نقدی بر نگاههای قرون وسطایی به اقتصاد
پایگاه
خبری فولاد ایران - هر روز از گوشه و کنار میشنویم که هر کسی میگوید «بازار
خوابیده»، «ملک هم خوابیده»، «ساختوساز نیست» و قس علی هذا ...
کار نیست چون اقتصاد رونق ندارد، اقتصاد رونق ندارد چون ساختوساز
نیست. ساختوساز چرا نیست؟ تقصیر دولت است.
اما صبر کنید، داستان واقعی اقتصاد ایران، این چیزی نیست که
شما از یک فرد معمولی بشنوید، حتی چیزی نیست که هنوز برخی از اقتصاددانان ما آن را
باور دارند و اتفاقاً چیزی نیست که برخی اوقات دولتمردان ما میگویند ... ساختوساز
هیچ ربطی به دولت ندارد. مگر دولت بساز و بفروش است؟!
نگاهی به تاریخچهی اقتصاد ایران نشان میدهد که همواره ساختوساز
به واسطهی تورم افزایش یافته است. یعنی اگر شما در ایران ساختوساز و به دنبال آن
رونق تولید و اشتغال میخواهید، باید اول تورم را بخواهید.
وقتی پول زیاد میشود، همه خریدار ملک میشوند، چه آنهایی
که خانه دارند، چه آنهایی که ندارند. ملک میخرند، چرا؟ «چون بالا میره». متراژ
ملک مرغوب در کشور ثابت است، پس وقتی همه ملک میخرند، قیمت آن بالا میرود. آن
قدر بالا میرود که خانههای کلنگی تبدیل به طلا میشوند. مشارکت در ساخت زیاد میشود.
آپارتمانسازی رونق میگیرد. انبار سیمان، آهن، کاشی و ... خالی میشود و تولید و
اشتغال رونق میگیرد. در ادامه خریداران واقعی قشر متوسط فکر میکنند خانه تمام میشود
و با بدهکار کردن خودشان به متقاضیان ملک اضافه میشوند، سفتهبازان با گرفتن
اعتبار به متقاضیان اضافه میشوند و ... بووووم! چه شد؟ مسکن رونق گرفت اما حباب
بود و ترکید!
به اول بند قبلی برگردید «وقتی پول زیاد میشود»، چه وقت پول
زیاد میشود؟ وقتی که پایهی پولی در ترازنامهی بانک مرکزی زیاد بشود. پایهی
پولی چیست، چگونه زیاد میشود؟ کل داستانش را کنار میگذاریم، ولی در ایران پایهی
پولی معمولاً با افزایش قیمت نفت زیاد میشود. حالا مشخص شد که آن روح پلیدی که
همهی این وقایع تلخ و شیرین به آن گره خورده چیست؟ نفت، مادهی سیاه بدبو.
پس اولاً رونق مسکن در اختیار دولت نیست و در اختیار بازار
نفت است، دوماً چه کسی میگوید اگر قیمت نفت بالا برود باید آن درآمد اضافی خرج
ساختن خانه بشود؟ یک تفکر قرون وسطایی میگوید باید این اتفاق بیفتد. در نظام
اقتصادی فئودالی درآمدهای اضافی که فقط از محل منابع طبیعی بودند، خرج ساختن خانه،
خرید گاری، استخدام کارگر ساده و دلالی میشد. یک سرمایهگذاری فوقالعاده غیرمولد
و بر باد دادن سرمایهها مثل آب خوردن. چرا به جای آن که به مهارت انسانهایمان
بیفزاییم، آنها را به عنوان کارگر ساده به کار بگیریم؟ سرمایهگذاری در ساختمان
یک سرمایهگذاری کاملاً غیرمولد و در نتیجه غیراقتصادی است و باید از این بیماری
اقتصادی پرهیز کرد.
از سوی دیگر چرا مردمی که نمیتوانند محصولات فنآورانه به
خارجیان بفروشند، در خانههایی مثل آنها زندگی کنند؟ در هیچ کتاب توسعهای نوشته
نشده که خانه بسازید تا توسعه پیدا کنید! مسکن در اصطلاح اقتصادی بخش اشتقاقی
توسعه است، حتی بخش مکمل هم نیست چه برسد به بخش کلیدی.
پس به افکار عمومی توصیه میشود گول تیترهای روزنامهها را
نخورید که چون مسکن در رکود است، اقتصاد رونق ندارد. مطمئن باشید اگر شما به واسطهی
رونق مسکن شاغل شوید، هیچ وقت افزایش درآمدتان بهاندازهی افزایش قیمت مسکن نیست
که بتوانید خانه بخرید.
اکونومیست
فارسی