پایگاه
خبری فولاد ایران - «خانه دائی یوسف» کتاب اتوبیوگرافی بینظیری است از یکی از
اعضای پروپاقرص حزب توده ایران که پس از مدتها زندگی مخفی تصمیم میگیرد بهطور غیرقانونی
از مرز خارج شود و خود را به مدینه فاضلهای به نام اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی
برساند. وی در سراسر کتاب توضیح میدهد که چگونه در تجارب روزانه خود درمییابد، آنچه
در ذهن پرورانده، چیزی جز یک کاخ پوشالی نبوده است.
از جمله روزی که
تمام شهر را برای یافتن یک تیغ ریشتراشی زیرورو میکند، ولی اثری از آن پیدا نمیشود.
از سوی دیگر مردانی را میبیند که هر روز صبح با اصلاح کامل به سوی محل کار خویش روان
هستند. برای وی سوال بزرگی مطرح میشود که اگر تیغ ریشتراشی نایاب است، چگونه هر روز
صدها فرد اصلاحکرده را در خیابان میبیند و اگر این کالا تولید میشود، چرا هیچ اثری
از آن در مغازهها نیست. بالاخره به این معمای بزرگ پی میبرد. تیغ ریشتراشی کالایی
است که از سوی دولت قیمتگذاری شده و هیچ فروشندهای حاضر نیست آن را به قیمت مصوب
دولتی ارائه کند. بالاخره آدرس بازار سیاه را مییابد.
سخنگوی محترم هیات
دولت در روزهای اخیر از ارائه اپلیکیشنی خبر داد که قیمت مصوب ۱۰۰ کالا را در اختیار
مردم قرار میدهد و خریداران در صورت مشاهده هرگونه مغایرتی با قیمتهای اعلامشده،
میتوانند مراتب شکایت خود را بهصورت آنلاین در اختیار مراجع ذیربط قرار دهند. اولین
سوالی که در این خصوص مطرح میشود آن است که اگر کف و سقف قیمتهای اعلامی در محدوده
قیمتهای بازار هستند، اساسا چه فایدهای بر اعلام قیمتها از طریق نرمافزار مترتب
است و اگر قیمتهای اعلامی خارج از رنج قیمتهای بازار هستند، چگونه میتوان عرضهکنندگان
را ملزم کرد که چوب حراج به مایملک خود بزنند.
خاطرم هست چند سال
قبل برای خرید ماهی اوزونبرون به بازار ماهیفروشها در یکی از شهرهای شمالی کشور
مراجعه کردم. از یکی از فروشندگان پرسیدم: «آقا اوزونبرون دارید؟» پاسخ داد: «چه خبره
اینقدر داد میزنی، بیا جلو یواش حرف بزن.» گفتم: «مگه کالای ممنوعه میخوام بخرم.»
گفت: «ممنوعه نیست؛ ولی تعزیراتی است.» خلاصه آدرس کوچه بن بستی در حوالی بازار ماهیفروشها
را داد و پس از انجام معامله، من با یک کیسه سیاه رهسپار محل سکونت خود شدم.
پیش از آنکه مسوولان
کشور این نرمافزار رایانهای را طراحی کنند، سالهاست که ابررایانهای در جهان به
نام نظام بازار وجود دارد که با میلیونها حسگر در مناطق جغرافیایی مختلف اقدام به
تخصیص منابع میکند. این ابررایانه قادر است عملیات زیر را به بهترین وجه به انجام
برساند.
۱- بنگاهها کارها
را به شیوه درستی انجام میدهند: هر بنگاهی که منابع را تلف کند، بیش از حد تولید کند
یا از فناوری نادرستی استفاده کند، توسط این ابررایانه از کسبوکار خارج میشود
۲- قیمت یک محصول
مساوی هزینه نهایی تولید آن است. قیمت همچنین سیگنالی است که مشتریان میتوانند اولویت
دو کالا را با یکدیگر مقایسه کنند
۳- کالاها به نسبتهای
درستی تولید میشوند: اگر ذرت بسیار زیادی تولید شود، کشاورزان برای فروش آن مجبورند،
قیمتها را کاهش دهند و اگر بسیار کم تولید شود، قیمتها افزایش مییابند. در هر دو
حالت، تولیدکنندگان خود را تصحیح خواهند کرد. در بازار رقابتی قیمت برابر هزینه تولید
است؛ بنابراین هیچ انگیزهای برای هیچکس وجود ندارد تا کمتر تولید کند که فروش سودآور
را از دست دهد یا بیشتر تولید کند که هزینه تولید بیش از آن میشود که کسی مایل به
پرداخت باشد. قاعده رقابتی - قیمت مساوی هزینه تولید و برابر با ارزش برای مصرفکننده
- بازار را در حالت کارآ حفظ میکند.
۴- هیچ تخصیص بهتری
وجود ندارد. فرض کنید در صف خرید فروشگاه شهروند من یک سطل ماست را از سبد فرد الف
بردارم و آن را به سبد فرد ب منتقل کنم. در جهان حقیقت، این کار چیزی جز اتلاف منابع
نیست. فرد الف مایل است برای ماست چنین هزینهای پرداخت کند؛ درحالیکه فرد ب چنین
تمایلی ندارد.
قیمتها بازتاب
صحیحی از هزینه برای بنگاهها و همچنین بازتاب صحیحی از ارزشها برای خریداران هستند.
بنابراین اگر دولت مایل است اپلیکیشنی برای اعلام قیمتها طراحی کند، بهتر است این
وظیفه را به ابررایانه نظام بازار محول کند که همواره توانسته است به دلایل فوقالذکر
کارآترین سیستم را طراحی کند. چناچه سیاستگذاران کشور مایل به کنترل تورم هستند، باید
در نظر داشته باشند که تاکنون اپلیکیشنی برای کنترل تورم طراحی نشده است و تا زمانی
که سیاستهای پولی اصلاح نشود، هیچ متخصص نرمافزاری قادر به کاهش قیمتها نیست.
دنیای
اقتصاد