، کاهش نرخ بهره ازسوی بانک مرکزی و در مجموع، نگرانی از ضعیف شدن اقتصاد
کشور در آینده. برای جلوگیری از زیانی که در صورت وقوع این شرایط نصیب آنها میشوند،
سرمایهگذاران به خرید اوراق قرضه بلندمدت (مثلا ۱۰ ساله) روی میآورند که تقاضا
برای این اوراق و در نتیجه قیمت آنها را بالا میبرد که به معنای کاهش نرخ بازده
سالانه آنها است.
ذهنیت منفی سرمایهگذاران
نسبت به آینده اقتصاد آمریکا، صرفا ناشی از عملکرد بازار اوراق قرضه نیست. در ماه
جاری بخش صنعت این کشور کوچکتر شد و برای نخستین بار در ۱۰ سال گذشته، شاخص «PMI» به زیر عدد ۵۰
رسید که نشانه انقباض فعالیتهای اقتصادی نسبت به ماه قبل است.
این همه در حالی است که
رشد اقتصادی آلمان، نیرومندترین اقتصاد اروپا، در فصل دوم سال جاری منفی شد (عمدتا
به دلیل مشکلات در بخش صادرات این کشور). انگلستان نیز در فصل دوم سال جاری رشد
منفی را تجربه کرد. و از همه اینها مهمتر، رشد اقتصادی چین کند شده و طبعا
خریدهایش از کشورهای دیگر رو به کاهش دارد. جنگ تجاری ترامپ و چین که هر روز شعلهورتر
میشود، اقتصاد هر دو کشور (و البته بسیاری از کشورهای دیگر را) تضعیف کرده است.
به گفته تحلیلگران
آمریکایی هنوز نمیتوان از بروز قطعی رکود (به معنای رشد منفی اقتصاد در دو فصل
پیاپی) قبل از انتخابات ۲۰۲۰ مطمئن بود؛ اما تقریبا همه صاحبنظران کسادی بازارها
را قبل از انتخابات آینده ریاستجمهوری آمریکا، قطعی میدانند. کسادی بازارها و
احتمالا رکودی که در پی آن خواهد آمد، برای نامزدهای رقیب موهبتی است که درست به
نقطه قوت ترامپ ضربه میزند و پیروزی او را در انتخابات بعدی بسیار دشوار میسازد.
✍️دکتر فرخ قبادی
دنیای اقتصاد