پایگاه
خبری فولاد ایران - «اتاق فکر مرکز امنیت جدید آمریکا» میزبان یک تمرین دور میزی
در شهر واشنگتن بود که در آن سه سناریوی مرتبط با بحران کنونی بین ایران و آمریکا بر
سر برنامه هستهای تهران و سیاستهای منطقهایاش شبیهسازی شد
در این تمرین هفت تیم شامل آمریکا، ایران، اروپا، چین، روسیه،
اسرائیل و کشورهای عربی خلیجفارس حضور داشتند. از بازیگران درخواست شد که تصویری
واقعگرایانه را از دولت خود در این تمرین ارائه کنند. در این تمرین سه سناریو در نظر
گرفته شد: ادامه تنشهای سطح پایین بین ایران و آمریکا در چهار ماه آینده؛ افزایش تنشها
در طول دو سال آینده؛ انتخاب رئیسجمهوری جدید در آمریکا در سال ۲۰۲۰ که تمایل به بازگرداندن
آمریکا به توافق برجام داشته باشد. با توجه به تشدید تنشها در ماههای اخیر، در این
گزارش فقط به یافتههای مربوط به سناریوهای دوم و سوم این تمرین میپردازیم.
هیچکدام از طرفین تمایلی به جنگ ندارند و بهدنبال راهی برای
خروج از بحران خواهند بود. اما برداشتهای غیرصحیح از گامهای یکدیگر و فقدان کانالهای
دیپلماتیک میتواند احتمال محاسبات اشتباه را افزایش دهد. همزمان با تشدید تنشها،
ممکن است آمریکا و ایران در یک چرخه از اقدامات خشونتآمیز تلافیجویانه گرفتار شوند
که در نهایت به یک درگیری تمامعیار منجر شود. اسرائیل و عربستان بازیگران غیرقابل
پیشبینی هستند که اقداماتشان میتواند آمریکا و ایران را وارد یک جنگ ناخواسته کند.
ممکن است چین، روسیه و اروپا در قالب یک ائتلاف برای کاهش تنشها همکاری کنند.یافتههای
کلیدی مربوط به سناریویی که در آن رئیسجمهور بعدی آمریکا دوباره به برجام ملحق میشود:
بازگشت آمریکا به برجام خیلی پیچیدهتر از آن خواهد بود که بسیاری از مردم تصور میکنند.
سیاست داخلی در دو کشور مانع بزرگی در مقابل این فرآیند ایجاد میکند. دولت جدید آمریکا
تلاش میکند با رئیسجمهور ایران مذاکره کند. رئیسجمهور ایران احتمالا در انتخابات
آینده با یک تندرو جایگزین خواهد شد. دولت آمریکا درخواست میکند که برجام بهعنوان
نقطه شروعی برای یک توافق جامعتر در نظر گرفته شود. دولت ایران نیز از آمریکا میخواهد
که بهخاطر خسارات ناشی از خروج از برجام غرامت پرداخت کند. آمریکا باید در مورد نگرانیهای
منطقهای عربستان و اسرائیل نیز با ایران مذاکره کند، در غیر اینصورت دو کشور حداکثر
تلاش خود را برای شکست دادن فرآیند دیپلماتیک انجام خواهند داد.
واشنگتن در این شبیه سازی تلاش کرد که از شروع هرگونه درگیری
نظامی جدی در منطقه جلوگیری کند. آمریکا همچنین نگران این موضوع بود که اقداماتش اخلالی
در اقتصاد جهانی و بازار نفت ایجاد کند. اختلافات داخلی بین دو حزب در مورد نحوه برخورد
با ایران نیز باعث محدود شدن گزینههای پیشروی دولت آمریکا شد.
هدف اصلی ایران در این شبیه سازی بقای نظام بود. آنها برای دستیابی
به این هدف باید از درگیری نظامی مستقیم با آمریکا، فروپاشی اقتصاد کشور و ناآرامی
گسترده مردمی جلوگیری میکردند. رهبران ایران همچنین بهدنبال حفظ زیرساختهای هستهای،
گسترش نفوذ خود در منطقه، تقویت گروههای نیابتی و بهبود روابط خود با کشورهای همسایه
بودند. ایران تلاش کرد آمریکا را در سطح بینالمللی منزوی کند. اما تحریمهای آمریکا
و اقتصاد بحرانزده موانعی بر سر دستیابی به این اهداف ایجاد کردند. چالش اصلی اروپا
این بود که نتوانست مشوق اقتصادی قابلتوجهی به ایران ارائه کند زیرا بیشتر شرکتهای
آنها روابط نزدیکی با سیستم مالی آمریکا دارند و تمایلی به تجارت با ایران نداشتند.
مسکو نیز همچون اروپا بهدنبال پیشگیری از وقوع جنگ در منطقه
بود. دیگر اهداف روسیه شامل کمک به تهران برای مقابله با تحریمهای یکجانبه آمریکا،
قانع کردن رهبران ایران برای پرهیز از انجام اقدامات تحریکآمیز و جلوگیری از گسترش
تسلیحات هستهای در خاورمیانه بودند.
چین: مهمترین هدف استراتژیک چین تامین امنیت انرژی و مسیرهای
تجاری خود در خاورمیانه بود. چین بهدنبال جلوگیری از وقوع جنگ و حفظ ثبات در منطقه
و همچنین پیادهسازی طرح کمربند و جاده خود در دنیا بود.
عربستان و امارات در این شبیه سازی بهدنبال حفظ ائتلاف استراتژیک
خود با آمریکا و قانع کردن روسیه و چین برای تشدید فشارها علیه تهران بودند.
📌 یکی از نتیجهگیریهای
مشترک در هر دو سناریو این بود که آمریکا و ایران مهمترین بازیگران هستند. هیچ کدام
از بازیگران دیگر نمیتوانستند توافقی را به این دو کشور تحمیل کنند، حتی زمانی که
همه با هم همکاری میکردند!
در هر دو سناریو ایران و آمریکا برای پایان درگیری یا حرکت به
سمت یک توافق دیپلماتیک جدید باید بهطور مستقیم با یکدیگر مذاکره میکردند.
انتخاب