پایگاه خبری فولاد ایران- کسانی که با
مذاکره بین ایران و آمریکا مخالف هستند، باید به چندین سئوال کلیدی پاسخ گویند.
اول، چه ایرادی داشت در گذشته به آقای خاتمی اجازه داده میشد تا مشکلات کشور ما
را با دولت آمریکا در زمان کلینتون حل کند؟ آیا وزیرخارجه آن دولت، خانم مادلین
آلبریت، تا مرز پوزشخواهی برای دخالت در امور داخلی ایران در حمایت از استبداد
پهلوی و کودتا بر ضد دولت ملی مصدق پیش نرفته بود؟
چه ایرادی داشت که به آقای صالحی، رییس سازمان
انرژی اتمی ایران، که با آمریکا بهطور مخفیانه و از طرف رهبری در تماس
بود، اجازه داده میشد تا از ابتدای دولت اوباما
با آمریکا وارد مذاکره میشد تا روابط کشور ما با آمریکا در هر سطحی در طول شش و
یا هفت سال نهادینه میشد و کشور ما امروز در مقابل چالش راست افراطی و نئوکانهای
آمریکا قرار نمیگرفت؟
دموکراتها در دوسال اول ریاستجمهوری اوباما در
مجلس و سنای آمریکا (کنگره) اکثریت را دارا بودند و میتوانستند هر معاهدهای شبیه
برجام را به تصویب رسانده تا امروز دولت ترامپ نتواند از آن بهراحتی خارج شود.
اصلا چه کسانی حامی دولت جاهل و فاسد احمدینژاد
بودند؟ کسی که برای او و دولتش مهم نبود که قطعنامههای تحریمی سازمانملل یکی پس
از دیگری علیه ایران تصویب میشد و کسانی بهخاطر اینکه او آنها را "ورق
پاره" میخواند، برای او کف میزدند.
اصولا چرا برجام؟ مگر در زمان دولت آقای خاتمی
یک قطعنامه در شورای امنیت سازمانملل علیه ایران تصویب شده بود که آن دولت
نیازمند به برقراری برجام و یا هیچ معاهده دیگری بر روی برنامه انرژی هستهای
ایران باشد؟ چه کسانی در این رابطه مقصرند؟ چرا امروز پاسخگو نیستند؟
همه کسانی که دیروز حامی دولت احمدینژاد بودهاند،
امروز مخالف برجام و مخالف مذاکره بین ایران و آمریکا هستند.
امروز در خبرها از طرف اطرافیان نتانیاهو آمده
بود که او سخت نگران تلاش اروپا برای فراهم آوردن زمینه برای مذاکره بین ایران و
آمریکاست.
در چند هفته گذشته نتانیاهو کوشش کرده که با
حمله به مراکز نظامی ایران و حشدالشعبی در عراق، بمباران مراکز نظامی ایران در
سوریه و حمله به جنوب لبنان بحران جدیدی را بیافریند تا امکان تلاشهای دیپلماتیک
را از اروپا و ایران برای کاهش تنشها در خاورمیانه و خلیجفارس بگیرد.
چه شباهتی بین محافظهکاران راستافراطی ایران و
راستافراطی در اسراییل و آمریکا وجود دارد که هر زمان که تلاشی برای کاهش تنش در
منطقه و توقف تسلسل تحریمها علیه ایران شروع میشود، آنها همه با هم و همزمان با
آن مخالفت میکنند؟
دولت ترامپ در سیاستهای خارجی آمریکا موفق
نبوده است. جنگهای تجاری او با اروپا و آسیا، اقتصاد آمریکا را با مشکلات عدیدهای
روبهرو کرده وامکان آن هست که این کشور را با رکود اقتصادی روبرو گرداند.
از طرف دیگر، سیاست دولت ترامپ در اعمال فشار
حداکثری بر روی ایران با شکست روبهرو شده است. نئوکانهای دولت او فکر میکردند که
میتوانند در فاصله دوسه ماه ایران را با مشکل فروپاشی اقتصادی روبهرو کنند که
این فرضیه بیشتر در خیالات آنها و نه بررسی عالمانه در مورد اقتصاد کشور ما شکل
گرفته بود.
اگرچه اقتصاد ایران بعد از تحریمهای امریکا با
تنگناهایی روبرو شده است، اما کشور ما میتواند با دسترسی به منابع و ذخایر ارزی خود برای ماهها این تنگناها را
کنترل کند.
نباید اجازه داد که در این شرایط که کشور ما
هنوز اقتصادش به مرزهای غیرقابل کنترل نزدیک نشده، از این فرصت استفاده نکرد.
کاهش تنش در خاورمیانه به نفع ایران و اروپاست.
با ادامه تنشها، ایران قادر نخواهد شد که به اقتصاد خود سروسامان دهد و شانس
اینکه جرقهای شعله یک جنگ را در این منطقه روشن کند، بسیار بالاست. کشورهای
اروپایی خطر ضایعات جنگ و تنش را در این منطقه خوب فهمیدهاند.
آقای روحانی نباید اجازه دهد که اینبار این
فرصت تاریخی از دست کشور ما خارج شود. او میبایست منافع ملی کشور را در این
شرایط بحرانی بر منافع دیگران و منافع ایدئولوژیک ترجیح دهد. او باید پرتوان به
صحنه بیاید و از مردم بخواهد که دولت او را در این راه یاری دهند.
از هماکنون دولت روحانی و دستگاه دیپلماتیک کشور
مورد حمله و هتاکی محافظهکاران افراطی کشور قرار گرفته است. روزنامه
"جوان" در سرمقاله امروز خود نوشت: "فتودیپلماسی کشور را آباد نمیکند؛
آقای روحانی!".
باید از نویسندگان این مقاله سئوال کرد پس از
۴۰سال که از انقلاب گذشته، آیا ایجاد تنش به آبادی کشور کمک کرده است؟ آیا دولت
هزارهسوم شما، احمدینژاد و سیاستهایش،
به آبادی کشور کمکی کرد؟ً
✍️ دکتر مهدی نوربخش، استاد روابط خارجی و تجارت جهانی دانشگاه
هریسبرگ
✔️کانال راهبرد